بازخوانی تحولات جنگ ایران و عراق با نگاهی به نیروهای داوطلب در آمار شهدا

Picture20 - Copy

با تجاوز عراق به خاک ایران در سال ۱۳۵۹ مردم ایران چه در قالب ارتش، نیروهای انتظامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چه به عنوان نیروهای داوطلب بسیج، راهی جبهه‌ها شدند و در مقابل دشمن متجاوز ایستادند. در زمان آغاز جنگ، ارتش هنوز با تبعات انقلاب دست‌وپنجه نرم می‌کرد و سپاه تازه تاسیس شده بود و هنوز سازمانی برای رزم نداشت. به همین خاطر، حضور نیروهای داوطلب در جبهه‌های جنگ مورد توجه قرار گرفت و به یکی از ویژگی‌های متمایز جنگ ایران و عراق بدل گشت.

در این مقاله برای مطالعه نقش نیروهای داوطلب در تحولات جنگ، سراغ آمار شهدا رفتیم و سهم سازمان‌های مختلف از کل تعداد شهدا را به صورت ماهانه مورد بررسی و تحلیل قرار داده و تاریخ جنگ را با تمرکز بر آمار ماهانه شهدا و تحلیل سهم شهدای داوطلب در آن مرور کردیم.   

چه تعداد از شهدا نیروهای داوطلب بسیج بودند؟

مطابق داده‌های گردآوری شده از صفحات‌ شهدا در وبسایت‌های زیرمجموعه بنیاد شهید مثل گلزار شهدا[۱] و نوید شاهد[۲] در مجموع حدود ۱۹۳ هزار شهید در بازه زمانی جنگ یعنی از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ در بنیاد شهید ثبت شده که ۸۲ هزار نفر بسیجی داوطلب (۴۳%)، ۴۴ هزار نفر عضو ارتش (۲۳%)، ۳۸ هزار نفر عضو سپاه پاسداران (۲۰%)، ۱۹ هزار و ۵۰۰ غیرنظامی (۱۰%) و نزدیک به ۹ هزار نفر از سازمان‌های دیگر بوده‌اند یا اطلاعات کافی در مورد سازمان آن‌ها در منابع یادشده وجود نداشته است[۳].

نگاهی کلی به آمار شهدا نشان می‌دهد که سهم نیروهای دواطلب در میان شهدا بسیار قابل توجه است. تقریبا از هر دو شهید در میان رزمندگان ایران، یک نفر متعلق به بسیج نیروهای مردمی و داوطلب بوده است. 

بازخوانی تحولات جنگ با نگاهی به آمار ماهانه شهدا

تغییرات ماهانه تعداد شهدا یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای مطالعه تحولات جنگ ایران و عراق است. این آمار بر اساس تاریخ شهادت و سازمانی که رزمندگان در قالب آن در جبهه‌ها حضور داشتند از وبسایت‌های یادشده گردآوری شده است.

پاییز ۱۳۵۹ سال هجوم همه‌جانبه ارتش عراق به شهرهای مرزی غرب و جنوب غربی ایران است. ایران در این سال ۱۲ هزار شهید می‌دهد و با چند عملیات هوایی و زمینی، ارتش عراق را از پیش‌روی بیشتر باز می‌دارد. با توجه به تهاجم عراق به شهرهای غرب و جنوب غربی ایران و محاصره و اشغال آنها، ۳۱% از شهدای ایران در شش ماه نخست جنگ را غیرنظامیان تشکیل می‌دهند (بیش از ۴ هزار نفر). این سهم از تلفات غیرنظامی در تمامی سال‌های جنگ بی‌سابقه است. 

تنها در مهرماه ۱۳۵۹ بیش از ۱۶۸۰ غیرنظامی بر اثر هجوم عراق به خاک ایران جان خود را از دست می‌دهند. در ماه‌های بعد با افزایش حضور رزمندگان ایران در جبهه‌ها، رویارویی با عراق هیچگاه وارد این سطح از جنگ شهری نمی‌شود.

عملیات کمان ۹۹، پل نادری، سوسنگرد، نصر، ضرب ذوالفقار، توکل، اِچ۳، بازی‌دراز، امام علی و فرمانده‌ کل قوا مهم‌ترین عملیات‌های ایران علیه عراق در یک سال نخست جنگ هستند. بیشترین تعداد شهدا در یک سال نخست جنگ متعلق به ارتش است. عملیات «فرمانده کل قوا» با طراحی و مدیریت سپاه پاسداران با یک گردان پیاده در ۲۱ خرداد ۱۳۶۰ نخستین عملیاتی است که بعد از تغییر فرماندهی کل قوا به اجرا در می‌آید.

اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس و بالاترین فرمانده جنگ از بازگرداندن فرماندهی کل قوا از رئیس جمهور به رهبر در آن زمان به عنوان نقطه شروعی برای تحولات بعدی جنگ اشاره می‌کند: 

«بنی‌صدر و اطرافیانش قبول نداشتند که نیروهای مردمی و سپاه وارد جنگ شوند. به همین دلیل بنی‌صدر همراهی نکرد و حاضر نبود اسلحه و امکانات در اختیار آنها قرار بگیرد. بنی‌صدر می‌گفت ما مسلط هستیم و حملات متقابل را شروع می‌کنیم. […] یک روز پس از عزل بنی‌صدر عملیات «فرمانده کل قوا» با هدف انهدام نیروهای دشمن و محدودکردن گسترش نیروهای عراق در شرق کارون جهت زمینه‌سازی عملیات آزادسازی آبادان از محاصره با موفقیت انجام گرفت. از آن تاریخ به بعد شاهد تحولات مثبت در جبهه ایران بودیم»[۴].

در پاییز ۱۳۶۰ زنجیره‌ای از چند عملیات‌ پی‌درپی برای آزادسازی مناطق اشغالی آغاز می‌شود. شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه و عملیات طریق‌القدس با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه مهم‌ترین اقدامات نظامی ایران در شش ماه دوم سال ۱۳۶۰ است. این دو عملیات مقدمه‌ای برای بزرگ‌ترین پیروزی‌های ایران در بهار سال بعد بودند.

در بهار ۱۳۶۱ پیروزی‌های ایران در جبهه جنوبی‌ تداوم می‌یابد و دو عملیات بزرگ فتح المبین و بیت‌المقدس در بهار این سال در نهایت به آزادی خرمشهر ختم می‌شوند. آمار ماهانه شهدا هم‌زمان با عملیات بیت‌المقدس در اردیبهشت ۱۳۶۱ به بیشترین تعداد خود تا آن زمان یعنی بیش از ۶۶۰۰ شهید می‌رسد.

یکی از روندهای قابل توجه در آمار ماهانه شهدا افزایش چشمگیر نیروهای داوطلب بسیج در آمار شهدا از نیمه ۱۳۶۰ تا بهار و تابستان ۱۳۶۱ هم‌زمان با عملیات‌های زمینی گسترده برای بازپس‌گیری مناطق اشغالی و آزادسازی خرمشهر است. سهم شهدای بسیجی از ۲۲% در مهرماه ۱۳۶۰ به ۵۸% در بهار ۱۳۶۱ افزایش پیدا می‌کند و ۲.۶ برابر می‌شود.

برای اطلاعات بیشتر به مطلب زیر مراجعه کنید

بعد از بازپس‌گیری خرمشهر، ایران تصمیم می‌گیرد تا با ورود به خاک عراق و تصرف بخش‌هایی از خاک عراق، دست بالا را در جنگ پیدا کند. رمضان، مسلم بن عقیل، محرم و والفجر مقدماتی عملیات‌های بعدی ایران در سال ۱۳۶۱ هستند. عملیات رمضان نخستین عملیات گسترده ایران در خاک عراق است که با هدف ورود رزمندگان ایرانی به بصره به اجرا در می‌آید. عملیات رمضان قبل از اینکه نیروها پراکنده شوند و انرژی برآمده از پیروزی از دست برود، تنها یک ماه بعد از آزادسازی خرمشهر به اجرا در می‌آید تا زنجیره پیروزی‌های ایران همچنان ادامه پیدا کند. اما عملیات به هیچ یک از اهداف خود نمی‌رسد. سهم شهدای داوطلب هم‌زمان با این عملیات در تیر ماه ۱۳۶۱ به عدد بی‌سابقه ۶۵% می‌رسد. با این حال، هنوز بیشترین درصد شهدای داوطلب در آمار ماهانه شهدای جنگ نیست. در بهمن ۱۳۶۱ هم‌زمان با عملیات والفجر مقدماتی در مناطق فکه و چزابه در مسیر شهر عماره عراق در جبهه جنوب، آمار شهدای نیروهای داوطلب بسیج به ۷۰% می‌رسد. این مقدار بیشترین سهم شهدای داوطلب در آمار ماهانه شهدا در تمامی ماه‌های جنگ است. منابع متعددی از لو رفتن اطلاعات این عملیات پیش از شروع آن خبر داده‌اند (+). 

در سال ۱۳۶۲، ایران چند عملیات گسترده را در برنامه خود دارد؛ والفجر ۱ تا ۴ و عملیات بزرگ خیبر در جزایر مجنون و هورالهویزه در شمال بصره که پاتک سنگین ارتش عراق را به دنبال دارد و حفظ زمین‌های آن با تعداد بسیار زیادی شهید ممکن می‌شود. در اسفند ۱۳۶۲ هم‌زمان با اجرای عملیات خیبر، آمار ماهانه شهدای ایران به عدد بی‌سابقه ۷۴۴۶ نفر می‌رسد و تعداد شهدا حتی از عملیات بیت‌المقدس برای آزادسازی خرمشهر نیز بیشتر می‌شود.

۵۵% از شهدای ایران در سال ۱۳۶۲ نیروهای داوطلب بسیج هستند. همچنین ۶۶.۷% شهدای ایران در اسفندماه آن سال را نیروهای بسیج تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر از هر سه شهید عملیات خیبر، احتمالا نزدیک به دو نفر از نیروهای مردمی داوطلب هستند.

در سال ۱۳۶۳ چنانچه آمار شهدا نیز نشان می‌دهد، جبهه‌ها نسبتا آرام‌تر است و سهم نیروهای داوطلب نیز در آمار ماهانه شهدا به حدود ۳۰% کاهش یافته است. اما در پایان سال، ایران عملیات بزرگ دیگری به نام عملیات بدر را در جبهه جنوب در منطقه هورالهویزه در خاک عراق آغاز می‌کند. عملیات بدر به اهدافش نمی‌رسد و شهدای زیادی را به کشور تحمیل می‌کند. نزدیک به نیمی از شهدای سال ۱۳۶۳ مربوط به اسفند هم‌زمان با عملیات بدر است و سهم شهدای بسیجی در آن به بیش از ۴۴% افزایش پیدا می‌کند. با توجه به این تغییرات به نظر می‌رسد آمار شهدای بسیجی ایران هم‌زمان با عملیات‌های بزرگ به صورت چشمگیری نسبت به ماه‌های دیگر بیشتر است.

جدول عملیات‌های زمینی ایران در جنگ با عراق

عملیات‌های گسترده و نیمه‌گسترده

شمارهنام عملیاتتاریخ شروع تاریخ پایانجبههمحلفرماندهیسازمانگردان‌های پیاده ایران
۱پل نادری۱۳۵۹/۰۷/۲۳۱۳۵۹/۰۷/۲۳جنوبیغرب پل نادری، دزفولارتشارتش۶
۲سوسنگرد۱۳۵۹/۰۸/۲۶۱۳۵۹/۰۸/۲۶جنوبیداخل شهر، سوسنگردمشترکمشترک: ارتش، سپاه، ستاد نیروهای نامنظم 
۳نصر۱۳۵۹/۱۰/۱۵۱۳۵۹/۱۰/۱۸جنوبیجنوب اهواز، دشت آزادگان، اهوازارتشمشترک: ارتش، سپاه، ستاد نیروهای نامنظم۴
۴ضربت ذوالفقار۱۳۵۹/۱۰/۱۹۱۳۵۹/۱۱/۲۰میانیایلام، میمکارتشارتش، سپاه، بسیج عشایر۴
۵توکل۱۳۵۹/۱۰/۲۰۱۳۵۹/۱۰/۲۰جنوبیسه راهی ماهشهر، آبادانارتشمشترک: ارتش، سپاه، ستاد نیروهای نامنظم۵
۶بازی‌دراز۱۳۶۰/۰۲/۰۱۱۳۶۰/۰۲/۰۹میانیسرپل‌ذهاب، ارتفاعات بازی‌درازمشترکمشترک۵
۷امام علی (ع)۱۳۶۰/۰۲/۳۱۱۳۶۰/۰۳/۰۵جنوبیتپه های الله اکبر، سوسنگردمشترکمشترک: ارتش، سپاه، ستاد نیروهای نامنظم۴
۸فرمانده کل قوا۱۳۶۰/۰۳/۲۱۱۳۶۰/۰۳/۲۵جنوبیدارخوین، آبادانسپاهسپاه۱
۹رجایی و باهنر۱۳۶۰/۰۶/۱۱۱۳۶۰/۰۶/۱۶میانیسرپل‌ذهاب، قراویزمشترکمشترک۵
۱۰ثامن الائمه۱۳۶۰/۰۷/۰۵۱۳۶۰/۰۷/۰۵جنوبیشرق کارون، آبادانمشترکمشترک۲۵
۱۱طریق القدس۱۳۶۰/۰۹/۰۸۱۳۶۰/۰۹/۱۵جنوبیدشت آزادگان، اهوازمشترکمشترک۲۶
۱۲مطلع الفجر۱۳۶۰/۰۹/۲۰۱۳۶۰/۱۰/۰۶میانیگیلان‌غرب، شیاکوهمشترکمشترک۱۶
۱۳محمد رسول الله (ص)۱۳۶۰/۱۰/۱۲۱۳۶۰/۱۰/۱۳شمالینوسود، طویلهمشترکمشترک۶
۱۴فتح‌المبین۱۳۶۱/۰۱/۰۲۱۳۶۱/۰۱/۱۰جنوبیشوش، دزفول، غرب رودخانه کرخه، شوش، دزفول، اهوازمشترکمشترک۱۲۴
۱۵بیت‌المقدس۱۳۶۱/۰۲/۱۰۱۳۶۱/۰۳/۰۳جنوبیدشت آزادگان، اهواز، خرمشهرمشترکمشترک۱۱۲
۱۶رمضان۱۳۶۱/۰۴/۲۲۱۳۶۱/۰۵/۰۷جنوبیشرق بصره، بصرهمشترکمشترک۱۳۳
۱۷مسلم بن عقیل۱۳۶۱/۰۷/۰۹۱۳۶۱/۰۷/۱۳میانیسومارمشترکمشترک۲۹
۱۸محرم۱۳۶۱/۰۸/۰۲۱۳۶۱/۰۸/۲۰جنوبیموسیان، ارتفاعات مرزی حمرینمشترکمشترک۶۰
۱۹والفجر مقدماتی۱۳۶۱/۱۱/۱۷۱۳۶۱/۱۱/۲۱جنوبیفکه، چزابهسپاهمشترک۱۳۳
۲۰والفجر ۱۱۳۶۲/۰۱/۲۱۱۳۶۲/۰۱/۲۸جنوبیجبل فوقیارتشمشترک۱۲۰
۲۱والفجر ۲۱۳۶۲/۰۴/۲۹۱۳۶۲/۰۵/۱۳شمالیپیرانشهر، حاج عمرانمشترکمشترک۲۳
۲۲والفجر ۳۱۳۶۲/۰۵/۰۷۱۳۶۲/۰۵/۲۰میانیمهرانمشترکمشترک۲۷
۲۳والفجر ۴۱۳۶۲/۰۷/۲۷۱۳۶۲/۰۸/۳۰شمالیسلیمانیه، پنجوینمشترکمشترک۶۵
۲۴خیبر۱۳۶۲/۱۲/۰۳۱۳۶۲/۱۲/۲۲جنوبیهورالهویزه، شمال بصرهمشترکمشترک۲۴۶
۲۵عاشورا۱۳۶۳/۰۷/۲۶۱۳۶۳/۰۷/۳۰میانیایلام، میمکسپاهمشترک۱۲
۲۶بدر۱۳۶۳/۱۲/۱۹۱۳۶۳/۱۲/۲۶جنوبیهورالهویزهسپاهمشترک۱۱۰
۲۷قادر۱۳۶۴/۰۴/۲۴۱۳۶۴/۰۶/۱۸شمالیسیدکان، چومان مصطفیارتشمشترک۳۰
۲۸والفجر ۸۱۳۶۴/۱۱/۲۰۱۳۶۵/۰۲/۰۹جنوبیفاوسپاهسپاه۱۴۰
۲۹والفجر ۹۱۳۶۴/۱۲/۰۵۱۳۶۴/۱۲/۰۹شمالیسلیمانیه، چوارتاسپاهسپاه۲۵
۳۰کربلای ۱۱۳۶۵/۰۴/۰۹۱۳۶۵/۰۴/۱۹میانیمهرانسپاهسپاه۳۳
۳۱کربلای ۲۱۳۶۵/۰۶/۱۰۱۳۶۵/۰۶/۱۱شمالیچومان مصطفی، حاج عمرانمشترکمشترک۲۶
۳۲فتح ۱۱۳۶۵/۰۷/۱۹۱۳۶۵/۰۷/۲۰شمالیکرکوکسپاهسپاه 
۳۳کربلای ۴۱۳۶۵/۱۰/۰۳۱۳۶۵/۱۰/۰۵جنوبیابوخصیبسپاهسپاه۲۵۰
۳۴کربلای ۵۱۳۶۵/۱۰/۱۹۱۳۶۵/۱۲/۰۴جنوبیشلمچه، کانال ماهیسپاهسپاه۲۰۰
۳۵کربلای ۶۱۳۶۵/۱۰/۲۳۱۳۶۵/۱۰/۲۴میانینفت شهرارتشارتش۲۴
۳۶تکمیلی کربلای ۵۱۳۶۵/۱۲/۰۳۱۳۶۵/۱۲/۱۳جنوبیشلمچه، کانال ماهیسپاهسپاه۳۰
۳۷کربلای ۷۱۳۶۵/۱۲/۱۳۱۳۶۵/۱۲/۱۷شمالیحاج عمران، اتفاعات ۲۵۱۹ارتشارتش۹
۳۸کربلای ۸۱۳۶۶/۰۱/۱۸۱۳۶۶/۰۱/۲۲جنوبیشلمچه، کانال ماهیسپاهسپاه۳۰
۳۹کربلای ۱۰۱۳۶۶/۰۱/۲۵۱۳۶۶/۰۲/۰۵شمالیماووتسپاهسپاه۵۰
۴۰نصر ۴۱۳۶۶/۰۳/۲۱۱۳۶۶/۰۴/۰۵شمالیماووتسپاهسپاه۲۹
۴۱نصر ۷۱۳۶۶/۰۵/۱۴۱۳۶۶/۰۵/۱۵شمالیقلعه دیزه، ارتفاع دوپازاسپاهسپاه۱۰
۴۲نصر ۸۱۳۶۶/۰۸/۲۹۱۳۶۶/۰۹/۰۵شمالیماووت، ارتفاعات گرده‌رشسپاهسپاه۱۱
۴۳بیت المقدس ۲۱۳۶۶/۱۰/۲۵۱۳۶۶/۰۲/۱۱شمالیارتفاعات قمیش، سلیمانیهسپاهسپاه۱۰۴
۴۴بیت المقدس ۳۱۳۶۶/۱۲/۲۴۱۳۶۶/۱۲/۲۹شمالیماووت، ارتفاعات گوجارسپاهسپاه۱۸
۴۵والفجر ۱۰۱۳۶۶/۱۲/۲۴۱۳۶۶/۱۲/۲۹شمالیحلبچه، سلیمانیهسپاهسپاه۱۰۳
۴۶بیت المقدس ۴۱۳۶۷/۰۱/۰۵۱۳۶۷/۰۱/۰۹شمالیحلبچه، شاخ شمیرانسپاهسپاه۲۳
۴۷بیت المقدس ۶۱۳۶۷/۰۲/۲۶۱۳۶۷/۰۲/۲۷شمالیماووت، ارتفاع شیخ محمدسپاهسپاه۱۲
۴۸بیت المقدس ۷۱۳۶۷/۰۳/۲۲۱۳۶۷/۰۳/۲۵جنوبیشلمچه، کانال ماهیسپاهسپاه۵۲

تعداد گردان‌های زرهی، مکانیزه، توپخانه و … در جدول فوق نیامده است. در عملیات‌های زمینی ایران معمولا بیشترین تعداد رزمنده‌ها در گردان‌های پیاده حضور داشتند. 

در تابستان ۱۳۶۴، ایران در عملیات قادر به فرماندهی ارتش سراغ جبهه غرب و کوهستان‌های شمال غرب می‌رود و تعداد شهدای ارتشی در تیر ماه به ۴۹% می‌رسد. آمار ماهانه شهدای ایران در تیر و مرداد ۱۳۶۴ هم‌زمان با عملیات قادر به ترتیب ۱۱۵۸ و ۹۱۷ نفر و در مقایسه با بسیاری از عملیات‌های تهاجمی ایران بسیار کمتر است.

بزرگ‌ترین عملیات سال ۱۳۶۴ در فصل زمستان در جبهه جنوب و با هدف عبور از اروندرود آغاز می‌شود. در بهمن‌ماه، غواصان ایران تحت فرماندهی سپاه، با عبور از رودخانه اروند، دشمن را غافلگیر می‌کنند و شبه جزیره فاو را در عملیات والفجر ۸ به تصرف خود در می‌آورند و آن را زیر آتش سنگین عراق همچنان حفظ می‌کنند. نیمی از شهدای سال ۱۳۶۴ ایران متعلق به زمان اجرای عملیات والفجر ۸ در ماه‌های بهمن و اسفند است.

در ده ماه نخست سال ۱۳۶۴، تنها ۲۵% از شهدا متعلق به نیروهای داوطلب بسیج بوده اما در دو ماه پایانی سال ۱۳۶۴ این مقدار به ۵۸% می‌رسد.

در سال ۱۳۶۵، به نظر می‌رسد ایران هم‌چنان درگیر حراست از فتوحات والفجر ۸ در خاک عراق است. تعداد ماهانه شهدا در مقایسه با دیگر ماه‌های بدون عملیات گسترده به صورت چمشگیری بیشتر است. در تابستان آن سال، سپاه پاسداران در عملیات کربلای ۱ مهران را از تصرف عراق درمی‌آورد و اوضاع جبهه‌ها اندکی آرام‌تر می‌شود.

در دی‌ماه ۱۳۶۵ ایران برای تثبیت دستاوردهایش در خاک عراق و یک‌سره کردنِ کارِ جنگ، قوایی کم‌سابقه را برای عبور از اروندرود و حرکت به سمت بصره فراهم می‌کند. اما عراق با آگاهی کامل از نقشه ایران، با آتشی سنگین به استقبال رزمندگان ایران می‌رود و نقشه سرنوشت‌ساز ایران نقش بر آب می‌شود. شدت تلفات در عملیات کربلای ۴ به قدری زیاد است که دستور توقف عملیات در کمتر از ۴۸ ساعت صادر می‌شود.

اما ایران همچنان به یک پیروزی باثبات در جنگ نیاز دارد. بنابراین از پراکندگی نیروها جلوگیری می‌کند و بالافاصله اجرای عملیاتی جدید به نام عملیات کربلای ۵ را در دستور کار خود قرار می‌دهد تا رزمندگان ایران این بار از سمت شلمچه به سوی بصره حرکت کنند. نبرد شلمچه برای هر دو طرف جنگ، خونین و خسارت‌بار است و در کمتر از دو سال به یکی از پایه‌های پایان جنگ تبدیل می‌شود.

در دی ماه ۱۳۶۵ همزمان با عملیات کربلای ۴ و شروع عملیات کربلای ۵، آمار ماهانه شهدا به تعداد بی‌سابقه ۱۴,۸۶۰ می‌رسد. دی‌ماه ۱۳۶۵ خونین‌ترین ماه ایران در کل جنگ هشت‌ساله با عراق است.

آمار بالای کشته‌های غیرنظامی در آذر تا بهمن ۶۵

در دی و بهمن و تا حدی آذر ۱۳۶۵ تعداد کشته‌های غیرنظامی ایران به صورت بی‌سابقه‌ای زیاد است. تعداد تلفات غیرنظامی ایران در آذر، دی و بهمن ۱۳۶۵ به ترتیب ۵۸۱، ۱۶۷۲ و ۱۸۸۲ است. این آمار با بمباران مدراس ایران در برخی شهر‌های غربی مثل میانه، زنجان و بروجرد توسط نیروی هوایی یا موشک‌های زمین به زمین عراق هم‌زمان است، با این حال این مسئله، با توجه به تعداد بسیار زیاد کشته‌شده‌های غیرنظامی در داده‌ها، به بررسی مستقلی نیاز دارد. 

مانند تهاجم‌های دیگر، در زمستان ۱۳۶۵ نیز سهم شهدای بسیجی بیشتر از ماه‌های دیگر جنگ است. تقریبا ۵۳% از شهدای زمستان ۱۳۶۵ به نیروهای مردمی بسیج تعلق دارند، در حالی که این مقدار در نه ماه ابتدای سال، ۳۹% است.

برای اطلاعات بیشتر به مطلب زیر مراجعه کنید

Karbalaye4

تحلیل انتقادی عملیات کربلای۴ و نگاهی به آمار شهدا

بررسی آمار روزانه تعداد شهدای ایران نشان می‌دهد حساسیت افکار عمومی درباره عملیات کربلای ۴ به هیچ رو بی دلیل نبوده است. تعداد شهدای ایران در روز دوم عملیات کربلای چهار با تمامی روزهای دیگر جنگ متمایز بوده است.

در سال ۱۳۶۶، سطح درگیری در جبهه‌های جنگ نسبت به سال قبل کاهش پیدا می‌کند. وجود برخی درگیری‌ها در جبهه غرب و فعالیت‌های پدافندی را می‌توان در افزایش سهم ارتش در آمار شهدا در ماه‌های میانی سال ۱۳۶۷ مشاهده کرد. 

موشک‌باران شهرهای ایران از سوی عراق در سال ۱۳۶۶ افزایش می‌یابد و به مناطق مرکزی کشور می‌رسد. تعداد کشته‌های غیرنظامی ایران در اسفند ۱۳۶۶ بیش از ۱۰۰۰ نفر است.

در سال ۱۳۶۶ درگیری در آب‌های خلیج فارس نیز گسترش می‌یابد و آمریکا سکوی نفتی ایران را بمباران می‌کند.

سال ۱۳۶۷ آخرین سال جنگ است. در این سال عراق در چند عملیات تهاجمی با عنوان «توکلنا علی الله»، رزمندگان ایران را از خاک خود بیرون می‌کند و فاو، شلمچه و جزایر مجنون را از ایران پس می‌گیرد[۵] و به طراحی حملات جدیدی به خاک ایران نیز فکر می‌کند.

آخرین اوج گرفتن آمار ماهانه شهدا در تیر ماه ۱۳۶۷ اتفاق می‌افتد. در آن ماه تعداد شهدا به بیش از ۷۱۰۰ نفر می‌رسد. اما برعکس ماه‌های خونین دیگر جنگ، در تیر ماه ۱۳۶۷ سهم نیروهای داوطلب از آمار شهدا تنها ۱۱.۶% است. ۵۸% از شهدای تیر ۱۳۶۷ متعلق به ارتش هستند. در تیر ماه ۱۳۶۷ ایران عملیات گسترده یا نیمه‌گسترده‌ای ندارد، بلکه تحت تهاجم ارتش عراق است. 

هاشمی رفسنجانی از دست دادن جزایر مجنون و فاو در سال ۱۳۶۷ را بعد از مقاومت در برابر تجاوز عراق در نخستین ماه‌های جنگ، سخت‌ترین دوره‌ در سال‌های جنگ می‌داند[۶].  

ایران در ۲۷ تیر آن سال قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را می‌پذیرد، اما خاک ایران مورد هجوم ارتش عراق و هم‌چنین نیروهای سازمان مجاهدین خلق قرار می‌گیرد و رزمندگان ایران دوباره راهی جبهه‌ها می‌شوند تا دشمن را عقب برانند. در نهایت عراق نیز در ۱۵ مرداد ۱۳۶۷ زیر بار پذیرش قطعنامه می‌رود تا جنگ دو کشور همسایه بعد از هشت سال پایان یابد.

برای اطلاعات بیشتر به مطلب زیر مراجعه کنید

11

نگاهی به آمار شهدای ایران در جنگ با عراق

یکی از راه‌های سر در آوردن از اتفاقات جنگ، بررسی آمار در کنار مرور وقایع مهم آن است. در این مقاله سعی شده تا با مرور وقایع مهم جنگ در کنار آمار شهدا تصویری کلی از جنگ ایران و عراق ارائه شود.

تحلیل آمار ماهانه شهدای جنگ ایران و عراق

تغییرات آمار ماهانه شهدا در طول هشت سال جنگ ایران و عراق نشان از چند روند مهم دارد. درصد شهدای غیرنظامی در ماه‌های ابتدایی جنگ با توجه به ورود نیروی زمینی ارتش بعث عراق به برخی از شهرهای ایران زیاد است، اما پس از آن، جنگ به جبهه‌ها کشیده می‌شود و آمار کشته‌شده‌های غیرنظامی کاهش می‌یابد. تلفات غیرنظامی ایران در سال‌های بعد در اکثر موارد مربوط به بمباران شهرها و روستاهاست.

در ماه‌های ابتدایی جنگ که سپاه و بسیج هنوز نیروی زیادی در جبهه‌ها ندارند، سهم ارتش از تعداد کل شهدا قابل توجه است. از نیمه سال ۱۳۶۰ تعداد شهدای بسیجی بعد از تغییر مدیریت جنگ، به سرعت افزایش پیدا می‌کند و با پیروزی‌های پی‌درپی ایران برای آزادسازی زمین‌های اشغال‌شده‌ در عملیات‌های ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر همراه می‌شود. پس از آن حضور نیروهای داوطلب در آمار شهدا نوسان زیادی را تجربه می‌کند و روندی کاهشی در پیش می‌گیرد تا در سال ۱۳۶۴ به کمترین مقدار خود می‌رسد. چنین نوسانی در درصد شهدای سپاه دیده نمی‌شود. درصد شهدای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال ۱۳۶۱ به بعد پیوسته روندی رو به رشد دارد که با توجه به توسعه سازمان رزم آن و تاسیس واحدهای جدید در زمان جنگ چندان دور از انتظار نیست.

خونین‌ترین ماه‌های جنگ

خونین‌ترین ماه‌های ایران در جنگ با عراق دی ۱۳۶۵ با ۱۴،۸۶۰ شهید هم‌زمان‌ با عملیات کربلای ۴ و ۵ و ۶، اسفند ۱۳۶۲ با ۷،۴۴۶ شهید هم‌زمان با عملیات خیبر، تیر ۱۳۶۷ با ۷،۱۰۱ شهید هم‌زمان با سقوط جزایر مجنون تحت تهاجم عراق، اردیبهشت ۱۳۶۱ با ۶،۶۳۵ شهید هم‌زمان با عملیات بیت‌المقدس برای آزادسازی خرمشهر، اسفند ۱۳۶۳ با ۶،۲۳۵ شهید هم‌زمان با عملیات بدر هستند. 

آمار کامل شهدای ماه‌های مختلف جنگ به ترتیب تعداد شهدا در جدول زیر آمده است.

سالماهکل شهداارتشسپاه پاسدارانبسیج (نظامی داوطلب)غیرنظامیسایرعملیات هم‌زمانسایر وقایع
۱۳۶۵دی۱۴۸۶۰۶.۸%۲۴.۰%۵۶.۱%۱۱.۳%۱.۸%کربلای ۴  کربلای ۵  کربلای ۶ 
۱۳۶۲اسفند۷۴۴۶۶.۱%۲۱.۷%۶۶.۷%۳.۸%۱.۸%خیبر (در اختیار گرفتن جزایر مجنون) 
۱۳۶۷تیر۷۱۰۱۵۷.۸%۱۸.۳%۱۱.۶%۵.۶%۶.۶% سقوط جزایر مجنون
۱۳۶۱اردیبهشت۶۶۳۵۲۲.۶%۱۴.۹%۵۸.۵%۱.۴%۲.۵%بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) 
۱۳۶۳اسفند۶۲۳۵۱۱.۹%۲۶.۷%۴۴.۱%۱۵.۶%۱.۷%بدر 
۱۳۶۵بهمن۶۱۵۴۷.۱%۱۸.۰%۴۲.۱%۳۰.۶%۲.۲%کربلای ۵ 
۱۳۶۴بهمن۵۱۱۷۸.۶%۲۶.۰%۶۱.۴%۱.۸%۲.۲%والفجر ۸ برای فتح فاو 
۱۳۶۱فروردین۴۵۴۲۳۰.۲%۱۵.۳%۴۸.۸%۲.۵%۳.۱%فتح المبین (در اختیار گرفتن راه‌های ارتباطی خوزستان) 
۱۳۶۱تیر۴۵۱۹۱۶.۸%۱۰.۱%۶۴.۷%۵.۷%۲.۷%رمضان 
۱۳۶۷فروردین۴۲۸۶۲۷.۱%۲۶.۰%۲۸.۰%۱۶.۶%۲.۳%بیت المقدس ۴سقوط فاو
۱۳۶۲فروردین۴۰۰۱۱۹.۵%۱۲.۷%۶۲.۵%۲.۰%۳.۴%والفجر ۱ 
۱۳۶۱آبان۳۸۳۱۱۴.۵%۱۰.۸%۶۸.۸%۲.۵%۳.۴%محرم 
۱۳۵۹مهر۳۷۹۱۲۹.۳%۹.۳%۱۰.۶%۴۴.۵%۶.۲%پل نادریورود ارتش عراق به خرمشهر
۱۳۶۶اسفند۳۶۷۴۱۴.۷%۲۳.۶%۳۱.۰%۲۸.۷%۲.۰%بیت المقدس ۳ والفجر ۱۰ 
۱۳۶۵اسفند۳۶۰۹۱۱.۰%۲۳.۰%۶۱.۱%۱.۶%۳.۳%کربلای ۵ و تکمیلی کربلای ۵ (در اختیار گرفتن بخش‌هایی از شلمچه) کربلای ۷ 
۱۳۶۲آبان۳۵۰۱۱۲.۳%۱۸.۸%۵۸.۳%۷.۵%۳.۰%والفجر ۴ 
۱۳۶۵اردیبهشت۳۴۹۹۲۵.۶%۱۸.۶%۴۷.۳%۳.۲%۵.۳%والفجر ۸ 
۱۳۶۲مرداد۳۳۳۷۱۵.۳%۱۶.۵%۶۰.۳%۴.۳%۳.۷%والفجر ۲ والفجر ۳ 
۱۳۶۷خرداد۳۲۷۸۲۰.۴%۳۲.۲%۴۳.۷%۱.۳%۲.۳%بیت المقدس ۷سقوط شلمچه
۱۳۶۷مرداد۳۲۵۵۱۹.۵%۳۴.۲%۳۴.۱%۸.۸%۳.۵%  
۱۳۶۶فروردین۲۹۴۹۱۵.۲%۲۷.۵%۵۲.۸%۱.۵%۳.۰%کربلای ۸/ کربلای ۱۰ 
۱۳۶۱بهمن۲۹۲۸۱۲.۰%۱۰.۹%۷۰.۴%۲.۵%۴.۲%والفجر مقدماتی 
۱۳۶۴اسفند۲۹۲۶۱۳.۲%۲۶.۴%۵۲.۵%۳.۳%۴.۶%والفجر ۸ برای فتح فاو
 والفجر ۹
 
۱۳۶۰آذر۲۷۵۱۲۳.۹%۱۷.۲%۴۶.۰%۷.۱%۵.۸%طریق القدس مطلع الفجر 
۱۳۶۶مرداد۲۵۶۴۴۴.۰%۲۰.۲%۱۷.۰%۱۵.۶%۳.۱%نصر ۷ 
۱۳۶۵تیر۲۲۲۰۱۶.۱%۲۳.۵%۵۳.۲%۳.۰%۴.۲%کربلای ۱ 
۱۳۶۱مرداد۲۲۰۱۲۰.۱%۱۰.۶%۶۲.۰%۲.۸%۴.۵%رمضان 
۱۳۶۶تیر۲۱۰۲۲۳.۷%۳۱.۱%۳۵.۱%۶.۰%۴.۱%نصر ۴ 
۱۳۶۵فروردین۲۰۲۶۳۵.۷%۱۷.۰%۳۷.۳%۴.۱%۵.۹%والفجر ۸ (فتح فاو) 
۱۳۶۱خرداد۲۰۰۵۲۶.۰%۱۱.۹%۵۲.۴%۵.۷%۴.۰%بیت المقدس 
۱۳۶۱مهر۱۹۱۵۲۰.۶%۱۲.۱%۵۶.۲%۶.۵%۴.۶%مسلم بن عقیل 
۱۳۶۵شهریور۱۹۰۶۲۰.۶%۲۹.۱%۴۲.۲%۴.۴%۳.۸%کربلای ۲ 
۱۳۶۲مهر۱۹۰۴۲۰.۲%۱۵.۸%۴۴.۰%۱۴.۰%۶.۰%والفجر ۴ 
۱۳۵۹آبان۱۸۵۱۲۹.۷%۱۳.۹%۱۶.۶%۳۱.۵%۸.۳%سوسنگرد (شکست حصر سوسنگرد)سقوط خرمشهر
۱۳۶۵خرداد۱۶۴۱۲۸.۲%۲۰.۵%۴۲.۶%۲.۶%۶.۱%  
۱۳۶۰شهریور۱۶۱۰۴۰.۶%۱۹.۳%۲۱.۷%۱۰.۹%۷.۶%رجایی و باهنر 
۱۳۶۶اردیبهشت۱۵۴۹۱۸.۳%۳۴.۵%۴۱.۷%۲.۱%۳.۴%کربلای ۱۰ 
۱۳۵۹دی۱۵۲۰۴۶.۳%۱۱.۴%۱۶.۶%۱۶.۳%۹.۳%نصر ضربتِ ذوالفقار توکل 
۱۳۶۰مهر۱۴۱۹۳۴.۲%۱۹.۵%۲۸.۲%۱۱.۲%۶.۸%ثامن الائمهشکست حصر آبادان 
۱۳۶۴خرداد۱۳۲۵۲۷.۲%۱۱.۳%۱۳.۰%۴۴.۵%۴.۰%  
۱۳۶۰اسفند۱۳۱۶۳۰.۵%۱۰.۲%۴۸.۰%۶.۵%۴.۹%  
۱۳۶۶بهمن۱۳۱۱۱۸.۶%۲۶.۰%۴۹.۰%۳.۱%۳.۳%بیت المقدس ۲ 
۱۳۶۷اردیبهشت۱۲۹۲۲۰.۰%۳۶.۶%۳۵.۰%۴.۰%۴.۴%بیت المقدس ۶ 
۱۳۶۵آذر۱۲۸۴۱۸.۴%۱۵.۱%۱۸.۱%۴۵.۲%۳.۲%  
۱۳۶۶شهریور۱۲۱۵۳۹.۰%۲۵.۷%۱۵.۶%۱۲.۳%۷.۳%  
۱۳۶۱آذر۱۲۰۳۱۹.۱%۹.۹%۵۳.۳%۹.۵%۸.۲%  
۱۳۶۶آذر۱۱۸۵۴۹.۴%۲۱.۳%۲۲.۶%۳.۱%۳.۶%نصر ۸ 
۱۳۶۵مرداد۱۱۶۹۲۸.۵%۱۸.۷%۳۰.۷%۱۸.۷%۳.۵%  
۱۳۶۴تیر۱۱۵۸۴۸.۹%۱۸.۱%۲۲.۳%۴.۸%۵.۹%قادر 
۱۳۶۲اردیبهشت۱۱۵۲۲۷.۷%۱۱.۹%۴۰.۱%۱۳.۴%۶.۹%  
۱۳۶۶خرداد۱۱۱۷۴۰.۰%۳۰.۵%۲۱.۳%۲.۵%۵.۷%نصر ۴ 
۱۳۶۴فروردین۱۱۰۳۲۱.۸%۱۶.۵%۲۶.۷%۳۰.۵%۴.۶%  
۱۳۶۶دی۱۰۸۹۲۰.۳%۲۶.۰%۴۷.۸%۱.۸%۴.۰%بیت المقدس ۲ 
۱۳۶۶مهر۱۰۸۸۳۱.۷%۳۵.۰%۱۹.۴%۷.۶%۶.۳%  
۱۳۶۳فروردین۱۰۸۵۲۹.۶%۱۶.۶%۳۵.۳%۸.۴%۱۰.۱%  
۱۳۶۳خرداد۱۰۸۳۲۵.۰%۱۵.۰%۱۹.۷%۳۰.۶%۹.۸%  
۱۳۶۴شهریور۱۰۸۲۳۹.۰%۱۸.۴%۳۳.۵%۴.۲%۴.۹%  
۱۳۶۲بهمن۱۰۶۱۱۵.۶%۱۷.۱%۴۲.۳%۱۶.۲%۸.۹%  
۱۳۶۲تیر۱۰۲۴۳۴.۷%۱۲.۸%۳۴.۳%۶.۶%۱۱.۵%والفجر ۲ 
۱۳۵۹آذر۹۸۸۳۱.۱%۱۶.۶%۱۶.۰%۲۶.۰%۱۰.۲%  
۱۳۶۲شهریور۹۸۸۳۴.۱%۱۳.۳%۳۰.۰%۱۰.۷%۱۱.۹%  
۱۳۶۰اردیبهشت۹۶۶۳۸.۲%۱۶.۹%۲۰.۶%۱۵.۴%۸.۹%بازی‌دراز 
۱۳۶۵آبان۹۶۲۳۶.۳%۲۳.۵%۱۶.۴%۱۹.۱%۴.۷%  
۱۳۶۳مهر۹۶۰۲۱.۰%۲۵.۶%۳۷.۹%۷.۱%۸.۳%عاشورا 
۱۳۶۰بهمن۹۵۸۲۷.۸%۱۰.۴%۴۷.۳%۱۰.۴%۴.۱%  
۱۳۶۰خرداد۹۵۳۳۲.۸%۲۳.۴%۲۲.۷%۱۱.۴%۹.۷%امام علی فرمانده کل قوا 
۱۳۶۱شهریور۹۲۴۳۰.۵%۱۴.۰%۳۴.۵%۱۳.۳%۷.۷%  
۱۳۶۰مرداد۹۱۹۳۱.۴%۲۰.۲%۲۵.۴%۱۵.۰%۷.۹%  
۱۳۶۴مرداد۹۱۷۳۳.۲%۲۳.۹%۳۲.۷%۵.۳%۴.۹%قادر 
۱۳۶۰دی۸۹۵۳۷.۴%۱۱.۲%۳۵.۶%۹.۶%۶.۱%مطلع الفجر محمد رسول الله 
۱۳۶۵مهر۸۸۷۲۶.۷%۲۴.۰%۳۰.۹%۱۲.۵%۵.۹%فتح ۱ 
۱۳۶۶آبان۸۷۵۲۱.۵%۳۷.۱%۲۸.۲%۶.۷%۶.۴%نصر ۸ 
۱۳۶۳اردیبهشت۸۴۳۳۱.۶%۱۹.۸%۳۰.۶%۶.۴%۱۱.۶%  
۱۳۶۲آذر۸۳۲۳۰.۰%۱۴.۲%۳۵.۳%۷.۹%۱۲.۵%  
۱۳۶۳تیر۸۰۷۲۸.۰%۲۰.۶%۳۲.۸%۷.۱%۱۱.۵%  
۱۳۶۱اسفند۷۷۷۲۸.۰%۱۲.۴%۴۶.۵%۶.۳%۶.۸%  
۱۳۶۲خرداد۷۶۷۲۸.۴%۱۵.۶%۳۷.۷%۷.۷%۱۰.۶%  
۱۳۶۱دی۷۳۵۳۴.۷%۹.۰%۳۸.۴%۷.۶%۱۰.۳%  
۱۳۶۰آبان۷۲۳۳۵.۳%۱۴.۸%۲۴.۹%۱۶.۰%۹.۰%  
۱۳۶۰تیر۷۰۰۲۷.۴%۱۶.۶%۲۴.۶%۲۲.۳%۹.۱%  
۱۳۶۳دی۶۹۹۲۸.۹%۱۹.۹%۳۴.۹%۷.۲%۹.۲%  
۱۳۶۲دی۶۸۲۲۸.۹%۱۴.۸%۳۰.۹%۱۰.۶%۱۴.۸%  
۱۳۶۴مهر۶۸۱۴۵.۴%۲۰.۴%۱۷.۵%۷.۲%۹.۴%  
۱۳۵۹بهمن۶۶۹۴۳.۲%۱۶.۴%۲۰.۳%۱۲.۰%۸.۱%ضربت ذوالفقار 
۱۳۶۳آبان۶۵۹۳۴.۲%۱۹.۵%۲۵.۱%۸.۴%۱۲.۹%  
۱۳۶۳بهمن۶۵۳۴۰.۱%۲۰.۴%۲۶.۲%۷.۵%۵.۸%  
۱۳۶۰فروردین۶۳۳۳۷.۱%۱۴.۵%۲۲.۹%۱۶.۴%۹.۰%  
۱۳۶۳مرداد۵۶۹۳۵.۹%۱۶.۳%۲۷.۴%۵.۸%۱۴.۶%  
۱۳۶۳شهریور۵۶۲۲۸.۶%۱۷.۰%۳۱.۴%۱۳.۲%۹.۸%  
۱۳۵۹اسفند۵۵۵۳۳.۲%۱۵.۱%۲۱.۶%۱۸.۷%۱۱.۴%  
۱۳۶۴آبان۵۵۱۳۱.۰%۱۷.۲%۲۷.۸%۱۱.۸%۱۲.۲%  
۱۳۶۴اردیبهشت۵۴۴۳۶.۹%۲۵.۲%۲۲.۱%۷.۴%۸.۵%  
۱۳۶۳آذر۵۰۸۳۷.۰%۱۹.۳%۲۳.۴%۶.۵%۱۳.۸%  
۱۳۶۴دی۴۷۰۳۹.۸%۱۸.۹%۲۷.۷%۴.۷%۸.۹%  
۱۳۶۴آذر۴۱۹۳۴.۱%۲۳.۴%۲۷.۴%۶.۷%۸.۴%  

افت و خیز نیروی داوطلب در جبهه‌ها

اگر آمار شهدا را به عنوان شاخصی از حضور نیروهای مختلف در جبهه در نظر بگیریم، باید گفت به نظر می‌رسد کاهش تدریجی حضور نیروهای داوطلب در جبهه‌ها تنها چند ماه بعد از آزادسازی خرمشهر آغاز شده و تا اواسط سال ۱۳۶۴ ادامه پیدا کرده است. در نیمه دوم سال ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ ایران مجددا تلاش کرده تا با بسیج گسترده توده‌ها پیروزی‌های ۱۳۶۱ را تکرار کند، اما حضور نیروهای داوطلب دوباره کاهش یافته و در نهایت با تهاجم شدید‌ عراق در سال ۱۳۶۷ جنگ تمام شده است.

بررسی متوسط دوازده ماهه درصد شهدای بسیجی در جنگ هشت ساله این ایده را در ذهن متبادر می‌کند که احتمالا حضور نیروهای داوطلب در جبهه جنگ، رفتاری شبیه به موج داشته است. منظور از رفتار موج‌گونه آن است که وقتی تعداد نیروهای داوطلب به اوج خود رسید لاجرم شروع به کاهش می‌کند و دیگر نمی‌توان روی بالا ماندن آن حساب کرد؛ مخصوصا وقتی دوره رویارویی نظامی مثل جنگ ایران و عراق طولانی باشد.

نکته دیگری که با نگاه به تغییرات درصد شهدای بسیجی به ذهن متبادر می‌شود، کاهش اندازه موج دوم در مقایسه با موج اول است. احتمالا موج اول حضور نیروهای داوطلب ایران که به آزادسازی خرمشهر منتهی شد بزرگ‌تر از موج دوم بوده و در مقایسه با آن ماندگاری بیشتری داشته است. شاید تجربه همین دو موج برای تصمیم‌گیران جنگ کافی بوده تا متوجه شوند موج بعدی احتمالا از این هم کوچک‌تر خواهد بود و توان نظامی کمتری خواهد داشت.

چندان دور از ذهن نیست اگر بزرگی موج اول را متاثر از انرژی برآمده از انقلاب و انگیزه بالای مردم برای بیرون راندن دشمن از خاک کشور فرض کنیم. در موج دوم چنین انگیزه‌هایی کم‌رنگ‌تر یا اساسا بلاموضوع است.

در نوشته‌های برخی از مسئولان وقت به کاهش حضور مردم در جبهه‌ها در سال‌های پایانی اشاره شده است. آنان  این کاهش انگیزه را در کاهش توانایی نظامی ایران برای اجرای عملیات‌های بزرگ‌تر نیز موثر می‌دانند. به عنوان نمونه حسین علایی، یکی از فرماندهان وقت سپاه در کتاب تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق از ضعیف شدن استقبال مردم برای حضور در جبهه در اواخر سال ۱۳۶۶ نوشته و به این نکته اشاره کرده که «کاهش تمایل بسیجیان در پیوستن به جبهه» توان نظامی ایران را کاهش داده بود. او نوشته که در فروردین ۱۳۶۷ پیش از سقوط فاو، علی‌رغم «تبلیغات گسترده و بسیج تمامی امکانات» تنها ۱۶ هزار نفر از مردم راهی جبهه شده بودند که از این تعداد «تنها ۳ هزار نفر جدید بودند و بقیه داوطلبان اعزام مجدد بودند»[۷].

تلفات بیشتر در ماه‌های عملیات

از مجموع ۹۵ ماهی که جنگ در جریان بوده، ایران در ۵۱ ماه عملیات تهاجمی گسترده و نیمه‌گسترده داشته و در ۴۴ ماه دیگر موضع تهاجمی در این سطح نداشته است.  

در ماه‌های عملیات دست کم ۶۶۹ نفر و در سایر ماه‌ها دست کم ۴۱۹ نفر جان خود را در جنگ از دست داده‌اند. میانه تعداد شهدا در ماه‌های عملیات و سایر ماه‌ها به ترتیب ۲۱۰۲ و ۸۸۱ نفر بوده است. به عبارت دیگر در ماه‌های عملیات به طور متوسط تعداد شهدای ایران ۲.۴ برابر سایر ماه‌ها بوده است. در مجموع ۷۶% از شهدای ایران مربوط به ماه‌هایی هستند که کشور در آن ماه‌ها علمیات داشته است.

سنگین‌ترین تلفات انسانی ایران در ماه‌های بدون عملیات مربوط به دو ماه آخر جنگ یعنی تیر و مرداد ۱۳۶۷ است. در این دو ماه تعداد کشته‌شده‌های ایران ۷۱۰۱ و ۳۲۵۵ نفر بوده است. این تعداد شهید حتی در نخستین ماهِ مقابلۀ ایران با تجاوز عراق نیز بی‌سابقه است. به عبارت دیگر ایران سنگین‌ترین ضربه جنگ را در تمام مدت هشت ساله در دو ماه آخر دریافت کرده است. میزان خسارت انسانی ایران در تیر ۱۳۶۷ هنگام سقوط جزایر مجنون در عراق حتی از خونین‌ترین ماه عملیات بازپس‌گیری خرمشهر یعنی اردیبهشت ۱۳۶۱ نیز بیشتر است.

اگر تیر و مرداد ۱۳۶۷ را به دلیل استثنایی بودن آن‌ها کنار بگذاریم، در ماه‌های فاقد عملیات تعداد شهدای ایران بین ۴۱۹ و ۱۶۴۱ نفر بوده است (میانه = ۸۸۱).

در ماه‌های عملیات نیز دی ۱۳۶۵ با ۱۴۸۶۰ شهید اختلاف زیادی با ماه‌های دیگر دارد. اگر این ماه را نیز به خاطر وضعیت استثنایی آن در نظر نگیریم، آمار ماهانه شهدا در ماه‌های عملیات بین ۶۶۹  و ۷۴۴۶ نفر بوده است (میانه = ۲۱۰۲). به عبارت دیگر، تعداد شهدای ایران در ماه‌های تهاجم به عراق به طور کلی از ماه‌هایی که ایران تحت تهاجم عراق قرار داشته و سایر ماه‌ها بیشتر بوده است.  

تهاجم با نیروی داوطلب

عملیات‌های بزرگ ایران مثل فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر، بدر، والفجر ۸، و کربلای ۴ و ۵ نه تنها معمولا با افزایش آمار ماهانه شهدا همراه بوده بلکه با افزایش درصد نیروهای داوطلب بسیج از کل تعداد شهدا نیز همراه بوده است.

نگاهی به آمار شهدا با درصد شهدای بسیج وجود چنین رابطه‌ای را در ماه‌های عملیات تایید می‌کند. بررسی رابطه تعداد کلی شهدا با درصد شهدای بسیج، ارتش، سپاه نشان از وجود نوعی همبستگی مثبت بین تعداد کلی شهدا و درصد شهدای بسیج و همبستگی منفی بین تعداد کلی شهدا و درصد شهدای ارتش در ماه‌های عملیات دارد (نگاه کنید به خط‌چین زرد و نارنجی در شکل زیر). به بیان دیگر، افزایش تلفات ایران هنگام عملیات معمولا با افزایش درصد شهدای بسیج و کاهش درصد شهدای ارتش همراه بوده است[۸].

نکته حائز اهمیت درباره رابطه حضور نیروهای مختلف در آمار شهدا این است که رابطه همبستگی قابل توجه بین تعداد کلی شهدا و درصد هر یک از نیروها در آن، تنها در ماه‌های عملیات قابل مشاهده است و در سایر ماه‌ها چنین رابطه‌ای دیده نمی‌شود. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد توان تهاجمی ایران در جنگ با عراق بر نیروهای داوطلب متکی بوده است و بسیج نیروهای مردمی برای اعزام به نبرد یکی از پایه‌های اصلی سازمان رزم ایران در حملات مختلف به عراق بوده است.

ردپای این نکته در صحبت‌های برخی فرماندهان جنگ نیز دیده می‌شود. به عنوان نمونه حسین علایی از اتکای ایران به نیروی داوطلب و حضور پررنگ آنان در عملیات‌های تهاجمی می‌گوید: 

«جنگ در ایران متکی بر نیروهای داوطلب بود […] شما سرباز را برای شکستن خطی که پر از موانع و استحکامات است نمی‌توانید به کار بگیرید. نیرویی می‌خواهد که از مرگ نترسد. از شهادت نترسد. او می‌تواند این کارها را انجام دهد. نیرویی که با دست خالی حاضر باشد میدان مین را باز کند و برود و اگر حادثه‌ای برای او رخ داد نترسد […] نیروی داوطلب یک فرهنگی دارد. فرهنگ داوطلب این است که وقتی در جبهه ببیند عملیات و پیروزی هست می‌آید، اگر احساس کند که باید برود در خط پدافندی بایستد و خبری نیست نمی‌آید. شما که نمی‌توانید او را به زور به جبهه بیاورید. باید خود او به نتیجه برسد. نیروی داوطلب خود تصمیم‌گیرنده است»

یا محمداسماعیل کوثری از سرداران سپاه، از حضور ناپایدار و پیش‌بینی ناپذیر نیروی داوطلب در جبهه‌ها می‌گوید: 

«نیرو دلش می‌خواست می‌آمد و دلش نمی‌خواست نمی‌آمد. شما نگاه کنید چرا نیروهای ما فقط وسط زمستان بیشتر می‌آمدند […] آنهایی که می‌خواستند می‌آمدند و آنهایی که نمی‌خواستند نمی‌آمدند. اصلاً اجباری نبود […] داوطلبانه بود»[۹].

نیروی داوطلب در مقایسه با نیروی نظامی، آموزش کمتری دیده و حضورش در جبهه‌ها پایداری ندارد. چنین نیرویی ممکن است در کوتاه‌مدت با استفاده از ترفندهایی مثل تکیه بر اصل غافلگیری، ضرباتی به دشمن وارد کند اما هر چه زمان بگذرد کارایی این حربه کمتر می‌شود و خلأ دانش نظامی و جنگ‌افزار بیشتر خود را نشان می‌دهد.

کاهش حضور ارتش و افزایش حضور سپاه و نیروی داوطلب

نیروهای مردمی و داوطلب اغلب از طریق نیروی مقاومت بسیج (سازمان بسیج مستضعفین) به جبهه‌های جنگ می‌رفتند و در گردان‌های سپاه به کار گرفته می‌شدند. راهبرد فرماندهی کل قوا در ایران برای افزایش حضور نیروهای داوطلب با یک تغییر عمده در مدیریت کلان جنگ و ایجاد ساختارهای جدید در نیروهای مسلح نیز همراه بود.

در نخستین سال‌های جنگ، فرماندهی و سازمان عملیات‌ها به صورت مشترک بین ارتش و سپاه انجام می‌شد، اما با تداوم جنگ در سال‌های بعد تقریبا پس از موفقیت سپاه در عملیات والفجر ۸ و فتح فاو، فرماندهی و سازمان تهاجم به عراق تقریبا به طور کامل به سپاه پاسداران سپرده شد.

هاشمی رفسنجانی درباره مسئله ساختار فرماندهی در جنگ چنین می‌گوید:

«پیروزی‌های چشمگیر در اواخر سال ۱۳۶۰ و همچنین سال ۱۳۶۱ نیروهای مسلح ما را در شرایط جدیدی قرار داد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با سرعت رشد کرده بود و با استفاده از غنایم جبهه‌ها و حمایت مردم و… تبدیل به یک قدرت بدیع و کارساز نظامی شده بود. بنابراین خواستار ایفای نقش اول در صحنه‌های نظامی و حتی غیرنظامی بود. ارتش جمهوری اسلامی نیز که صلاحیت کارآیی خود را در جنگ و دفاع و در زمین و هوا و دریا و لجستیک و وفاداری خود را به انقلاب ثابت کرده بود، انتظار نداشت در امور نظامی دست کم گرفته شود و نقش درجه دوم یا حتی نقش مشاور نیروهای نظامی تازه ایجادشده را به او بدهند»[۱۰]

چنانچه هاشمی رفسنجانی اشاره می‌کند اختلافات بعد از فتح خرمشهر قابل مشاهده بود و ایده مرزبندی میان ارتش و سپاه برای عملیات‌ در مناطق جداگانه ظاهرا در عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲ شکل جدی‌تری به خود گرفت و بعدا به اجرا نیز درآمد.

«از عملیات دارخوین تا عملیات فتح خرمشهر، اثری از اختلاف بین ارتش و سپاه نمی‌دیدیم. […] اما بعد از فتح خرمشهر، آثار اختلاف را دیدم. […] آثار این اختلاف را در عملیات رمضان دیدیم و بدتر از آن را در عملیات والفجر مقدماتی. […] در شیوه اداره جنگ هم منطق ارتش این بود که باید به صورت کلاسیک عمل کرد و سپاه بیشتر به شیوه غافلگیری عمل می‌کرد. سپاه برای عملیات ادوات زیادی می‌خواست و ارتش می‌گفت باید با نگاه به آینده از ادوات استفاده کرد» [۱۱]

بعد از این جدایی تصمیم توسعه سپاه پاسداران به عنوان یک سازمان نظامی تمام عیار مطرح شد و در ۲۶ شهریور ۱۳۶۴، رهبر وقت انقلاب طی حکمی فرمان تشکیل نیروهای سه‌گانه زمینی، هوایی و دریایی سپاه پاسداران را صادر کرد (+). 

تکیه بر نیروهای داوطلب ایران در جنگ به اندازه‌ای است که حضور آنان در جبهه‌ها با تغییر در فرماندهی و سازمان جنگ همراه می‌شود و با  تغییر در ساختار نظامی کشور، سازمانی که متکفل حضور آنان در جبهه است به مرور مدیریت جنگ را نیز به عهده می‌گیرد.

نیروی داوطلب بسیج حضوری پررنگ و تعیین‌کننده در جنگ ایران و عراق داشته‌ و چنانچه در این مقاله نیز نشان داده شد، مطالعه فراز و فرود‌ آن یکی از راه‌های موثر برای فهم بزرگ‌ترین تحولات جنگ است.

بحث و نتیجه‌گیری

آمار شهدا یک شاخص‌ مهم برای مطالعه تحولات جنگ است. بیشترین سهم شهدا در جنگ ایران و عراق مربوط به نیروهای مردمی و داوطلب است. افزایش نیروهای داوطلب در جبهه جنگ با تغییر فرماندهی کل قوا در ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ آغاز شد و به زنجیره‌ای از پیروزی‌های پی‌درپی از عملیات ثامن‌الائمه در ۵ مهر ۱۳۶۰ تا آزادسازی خرمشهر در عملیات بیت‌المقدس در ۳ خرداد ۱۳۶۱ منتهی شد. قریب به ۲۰% از شهدای ایران در جنگ با عراق پیش از آزادسازی خرمشهر و بیش از ۸۰% از آن‌ها پس از این تاریخ به شهادت رسیده‌اند.

بعد از آزادسازی خرمشهر، ایران دوره‌ای جدید را در جنگ آغاز کرد و تصمیم گرفت با اتکا به حضور پررنگ نیروهای مردمی در خاک عراق دست به عملیات بزند و نوار پیروزی‌های خود را همچنان امتداد دهد. 

تکیه بر نیروهای مردمی به خاطر سرمایه اجتماعیِ برآمده از انقلاب و انگیزه بالای ایشان برای بیرون راندن دشمن متجاوز در سال‌های ابتدایی جنگ امکان‌پذیر بود و ایران تلاش کرد تا با این راهبرد «کاهش توان نظامی کشور با توجه به تصفیه‌های ارتش» را تا حد ممکن جبران کند و علی‌رغم «موقعیت مساعد بین‌المللی و منطقه‌ای عراق»، مناطق اشغال شده‌اش را پس بگیرد[۱۲]

اما در دوره جدید جنگ، تامین نیروی مردمی دیگر مثل سال‌های ابتدایی جنگ امکان‌پذیر نبود. با طولانی شدن جنگ پیامدهای تکیه بر نیروی داوطلب خود را بیشتر نشان داد. در طول سال‌های جنگ، ارتش به مرور بیشتر نقش پدافندی پیدا کرد و اغلب عملیات‌های بزرگ به سپاه پاسداران سپرده شد. ایران اگرچه در این دوره، در مناطقی مثل فاو و شلمچه به پیروزی‌هایی رسید، اما دیگر توانایی حراست از پیروزی‌های پرهزینه را نداشت. چنانچه در گاه‌شمار جنگ ایران و عراق آمده، در عملیات کربلای ۵ در زمستان ۱۳۶۵ «چکش ایران در مقابل سندان عراقی‌ها در هم شکست و ایران پس از آن دیگر مجال بازسازی پیدا نکرد».

محسن رضایی درباره وضعیت ایران در سال‌های پایانی جنگ چنین می‌گوید: «بخش قابل‌توجهی از توان سپاه با استقرار در مناطق فاو، جزایر مجنون و شلمچه زمین‌گیر شد، استراتژی کشور برای بسیج امکانات شکست خورد، در منطقه جنوب به بن‌بست رسیدیم و امکان غافلگیری دشمن از میان رفت»[۱۳]

در آخرین سال‌های جنگ خلأ نیروی نظامی آموزش‌دیده و عدم دسترسی به جنگ‌افزارهای پیشرفته بیش از پیش خود را نشان داد. در دو ماه آخر جنگ، ایران تحت حملات عراق وضعیتی را تجربه کرد که حتی هنگام تجاوز عراق در نخستین ماه‌های جنگ نیز سابقه نداشت. تلاش ایران برای مقاومت در برابر حملات عراق تنها در دو ماه آخر جنگ یعنی در تیر و مرداد ۱۳۶۷، بیش از ۱۰ هزار شهید بر جای گذاشت. در سال ۱۳۶۷ متوسط ماهانه تعداد شهدای ایران به بیش از ۳۸۰۰ نفر رسید و حتی از پر تلفات‌ترین سال ایران در جنگ یعنی سال ۱۳۶۵ نیز بیشتر شد. به بیان دیگر این احتمال وجود داشت که در صورت ادامه جنگ تلفات ایران حتی از سال ۱۳۶۵ نیز بیشتر شود.   

سالمجموع تعداد شهید متوسط تعداد شهید در ماه
۱۳۵۹۹۳۷۴                      ۱,۵۶۲
۱۳۶۰۱۳۸۴۳                      ۱,۱۵۴
۱۳۶۱۳۲۲۱۵                      ۱,۱۵۴
۱۳۶۲۲۶۶۹۵                      ۱,۵۶۲
۱۳۶۳۱۴۶۶۳                      ۱,۲۲۲
۱۳۶۴۱۶۲۹۳                     ۱,۳۵۸
۱۳۶۵۴۰۲۱۷                     ۳,۳۵۱
۱۳۶۶۲۰۷۱۸                      ۱,۷۲۷
۱۳۶۷۱۹۲۱۲                    ۳,۸۴۲

راهبرد تداوم تهاجم به دشمن با اتکا به نیروی داوطلب برای رسیدن به اهداف بزرگی نظیر «محاکمه صدام و آزاد کردن ملت عراق»[۱۴] و «سقوط صدام»[۱۵]، دربرگیرنده نوعی تناقض درونی است که با طولانی شدن جنگ خود را بر سرنوشت آن تحمیل کرد. در انتهای جنگ وضعیت اقتصادی ایران بسیار وخیم بود[۱۶] و ضعف‌های ساختاری و زیرساختی کشور، خود را بیشتر نشان می‌داد. در حالی‌که وضعیت بین‌الملل به سود عراق بود و به همین خاطر، دسترسی بیشتری به تسلیحات جنگی داشت و ارتش خود را توسعه چشمگیری داده بود[۱۷].

جنگ یک موضوع چند بعدی است و جنبه‌های نظامی، اطلاعاتی و امنیتی، سیاسی، بین‌المللی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، تکنولوژیک و … را در بر می‌گیرد. به همین خاطر، نیازمند راهبردی جامع و سازگار است. اگر توازن کافی بین جنبه‌های گوناگون در راهبرد کلان جنگ وجود نداشته باشد، با تداوم وضعیت جنگی، به مرور ناسازگاری‌های درونی نمایان خواهند شد و خود را بر دستاوردهای نظامی زودگذر تحمیل خواهند کرد.

ارجاع و پانویس

[۱] https://www.golzar.info

[۲] https://navideshahed.com

[۳] این آمار به صورت کلی با دیگر آمارهای نقل شده از شهدا در سایر منابع کم‌وبیش هم‌خوان است. به عنوان نمونه در آمار بنیاد شهید به نقل از دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ (جعفر شیرعلی‌نیا انتشارات سایان چاپ اول ۱۳۹۱)، برای جنگ ایران و عراق بیش از ۱۸۸ هزار شهید برای ایران درج شده که حدود ۱۷۲ هزار نفر از آن‌ها در جبهه‌های نبرد در یگان‌های پشتیبانی و رزم و نزدیک ۱۶ هزار نفر در بمباران شهرها و روستاهای ایران به شهادت رسیدند. از ۱۷۲ هزار شهید جنگ ایران و عراق، بیش از ۸۵ هزار نفر (۴۶%) نیروهای داوطلبی بودند که در قالب نیروی مقاومت بسیج راهی جبهه‌ها شده بودند. سهم ارتش، سپاه و نیروی انتظامی از شهدای جنگ به ترتیب ۲۶%، ۲۲% و ۵% بوده است. اختلاف نه چندان زیادِ دو منبع احتمالا به علت موارد نامشخص و غیردقیق بودن برچسب غیرنظامی در برخی موارد است. 

[۴] مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص دفاع مقدس، وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی، ۲۱ شهریور ۱۳۸۵ (+)

[۵] گذری اجمالی بر پایان جنگ (۱۳۶۶/۶/۳۱ – ۱۳۶۷/۵/۲۹)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (+) عملیات‌های توکلنا علی الله در ویکی‌پدیای فارسی (+)

[۶] صفحه اصلی مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص دفاع مقدس، ۲۱ شهریور ۱۳۸۵ (+)

[۷] تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، جلد دوم، حسین علایی، صفحه ۴۱۶؛ به نقل از نکته‌های تاریخی جعفر شیرعلی‌نیا (+)

[۸] ضریب همبستگی درصد شهدای ارتش و بسیج در ماه‌های عملیات برابر با ۰.۷۷ – است.

[۹] گفتگوی روزنامه اعتماد با محمداسماعیل کوثری و حسین علایی ۶ مهر ۱۴۰۱ (+)

[۱۰] نگاهی به مراودات سپاه و ارتش در جنگ ایران و عراق، محمد حیدری، شهروند مهر ۱۳۸۶ (+)

[۱۱] مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص دفاع مقدس، وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی، ۲۱ شهریور ۱۳۸۵ (+)

[۱۲] مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص دفاع مقدس، وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی، ۲۱ شهریور ۱۳۸۵ (+)

[۱۳] مروری تفصیلی بر جنگ در سال هشتم؛ پایان جنگ (شهریور ۱۳۶۶ تا مرداد ۱۳۶۷)، مرکز تحقیقات دفاع مقدس (+)

[۱۴] مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص دفاع مقدس، وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی، ۲۱ شهریور ۱۳۸۵ (+)

[۱۵] صحیفه امام خمینی‌، جلد ‌۲۰، صفحه ‌۳۲۵ تا ۳۳۳ به نقل از نکته‌های تاریخی جعفر شیرعلی‌نیا (+)

[۱۶] وضعیت اقتصادی ایران و عراق در هنگام خاتمه جنگ چگونه بود؟ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (+)

[۱۷] محمد باقری فرمانده وقت سپاه و رئیس کل ستاد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با شبکه ۳ سیما (+)

نویسندگان

دانش‌آموختۀ آمار و تحلیلگر داده

دانش‌آموخته فیزیک و روزنامه‌نگار

دانشجوی جامعه‌شناسی و تحلیلگر داده

دیدگاه‌ها

2 پاسخ

  1. یکی از بهترین تحلیل‌هایی بود که در مورد جنگ ایران و عراق خوندم
    یاد و نام شهدای سرفراز وطن گرامی باد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *