صابر خانی

صابر خانی

دانشجوی جامعه‌شناسی و تحلیلگر داده

تحلیل آمار بازماندگی از تحصیل و مسئله گسست در مقطع متوسطه

بازماندن کودکان از تحصیل یکی از مهم‌ترین چالش‌های نظام آموزش و پرورش ایران دستِ‌کم در یک دهه اخیر است. مطابق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در پنج سال اخیر ۱۷% افزایش یافته به ۹۱۱ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ رسیده است. در این نوشتار پدیده بازماندن از تحصیل با مراجعه به داده‌های سرشماری ۱۳۹۵ مورد مطالعه قرار گرفته و رابطه متغیرهای وضعیت سکونت، جنسیت، سن و قومیت با بازماندن از تحصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی این داده‌ها‌ چند نکته مهم را نشان می‌دهد: بیرون افتادن از چرخه تحصیل بیش از آنکه مسئله مقطع ابتدایی باشد، مسئله دوره متوسطه است، بیش از آنکه مسئله پسرها باشد مسئله دخترهاست و بیش از آنکه مسئله شهر باشد مسئله روستاست. متغیر قومیت نیز در برخی گروه‌ها مثل مردم بلوچ، روستانشینان عرب، دختران روستایی کرد و … با بازماندن از تحصیل از نظر آماری رابطه معنادار دارد.

تحلیل انتقادی عملیات کربلای۴ و نگاهی به آمار شهدا

بررسی آمار روزانه تعداد شهدای ایران نشان می‌دهد حساسیت افکار عمومی درباره عملیات کربلای ۴ به هیچ رو بی دلیل نبوده است. تعداد شهدای ایران در روز دوم عملیات کربلای چهار با تمامی روزهای دیگر جنگ متمایز بوده است. افکار عمومی هنوز چراهای زیادی دارد و دنبال روایتی جامع و درس‌آموز از عملیات کربلای ۴ می‌گردد تا آن را چراغ راه آینده قرار دهد.

نابرابری در وضعیت سواد اقوام ایرانی

گزارش‌ پدیده‌هایی مانند افراد بی‌شناسنامه، بازماندن کودکان از تحصیل و ترک تحصیل کودکان و نوجوانان در بعضی نقاط کشور مانند سیستان و بلوچستان و نمونه‌های دیگری مانند آن در سال‌های اخیر، پرسش‌هایی کلی‌تر را درباره امکان وجود برخی تمایزهای نهادینه بین اقوام در افکار عمومی مطرح کرده است.
تفاوت‌های سیستماتیک میان گروه‌های اجتماعی یکی از موضوعات مهم در علوم اجتماعی است. مطالعه این تفاوت‌ها از آن رو اهمیت دارد که می‌تواند نمایانگر تبعیض‌های ریشه‌دار در جوامع و حکومت‌ها باشد. آیا تفاوت معناداری در شاخص‌های توسعه انسانی در میان قومیت‌های ایرانی وجود دارد؟ در کدام یک از شاخص‌های توسعه چنین تمایزهایی وجود دارد؟ اگر چنین شکاف‌هایی وجود دارد، آیا با گذشت زمان ترمیم شده یا افزایش یافته است؟
این مطالعه تلاش می‌کند تا با تمرکز بر آمار گویشوران زبان‌ها و شاخص وضعیت سواد، فتح بابی برای بررسی روابط موجود بین شاخص‌های توسعه انسانی و اقوام ایرانی باشد و فرضیه‌ها و پرسش‌هایی را در این‌باره طرح کند.

آموزش

تحلیل آمار بازماندگی از تحصیل و مسئله گسست در مقطع متوسطه

بازماندن کودکان از تحصیل یکی از مهم‌ترین چالش‌های نظام آموزش و پرورش ایران دستِ‌کم در یک دهه اخیر است. مطابق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در پنج سال اخیر ۱۷% افزایش یافته به ۹۱۱ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ رسیده است. در این نوشتار پدیده بازماندن از تحصیل با مراجعه به داده‌های سرشماری ۱۳۹۵ مورد مطالعه قرار گرفته و رابطه متغیرهای وضعیت سکونت، جنسیت، سن و قومیت با بازماندن از تحصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی این داده‌ها‌ چند نکته مهم را نشان می‌دهد: بیرون افتادن از چرخه تحصیل بیش از آنکه مسئله مقطع ابتدایی باشد، مسئله دوره متوسطه است، بیش از آنکه مسئله پسرها باشد مسئله دخترهاست و بیش از آنکه مسئله شهر باشد مسئله روستاست. متغیر قومیت نیز در برخی گروه‌ها مثل مردم بلوچ، روستانشینان عرب، دختران روستایی کرد و … با بازماندن از تحصیل از نظر آماری رابطه معنادار دارد.

جنگ

تحلیل انتقادی عملیات کربلای۴ و نگاهی به آمار شهدا

بررسی آمار روزانه تعداد شهدای ایران نشان می‌دهد حساسیت افکار عمومی درباره عملیات کربلای ۴ به هیچ رو بی دلیل نبوده است. تعداد شهدای ایران در روز دوم عملیات کربلای چهار با تمامی روزهای دیگر جنگ متمایز بوده است. افکار عمومی هنوز چراهای زیادی دارد و دنبال روایتی جامع و درس‌آموز از عملیات کربلای ۴ می‌گردد تا آن را چراغ راه آینده قرار دهد.

آموزش

نابرابری در وضعیت سواد اقوام ایرانی

گزارش‌ پدیده‌هایی مانند افراد بی‌شناسنامه، بازماندن کودکان از تحصیل و ترک تحصیل کودکان و نوجوانان در بعضی نقاط کشور مانند سیستان و بلوچستان و نمونه‌های دیگری مانند آن در سال‌های اخیر، پرسش‌هایی کلی‌تر را درباره امکان وجود برخی تمایزهای نهادینه بین اقوام در افکار عمومی مطرح کرده است.
تفاوت‌های سیستماتیک میان گروه‌های اجتماعی یکی از موضوعات مهم در علوم اجتماعی است. مطالعه این تفاوت‌ها از آن رو اهمیت دارد که می‌تواند نمایانگر تبعیض‌های ریشه‌دار در جوامع و حکومت‌ها باشد. آیا تفاوت معناداری در شاخص‌های توسعه انسانی در میان قومیت‌های ایرانی وجود دارد؟ در کدام یک از شاخص‌های توسعه چنین تمایزهایی وجود دارد؟ اگر چنین شکاف‌هایی وجود دارد، آیا با گذشت زمان ترمیم شده یا افزایش یافته است؟
این مطالعه تلاش می‌کند تا با تمرکز بر آمار گویشوران زبان‌ها و شاخص وضعیت سواد، فتح بابی برای بررسی روابط موجود بین شاخص‌های توسعه انسانی و اقوام ایرانی باشد و فرضیه‌ها و پرسش‌هایی را در این‌باره طرح کند.