این مقاله برای جایزه دیتاژورنالیسم دقیقه ۱۴۰۲ ارسال شده و بدون کم و کاست در اینجا منتشر میگردد.
این گزارش در تاریخ ۱۷ خراداد ۱۴۰۰ با عنوان «شکست در پیشگری از طلاق» در روزنامه «همشهری» منتشر شده است. اصل این مقاله را اینجا مطالعه کنید.
سال ۹۸ رکورد نسبت تعداد طلاق ثبتشده به تعداد ازدواج شکسته شد؛ ۳۳۱طلاق ثبتشده به ازای هزار ازدواج ثبتشده/در سال ۹۸، ۱۴۷ دختر زیر ۱۳ سال و ۴ پسر زیر ۱۵ سال هم طلاق گرفتند
اجباری رفتهونرفته، همینکه پشت لبشان سبز میشد خواستگار دختری تازه به بلوغرسیده بودند و در چشمبههمزدنی باید یکی دو بچه قد و نیمقد را نان میدادند؛ جامعه ایران حالا فرسنگها از روزگار چنین روایتهایی فاصله دارد و نه تنها دوران کمرغبتی به ازدواج از راه رسیده که حتی همسران هم بهسادگی ساز جدایی کوک میکنند. اگرچه فرهنگ دیروز یا نوع نگاه امروز ایرانیان به زندگی مشترک، دلبستگان و منتقدان خود را دارد اما دستکم توصیف وضعیت و روایت واقعیت محل اختلاف نیست. «همشهری» در گزارش و تحقیق پیشرو به بررسی و تحلیل آمار رسمی ۲۰ سال گذشته ایران درباره ازدواج و طلاق پرداخته که نتیجه از شدتگرفتن روند فروپاشی نهاد خانوده در ایران حکایت دارد. در این دو دهه اگرچه تعداد ایرانیان در سن ازدواج همواره افزایش داشته اما تعداد ازدواجها سال به سال کمتر شده و میزان طلاق هم رشد پیدا کرده است. در این سالها حتی میانگین سن در هنگام اولین ازدواج؛ چه برای مردان و چه زنان، هم بالا رفته است. به عبارت دیگر، بررسی آمار رسمی سازمان ثبتاحوال ایران به طور خلاصه میگوید که ایرانیان سال به سال کمتر ازدواج میکنند، دیرتر ازدواج میکنند و سریعتر هم از هم جدا میشوند. نتایج این بررسی میگوید که سال ۹۸ بار دیگر رکورد تعداد طلاق در جامعه ایران شکسته شد و در این سال به ازای هر یک هزار ازدواج ثبتشده در کشور، ۳۳۱ طلاق هم ثبت شدهاست. علاوهبراین آمار رسمی سازمان ثبتاحوال نشان میدهد که ویروس عالمگیر کرونا هم نتوانسته به این روند روبهرشد فروپاشی خانوادهها در ایران پایان دهد و در بهار و تابسان ۹۹ حتی بیشتر از مدت مشابه سال ۹۸ طلاق ثبت شده است.
شیب تند طلاق در ۲۰ سال
مرجع رسمی آمار ازدواج و طلاق در ایران سازمان ثبتاحوال است و حتی مرکز آمار ایران هم اطلاعات خود را در این زمینه از ثبت احوال میگیرد. بررسی و تحلیل اطلاعاتی که این سازمان در اختیار «همشهری» قرار داده، نشان میدهد که در دو دهه گذشته تعداد طلاق ثبتشده در ایران سال به سال افزایش یافته اما درباره ازدواج روند تغییرات کمی متفاوت است؛ تعداد ازدواجهای سالانه ثبتشده در جامعه ایران از سال ۷۹ تا ۸۹ روند افزایشی داشته تا اینکه در سال ۸۹ به اوج خود رسید و پس از آن سال به سال کاهش یافت؛ همچنان بالاترین تعداد ازدواج سالانه ثبتشده در تاریخ ایران در سال ۸۹ و برابر با ۸۹۱ هزار و ۶۲۷ مورد است. در فاصله سالهای ۷۸ تا ۹۸ تعداد ازدواجها ۱۷ درصد کاهش یافته اما تعداد طلاقها رشد ۲۲۶درصدی داشته است؛ به عبارت دیگر تعداد طلاقهای ثبتشده در سال ۹۸ بیش از سه برابر سال ۷۸ است. علاوهبراین در همین سال ۹۸ از هر هزار مرد متاهل ایرانی ۸ نفر و از هر هزار زن متاهل هم ۸.۱ نفر طلاق گرفتند. آمار رسمی ثبتاحوال میگوید که در همین سال، ۱۴۷ دختر ۱۳ ساله و کمتر از همسران خود طلاق گرفتند. آمار ازدواج و طلاق پسران کمسنوسال در ایران معمولا بسیار کمتر از دختران است و مثلا در سال ۹۸، ۴ پسر زیر ۱۵ سال از همسران خود جدا شدند.
البته برای بررسی روند تحولات یک جامعه درباره زندگی مشترک، تعداد ازدواج و طلاق به تنهایی معیار کاملی نیست چرا که ممکن است در این سالها جمعیت در سن مناسب ازدواج هم تغییر کند. کاهش تعداد ازدواج سالانه جامعه ایران درحالی است که در این دو دهه تعداد افراد در سن مناسب ازدواج کشور هم افزایش پیدا کردهاست.
افزایش میانگین سن ازدواج ایرانیان در گذر زمان
در سالهای گذشته بارها موضوع حداقل سن ازدواج در ایران خبرساز شده و حتی کار به طرح و لایحه هم کشیده شد؛ منتقدان میگویند که قوانین کنونی زمینه کودکهمسری را فراهم میکند و باید حداقل سن دختران برای ازدواج به دستکم ۱۳ تا ۱۵ سال و برای پسران به ۱۵ تا ۱۸سال افزایش یابد اما این تلاشها تاکنون بینتیجه مانده است. آمار رسمی ثبتاحوال هم وجود ازدواج و طلاق در سنین پایین را تایید میکند؛ به عنوان مثال در سال ۹۶، ۲۱۸ دختر «۱۰ ساله و کمتر» و ۳۵هزار و ۳۳۳ دختر ۱۰تا ۱۴ساله در ایران ازدواج کردند و در همین سال یک دختر زیر ۱۰ سال و یک هزار و ۲۷ دختر در سن ۱۰تا۱۴ سال هم از همسران خود جدا شدند. ازدواج این کودکان البته نتوانسته میانگین سن ایرانیان در زمان ازدواج را کاهش دهد و بررسی آمار نشان از افزایش میانگین سن ازدواج ایران در دو دهه گذشته دارد. سال ۷۵، میانگین سن مردان ایرانی در هنگام اولین ازدواج ۲۵/۶ سال و میانگین سن زنان هم ۲۲/۴ بوده که این اعداد در سال ۹۸ به ۲۷/۶ سال برای مردان و ۲۳/۴ سال برای زنان رسیده است. معنای این اعداد دیر ازدواج کردن جوانان ایرانی یا به عبارت دیگر بالارفتن ازدواج در گذر زمان است.
وضعیت بحرانی ۹۸؛ ۳۳۱ طلاق به ازای هزار ازدواج ثبتشده
چندسالی است که پس از انتشار آمار رسمی ازدواج و طلاق ثبتشده در یک سال، تحلیلگیران و کارشناس حوزه اجتماعی از شکستهشدن رکوردهای طلاق میگویند و حالا هم بررسی آمارهای تازه، شدت گرفتن این روند را نشان میدهد؛ حالا میزان طلاق ثبتشده در سال ۹۸ رکورد طلاق را شکسته و این درحالی است که در این سال آمار ازدواج هم کاهش یافته است. علاوهبراین آمار شش ماهه اول سال ۹۹ حتی بالاتر از آمارهای مدت مشابه سال ۹۸ است و این درحالی است که انتظار میرفت ویروس کرونا و قرنطینه و همچنین برخی سیاستهای رسمی شدت فروپاشی خانواده در ایران را کاهش دهد. در کنار بررسی آمار جمعیت در سن ازدواج، تعداد ازدواج و طلاق و همچنین میانگین سن ازدواج، بررسی تعداد طلاقهای ثبتشده در یک سال به نسبت تعداد ازدواجهای ثبتشده در همان سال هم تا اندازهای به روشن شدن وضعیت خانواده در یک جامعه کمک میکند؛ در ایران و در سال ۹۸ به ازای هر یک هزار ازدواج ثبتشده، ۳۳۱ مورد طلاق هم در همین سال ثبتشده است که بیش از ۴ برابر همین نسبت در سال ۷۹ است.
علاوهبراین در دو دهه گذشته تعداد خانوادههایی که با داشتن فرزند، همچنان به سمت طلاق میروند هم رشد چشمگیری داشته است. سال ۹۷ حدود ۳۰ درصد از طلاقها مربوط به زنان و مردانی بوده که با داشتن دست کم یک فرزند از هم جدا شدند. همچنین در فاصله سالهای ۹۲ تا نیمه ۹۸، سهم زندگیهای مشترکی که با داشتن دستکم یک فرزند منجر به میشدند ۱۸ دردص افزایش پیدا کرده و از ۱۵ درصد در سال ۹۲ به ۳۳ درصد در نیمه سال ۹۸ رسیده است. معنای این جمله این است که همین دو سال پیش از هر ۱۰۰ خانوادهای که روی به طلاق آوردند ۳۳مورد دستکم یک فرزند هم داشتند.
در استانهای مختلف ایران آمار طلاق هم معمولا با هم تفاوت معنادار دارد؛ همین سال ۹۸ استانهای گیلان بالاترین درصد طلاق را داشته و پس از آن هم، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندارن و تهران بالاترین آمار طلاق زنان و مردان به نسبت هر هزار زن و مرد متاهل را داشتند. به عنوان مثلا در سال ۹۸ از هر هزار زن متاهل گیلانی، ۹.۴ نفر طلاق گرفتند.
مصائب سهمیهبندی ثبت طلاق
درست از روز شنبه، پنجم بهمن ۱۳۹۸ بخشنامه تازهای درباره ثبت طلاق در ایران اجرایی شد که با نام «سهمیهبندی طلاق» معروف شد. این بخشنامه خبرساز ابتدا تلاشی برای جیرهبندی یا کاهش طلاق خوانده شد اما مسئولان میگفتند که هدف ایجاد عدالت بین دفترخانههای ثبت طلاق و همچنین مبارزه با فساد است. علاوهبراین حامیان این روش تازه معتقد بودند که در این حالت رقابت دفترخانهها برای ثبت طلاق بیشتر و درآمد بالاتر از بین میرود و ممکن است آمار طلاق هم کاهش یابد. حالا و نزدیک به ۱۶ ماه پس از اجرایی شدن این بخشنامه مشکلات تازهای سربرآورده و از طرف دیگر آمار طلاق هم همچنان رو به افزایش است. درباره مشکلات این بخشنامه گفته میشود که متقاضیان طلاق پس از پایان یافتن سهمیههای یک استان مجبور به سفرهای استانی برای ثبت طلاق یا پرداخت هزینههای بالاتر برای خرید سهمیه هستند. «محبوبه حجتیان» وکیل پایه یک دادگستری که تجربه وکالت پروندههای خانواده را دارد، با اشاره به مشکلات سهمیهبندی ثبت طلاق به «همشهری» میگوید: «آنچه محرز و مسلم است زندگی با قانون و بخشنامه و آیین نامه دوام و قوام نمییابد بلکه استحکام خانواده صرفا بر اساس الزامات و پایبندی زوجین به اخلاق و وفاداری ممکن و میسر است و هیچ گاه با اجبار نمیتوان زوجین را زیر یک سقف نشاند چه آنکه این اجبار نتیجهای جز اثر عکس نخواهد داشت.» در کنار این مشکلات تازه سهمیهبندی طلاق، در این دوران باز هم آمار طلاقها افزایش پیدا کردهاست. براساس آمار رسمی ثبتاحوال ایران در بهار و تابستان ۹۹ که این مصوبه اجرایی شد، ۸۲ هزار و ۷۸۱ طلاق در ایران به ثبت رسید و این درحالی است که در شش ماه مشابه سال ۹۸، ۸۱هزار و ۳۱۳ طلاق ثبت شده بود؛ به عبارت دیگر در شش ماه اول اجرایی شدن بخشنامه سهمیهبندی طلاق، آمار طلاق با افزایش ۱/۸ (یکوهشت دهم) درصدی روبهرو شد. علاوهبراین در سالهای گذشته طرحهای مشاورهای دیگر هم برای کاهش آمار طلاق یا افزایش ازدواج اجرایی شده که براساس آمار و همچنین تحلیل کارشناسان حوزه اجتماعی تاکنون توفیق چندانی نداشته است. سامانه «تصمیم» یکی از این موارد است که افراد متقاضی طلاق توافقی باید پس از طی برخی مراحل و پیش از معرفی به دفتر ثبت طلاق، در این سامانه ثبتنام کنند و دستکم چهار جلسه مشاوره را پشت سر بگذرانند. براساس توضیحات «بهزاد وحیدنیا» معاون مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور در هشت سال گذشته ۳۳۸ هزار پورنده طلاق توافقی در این سامانه ثبت شده است که معنای آن مراجعه ۳۳۸ هزار خانواده برای طلاق توافقی است. آمار رسمی سازمان بهزستی میگوید که از این ۳۳۸هزار پرونده تنها ۴هزار و ۹۰۰ پرونده به سازش و انصراف از طلاق رسیده است و در بقیه موارد متقاضیان طلاق بر خواسته خود یعنی ثبت طلاق توافقی حتی پس از این جلسات مشاوره اصرار داشتند و در نهایت هم از جدا شدند. این سامانه البته تاکنون شهرهای بالای ۵۰هزار نفر جمعیت را پوشش میدهد و سال به سال هم استانهای بیشتری را تحت پوشش قرار دادهاست.
«طلاق بایدی کاهشی پیدا نمیکند»
«سید حسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، پژوهشگری است که در سالهای گذشته آمارهای مربوط به ازدواج و طلاق را بررسی کرده و درباره وضعیت قرمز طلاق و شدت یافتن نهاد خانواده در ایران هشدار داده است. او در این باره به «همشهری» میگوید که حال خانواده ایرانی خوب نیست: «فاصله بین تغییراتی که در حوزه ازدواج و طلاق صورت میگیرد نشان میدهد حال حوزه خانواده در موضوع ازدواج و طلاق خوب نیست. ازدواج روند کاهشی و شیب تند آن بسیار بیشتر از طلاق است. از سال ۸۸ تا ۹۸ درصد ازدواج ۴۰ درصد کاهش یافته و این درحالی است که جمعیت در سن ازدواج ما افزایش یافته است؛ در همین زمان طلاق ۳۹.۷ درصد افزایش یافته است. این فاصله معنادار است.» موسوی چلک درباره آثار چنین آماری بر آینده جامعه ایران هم میگوید: «این شرایط چند تاثیر و عارضه بر جامعه ایران دارد؛ یکی در حوزه فرزندآوری و جمعیت است؛ الان آمار نرخ باوری ۰.۶ (شش دهم) است و مدام مسئولان از لزوم فرزندآوری میگویند درحالی که شرایط خانوده ایرانی به مرحله بحران نزدیک شده است. بحث دیگر عوارض طلاق روی بچهها هست؛ وقتی رویه درباره خانواده جدایی باشد این بچهها کمتر به ازدواج رغبت پیدا خواهند کرد و حتی ممکن است خود را مقصر بدانند و بعدا رغبتی به ازدواج نداشته باشند. بخش وسیعی از اعضای کانون اصلاح و تربیت بچههای طلاق و بچههای خانههای نابسامان هستند.» این مددکار اجتماعی معتقد است که روند آمارها درباره طلاق نشان از نداشتن مهارت زندگی است: «این وضعیت پیامهای دیگری هم دارد؛ ما مهارت لازم برای داشتن یک زندگی با کیفیت را نداریم، مهارت گفتوگو نداریم، مهارت حل بحران نداریم و وقتی اینها را نداریم طبیعتا باید منتظر عوارض آن هم باشیم. لذا طلاق برای جامعه هزینه است حتی اگر در آن مقطع کوتاه برای فرد طلاقگرفته یک فرصت باشد.» موسویچلک میگوید که در مرحله باید واقعیت را بپذیریم و شدت یافتن فروپاشی خانواده در جامعه ایران را ببینم تا بتوانیم به راهحل برسیم: «در قانون برنامه ششم قرار بود طلاق ۲۵ درصد کاهش یابد؛ تا ۱۴۰۰ قرار بود کاهش یابد که الان بدتر شدهاست. نمیدانیم چه کسی را میخواهیم گول بزنیم و مدام آمار و اعداد را کتمان میکنیم. البته کتمان کردن بهتر از توجیه وضع موجود است و الان در بین مسئولان حتی توجیه این وضعیت هم دیده میشود.» اما دستکم در یک دهه گذشته بارها مسئولان کشور از لزوم چارهجویی در زمینه ازدواج و طلاق سخن گفتند و حتی برنامههایی هم لحاظ شده است؛ اگر این موضوع تبدیل به دغدغه اجتماعی مسئولان شده چرا آمار تغییر نمیکند؟ این پژوهشگر حوزه اجتماعی در پاسخ به این پرسش هم میگوید: «موضوع اصلی این است که طلاق بایدی کاهشی پیدا نمیکند و ازدواج هم بایدی افزایش نمییابد. برای تغییر روند ازدواج و طلاق، باید شرایط کشور چه به لحاظ اقتصادی و چه فرهنگی و اجتماعی متحول شد و نمیتوان با امر و دستور مردم را وادار به ازدواج یا ادامه زندگی مشترک کرد. وقتی دارایی مردم در یک شب نصف میشود و وقتی ما تخممرغ را نمیتوانیم مدیریت کنیم، کنترل روند طلاق سخت میشود.»
نویسندگان
- ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
- ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
یک پاسخ
ما ۹ تا بچه ایم و فقط یکی از برادرهام زنش رو طلاق داد . الان هر کدوم از خواهر برادرها حداقل دو سه فرزند دارن .چیزی که عجیبه اینه که طلاق الان در بین نوه ها زیاد شده و مایی که طلاق رو بد میدونستیم الان برای نوه ها خیلی راحت شده و اصلا بابت جدایی ناراحت نیستن . جالبه دو تا نوه ها که در سن کم ازدواج کردن جفتشون بعد ۱۳ سال زندگی در خواست اول مهریه بعد طلاق رو دادن و میگن چون بچه بودیم نفهمیدیم اصلا برای چی داریم ازدواج میکنیم ، ما اصلا بچگی نکردیم و مستقیم وارد زندگی زناشویی شدیم . تو رو به خدا سن پایین برای ازدواج زو قانونی نکنید آخه دختر ۱۵ ساله چه از زندگی مشترک میفهمه .امسال ازدواج میکنه چند سال دیگه طلاق .الان که دهه چهل نیس دختر بچه رو شوهر بدی اونم تحت امر شوهرش باشه .الان سال ۱۴۰۳ هستیم .دنیا تغییرات عجیبی کرده .گوشی های هوشمند خودشون یک تنه میتونن یک خانواده رو متلاشی کنن .دختر ۱۵ ساله که عقد میکنه ی گوشی هوشمند دستش میگیره و خیلی راحت ممکنه گول دوستهای مجازی رو بخوره و خیانت کنه .اینها رو بارها دیدم که میگم .حتی زنان با سن بالاتر . این زنان با سن بالا که خیانت میکنن همون دختربچه های دیروز هستن که خانواده یا به خاطر رسم و رسوم یا فقر یا به هر دلیلی زود شوهرشون دادن .البته همه اینطور نیستن اما خب ما قراره براساس اکثریت حرف بزنیم نه اقلیت .اکثریت دختربچه هایی که ازدواج میکنن کارشون به طلاق میکشه .من خودم دیر ازدواج کردم الان خوب میدونم از ازدواج چی میخوام و هدفم از ازدواج رو میدونم و سر هر مسئله بچگانه قهر نمیکنم و برای آرامش اول خودم بعد فرزندم و بعد همسرم سعی میکنم دعوا رو زیاد کش ندم و خیلی وقتها کوتاه بیام .اما آیا یک پسر یا دختر نوجوان که سرشار از غرور نوجوانی هست میدونه زندگی مشترک یعنی چی ؟؟؟