در شهریور ۱۳۵۹ تنش بین ایران و عراق از زد و خوردهای مرزی فراتر رفت. ۲۶ شهریور صدام قرارداد الجزایر را در برابر دوربینهای تلویزیونی پاره کرد. چند روز بعد عراق تجاوز به خاک را از مرزهای غرب و جنوب غرب آغاز کرد. این تجاوز، سرآغاز جنگی شد که هشت سال بعد طولانیترین جنگ کلاسیک قرن پس از جنگ ویتنام لقب گرفت. چهل سال از آغاز جنگ گذشته است. ما امروز چقدر از آن میدانیم و چه تحلیلی در موردش داریم؟
در سالهای اخیر پرسشهای زیادی درباره چند و چون جنگ در افکار عمومی و رسانهها مطرح شده است. یکی از راههای سر در آوردن از اتفاقات جنگ، بررسی آمار در کنار مرور وقایع مهم آن است.
- در هر یک از سالهای جنگ چه اتفاقاتی افتاده است؟
- تعداد شهدا در سالهای مختلف جنگ چقدر بوده است؟
- عملیاتهای مختلف هر کدام تقریباً با چه تعداد شهید همراه بوده است؟
- تعداد شهدای شاغل در نیروهای مسلح چقدر بوده است؟
- رزمندگان ایران هنگام شهادت چه سن و سالی داشتند؟
- کدام استان نسبت به جمعیتش بیشترین تعداد شهید را در جنگ داده است؟
در این یادداشت سعی شده تا با روایت سریع وقایع مهم میدان جنگ به صورت سالشمار و سپس بررسی و تحلیل آمار شهدا تصویری کلی از جنگ ایران و عراق ارائه شود. بخش عمده روایت سالشمار جنگ و همینطور تمامی آمار و اطلاعاتی که در ارتباط با جنگ در این متن مورد بررسی، تحلیل و مصورسازی قرار گرفته از دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق نوشته جعفر شیرعلینیا انتشارات سایان، ۱۳۹۲ (+) و سرشماری ۱۳۶۵ مرکز آمار ایران استخراج شده است.
سالشمار جنگ
در ۳۱ شهریور ۵۹ عراق فرودگاهها و پایگاههای هوایی ایران را بمباران و پس از آن تجاوز به خاک ایران را از مرز زمینی آغاز کرد. نیروی هوایی ایران مناطق حساس عراق را بمباران کرد. ایران عملیاتی تهاجمی در غرب کرخه آغاز کرد اما چند روز بعد خرمشهر سقوط کرد. آبادان محاصره شد. سوسنگرد تا مرز سقوط رفت اما با رسیدن نیروهای کمکی نجات یافت. نیروی دریایی ایران اسکلههای البکر و الامیه عراق را در عملیات مروارید به آتش کشید. جنگندههای نیروی هوایی، نیروی دریایی ارتش بعث را از کار انداختند. عملیات نصر با ضدحمله ارتش بعث مواجه شد و هویزه نیز به اشغال درآمد. عملیات ضربت ذوالفقار در جبهه غرب و چند عملیات محدود در سرپلذهاب و قصر شیرین به وقوع پیوست. در این سال بیش از ۱۲ هزار نفر به شهادت رسیدند.
در سال ۶۰ نیروی هوایی ایران، با پرواز در ارتفاعات پایین خاک عراق را دور زد و در عملیاتی سخت و پیچیده بمبافکنهای عراق را در پایگاه هوایی الولید در غربیترین نقطه این کشور منهدم کرد. عملیات ایران در جبهه بازیدراز کرمانشاه نیروهای عراقی را از آبادان به این منطقه کشاند. ایران در جبهه سوسنگرد، جنوب اهواز و شمال آبادان دست به عملیات زد. حصر آبادان در عملیات بزرگ ثامنالائمه به فرماندهی نیروی زمینی ارتش و مشارکت سپاه شکسته شد. ایران دومین عملیات بزرگ خود، طریق القدس، را هم اجرا کرد. در این عملیات نیروهای ایران با عبور از زمینهای رملی دشمن را غافلگیر کردند. بستان آزاد شد. ضدحمله عراق در پل سابله ایران را غافلگیر کرد. اما چزابه در نبردی سخت و پرتلفات در مقابل حمله ارتش بعث حفظ شد. ایران در غرب کرخه با حملۀ پیشدستانه عراق مواجه شد. در این سال تعداد شهدا به بیش از ۱۴ هزار نفر افزایش یافت.
در سال ۶۱ ایران در عملیات چندمرحلهای و سخت فتحالمبین موفق شد ارتش بعث را از دزفول، شوش و اندیمشک دور کند. در عملیات بیتالمقدس عبور نیروهای ایرانی از کارون دشمن را غافلگیر کرد. نبردی سخت بر سر تسلط بر جاده اهواز-خرمشهر صورت گرفت. هویزه و پادگان حمید آزاد شدند. در مرحله چهارم عملیات بالاخره ایران به هدف اصلیاش رسید. خرمشهر آزاد شد. آزادی خرمشهر بزرگترین جشن ملی ایران پس از انقلاب بود.
مطالب مرتبط
روایت مقاومت و آزادسازی خرمشهر با نگاهی به آمار شهدا
سوم خرداد ۱۳۶۱ یکی از مهمترین روزهای تاریخ معاصر ایران است. در ساعات میانی این روز خرمشهر پس از ۱۹ ماه اشغال از ارتش عراق بازپس گرفته شد تا به نمادی ماندگار در تاریخ معاصر ایران بدل شود.
پس از آزادسازی خرمشهر ایران تصمیم گرفت جنگ را تا تنبیه متجاوز و رسیدن به اهداف بلندتر ادامه دهد. ارتش بعث از برخی مناطق اشغالی در غرب کشور عقبنشینی کرد اما ارتفاعات مسلط را رها نکرد. ایران در عملیات رمضان برای نخستین بار وارد خاک عراق شد و به سمت شهر شیعهنشین بصره حرکت کرد. ایران در این عملیات تعداد زیادی از رزمندگان خود را از دست داد و به سختی شکست خورد. عملیات مسلم بن عقیل با فتح ارتفاعات سومار از توابع قصر شیرین پایان یافت. عملیات محرم با بارانی سیلآسا همراه شد و تعدادی از نیروهای ایران در رودخانه دوبرج غرق شدند اما نیروهای ایران به تدریج به عملیات مسلط شدند و تاسیسات نفتی حمرین عراق را در اختیار گرفتند. رهبر ایران فتوا داد تا جایی جبههها احتیاج دارند حضور در جبههها واجب است. در جبهه سومار عملیات زینالعابدین برای فتح مندلی در استان دیاله عراق برای نزدیک شدن به بغداد طراحی و اجرا شد اما به اهدافش نرسید و شکست خورد. در عملیات والفجر (مقدماتی) پیادهروی طولانی در رمل و موانع پیچیده ارتش بعث، رزمندگان ایرانی را به شکست کشاند. نیروی هوایی عراق چاههای نفت نوروز ایران واقع در شمال غربی جزیره خارک را بمباران کرد و نفت چاه به خلیج فارس ریخت. در این سال تعداد شهدای ایران دو برابر شد و به بیش از ۳۲ هزار نفر افزایش پیدا کرد.
سال ۶۲ را ایران با عملیات والفجر۱ آغاز کرد. در این عملیات قرار بود نیروهای ایرانی با راهبرد آتش به جای خون، تحت حمایت آتش توپخانههای خودی پیشروی کنند اما آتش توپخانههای عراق چند برابر بیشتر بود و رزمندگان ایران را زمینگیر کرد. ارتش عراق بمباران شهرهای ایران را بیشتر کرد. مسئولان میخواهند مقابله به مثل کنند اما رهبر انقلاب اجازه نمیدهد و میگوید مردم عراق با ما هستند. ایران در عملیات والفجر۲ ارتفاعات حاجعمران در اربیل عراق را به دست آورد. عملیات والفجر۳ در ارتفاعات مهران آغاز شد و با موفقیت نسبی ایران به پایان رسید. متخصصین ایرانی آتشسوزی چاههای نفت نوروز را در یک عملیات پیچیده دریایی مهار کردند. عملیات والفجر۴ در ارتفاعات دره شیلر بین بانه و مریوان آغاز شد و در کوهستانهای شمال غرب ادامه یافت و با پیروزی نسبی ایران همراه شد. عراق حمله به شهرها و کشتیهای ایران را تشدید کرد. در عملیات خیبر عراقیها در محور هور غافلگیر شدند. نیروهای ایران جزایر مجنون را فتح کردند. این عملیات با تلفات زیادی همراه بود اما در رسیدن به هدف اصلی عملیات یعنی قطع ارتباط بصره با بغداد موفق نبود. رزمندگان ایران جزایر را زیر پاتک شدید ارتش بعث حفظ کردند. بیش از ۲۷ هزار نفر در این سال به شهادت رسیدند.
در سال ۶۳ جنگندههای عراق نفتکشهای ایران در خارک را بمباران کردند. راههای نفوذ ایران در جبهه جنوب بسته بود. ایران عملیات محدودی در منطقه میمک در استان ایلام اجرا میکند. در پایان پاییز رهبر انقلاب در پیامی رزمندگان را از اختلاف برحذر داشت. در انتهای سال در عملیات بدر ایران بخشی از بزرگراه بصره-بغداد را تحت اختیار خود درآورد و تا شرق دجله پیش رفت. اما عراق هزاران رزمنده ایرانی را محاصره کرد و بر منطقه مسلط شد. رزمندگان ایران از شرق دجله عقبنشینی کردند. در این سال بیش از ۱۵ هزار رزمنده ایران به شهادت رسیدند.
در سال ۶۴ عملیات قادر در کوهستانهای شمال غرب به اجرا در آمد. پیشروی نیروهای ایران با آتش سنگین عراق متوقف شد. حضور در جبهه غرب در عملیات قادر۲ ادامه پیدا کرد. شناسایی از اروندرود و فاو آغاز شد. سوابق هواشناسی منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. همزمان با آن ایران با عملیاتهای محدودی در هورالهویزه و شلمچه عراقیها را در تشخیص منطقه عملیات اصلی گمراه کرد. غواصان ایران از اروند گذشتند و به فاو حمله کردند. همزمان با آن، نیروهای ایرانی در شلمچه به شرق بصره و جزیره امالرصاص حمله کردند. پدافند نیروی هوایی ایران جنگندههای عراقی در فاو را مهار کرد. ایران موفق به فتح فاو شد و در برابر ضدحملههای سنگین ارتش بعث از آن دفاع کرد. در این سال بیش از ۱۶ هزار نفر به شهادت رسیدند.
در سال ۶۵ ارتش بعث مهران را در اختیار گرفت و پیشنهاد معاوضه با فاو را مطرح کرد. مهران در عملیات کربلای۱ آزاد شد. ایران ارتفاعات قلاویزان در جنوب مهران را فتح کرد و در عملیات کربلای۳ سکوی اسکلۀ الامیه عراق را به تصرف خود درآورد. در عملیات فتح۱ رزمندگان ایران با نفوذ به خاک عراق تاسیسات نفتی کرکوک را به آتش کشید و به خاک ایران بازگشت. عملیات کربلای۴ با امیدواری زیاد آغاز شد اما آمادگیِ آشکارِ ارتش بعث، در صحنه نبرد نشان از اطلاع قبلیِ عراق از عملیات ایران داشت. عراق منتظر رسیدن نیروهای ایران بود. آتش سنگین عراق، عملیات را در کمتر از ۴۸ ساعت متوقف کرد. عراق این پیروزی را جشن گرفت و اسرای ایرانی در عراق چرخاند. عملیات کربلای۵ با غافلگیری عراق آغاز شد. رزمندگان ایران از شلمچه به سمت بصره پیش رفتند. عراق نیروی بسیاری به شلمچه آورد. تمام قدرت نظامی ایران و عراق در جنگی سخت در زمین محدود شلمچه با یکدیگر درگیر شدند. ایران به اهداف تعیینشدۀ عملیات رسید اما عملیات سرنوشتسازی که ایرانیها میخواستند نشد. ایران روی دفاع از مناطق فتحشده متمرکز شد. در این سال تعداد شهدا به بیش از ۴۱ هزار نفر افزایش یافت و به بیشترین مقدار خود از آغاز جنگ رسید.
مطالب مرتبط
تحلیل انتقادی عملیات کربلای۴ و نگاهی به آمار شهدا
بررسی آمار روزانه تعداد شهدای ایران نشان میدهد حساسیت افکار عمومی درباره عملیات کربلای ۴ به هیچ رو بی دلیل نبوده است. تعداد شهدای ایران در روز دوم عملیات کربلای چهار با تمامی روزهای دیگر جنگ متمایز بوده است.
سال ۶۶ با عملیات کربلای ۸ آغاز شد. ایران در این عملیات نتوانست از موقعیت کربلای۵ جلوتر برود. عملیات کربلای ۱۰ در جبهه غرب با همکاری نیروهای اتحادیه میهنی کردستان، بر خلاف عملیات در کرکوک به موفقیتی نرسید. حمله نیروی دریایی سپاه به نفتکش روس در رسانهها بازتاب یافت. سازمان مجاهدین خلق وارد جنگ مستقیم با رزمندگان ایران شد و همراه با عراق به سردشت حمله کرد. جنگنده عراقی ناو آمریکا را به آتش کشید. ۳۷ آمریکایی کشته شدند. عراق عذرخواهی کرد. مجلس آمریکا طرح اسکورت نفتکشهای کویت را تصویب کرد. قطعنامه ۵۹۸ در سازمان ملل به تصویب رسید. نفتکش کویت در اولین جابجایی با پرچم آمریکا به مین برخورد کرد. نیروی دریایی آمریکا کشتی تجاری ایران را به اتهام مینریزی در دریا توقیف و سپس در مراسم رسمی غرق کرد. نیروی دریایی ایران میخواست با انفجار چاههای نفت عربستان در الخفاجی انتقام کشتار حاجیان ایران را بگیرد اما با تهدید آمریکا این عملیات متوقف شد. بالگردهای آمریکا به قایقهای گشتی ایران حمله کردند. ایران به تلافی یک نفتکش آمریکایی در ساحل کویت را هدف موشکهای خود قرار داد. آمریکا به تلافی سکوی نفتی رشادت را نابود کرد. ایران نیروهایش را به جبهه شمال غرب فرستاد. پیشروی رزمندگان ایران در عملیات بیتالمقدس۲ در کوهستانهای شمال غرب، ایران را به پیروزیهای بیشتر امیدوار کرد. نیروهای بیشتری به جبهه شمال غرب رفتند. عملیاتهای محدود ظفر۶، ظفر۷ و بیتالمقدس۳ در جبهه شمال غرب اجرا شد. در عملیات والفجر۱۰ بزرگترین عملیات جبهه شمال غرب، خُرمال و حلبچه عراق تحت کنترل رزمندگان ایران درآمد. برخی عراقیها از آمدن نیروهای ایرانی استقبال کردند. صدام با بمباران شیمیایی و انتشار گاز سارین مردم حلبچه را خفه کرد. موشکباران شهرهای ایران به صورتی بیسابقه افزایش یافت و برد موشکهای عراق به تهران رسید. تصاویر تلویزیونی بمباران شیمیایی حلبچه ساکنان تهران را از اقدام مشابه عراق در پایتخت ایران به وحشت انداخت. در این سال بیش از ۲۱ هزار به شهادت رسیدند.
در سال ۶۷ عراق با جابجایی نمایشی بخشی از لشکر گارد به جبهه شمال غرب فرماندهان ایران را فریب داد. سازمان مجاهدین خلق در منطقه فکه واقع در شمال غرب خوزستان و جنوب شرقی ایلام دست به عملیات زد و پس از تضعیف جدی پدافند ایران به خاک عراق بازگشت. آمریکا به تلافی برخورد ناوش به مین، به سکوی نفتی سلمان حمله کرد. موشکباران شهرهای ایران با شدت زیادی ادامه داشت. اطلاعات ضد و نقیضی از آرایش نیروهای عراق در جبهههای شمال غرب و جنوب به گوش میرسید. فرماندهان جنگ برای برگزاری سمیناری در کرمانشاه جمع شده بودند. ایران در حال و هوای انتخابات مجلس بود که عراق با نیرویی ۱۲ برابر نیروی ایرانی مستقر در فاو به این شبه جزیره حمله کرد. توپخانه عراق فاو را به جهنم بدل کرد و مناطق پشت جبهه ایران را با بمب شیمیایی کوبید و راه کمکرسانی به فاو را از بین برد. عراق رزمندگان زیادی از ایران را به شهادت رساند و به اسارت گرفت و فاو را از کنترل ایران خارج کرد. سپس با حملهای سریع شلمچه عراق را هم پس گرفت. عملیات بیتالمقدس۷ آخرین عملیات تهاجمی ایران در گرمای سوزان شلمچه به توفیقی دست نیافت. ناو هواپیمابر آمریکا بر فراز خلیج فارس به هواپیمای مسافربری ایران شلیک کرد و جان نزدیک به ۴۰۰ غیرنظامی را گرفت. عراق تا دهلران در خاک ایران پیش رفت و تعداد زیادی اسیر گرفت. ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ قطعنامه سازمان ملل را پذیرفت. ارتش عراق دوباره به جاده اهواز-خرمشهر و مرزهای ایلام و کرمانشاه حمله کرد. در این میان سازمان مجاهدین خلق با عنوان ارتش آزادیبخش از مرز کرمانشاه گذشت تا در پنج مرحله تهران را فتح کند. ارتش آزادیبخش در عملیات مرصاد نرسیده به کرمانشاه منهدم شد. عراق در ۱۵ مرداد ۶۷ قطعنامه را پذیرفت و جنگ ایران و عراق پس از ۸ سال آتش و خون تمام شد. در سال پایانی جنگ بیش از ۲۱ هزار نفر به شهادت رسیدند.
بررسی آمار شهدا
مطابق گزیدههای آماری بنیاد شهید در اسفند ۱۳۸۰ بیش از ۲۱۶ هزار نفر به عنوان شهید به ثبت رسیده است. نزدیک به ۸۷% از این شهدا یعنی بیش از ۱۸۸ هزار نفر کسانی بودهاند که در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیدهاند. از این تعداد بیش از ۱۷۲ هزار نفر کسانی بودهاند که در درگیری با دشمن به شهادت رسیده بودند (۹۲%) و نزدیک ۱۶ هزار نفر کسانی بودند در بمباران موشکی شهرهای ایران به شهادت رسیده بودند. در طول جنگ، عراق در مجموع ۵۳۲ موشک به ۲۵ شهر ایران پرتاب کرد که ازین تعداد ۴۱۰ موشک به مناطق مسکونی اصابت کرد (۷۷%).
ایران جنگ را با سه نیروی مسلح ارتش، سپاه پاسداران و بسیج اداره میکرد. ارتش با چهار نیروی زمینی، دریایی، هوایی و پدافند هوایی در جنگ شرکت داشت، سپاه از سالهای ابتدایی در جنگ حضور داشت اما با تداوم جنگ با حکم رهبر انقلاب نیروهای سهگانه زمینی، دریایی و هوایی را تشکیل داد و حضورش گسترش بیشتری پیدا کرد. نیروهای داوطلب در قالب بسیج به جبههها اعزام میشدند.
در میان شهدای نیروهای مسلح، بیشترین تعداد شهدا متعلق به بسیج (بیش از ۸۵ هزار نفر) و پس از آن ارتش (بیش از ۴۷ هزار نفر) و سپاه (بیش از ۴۱ هزار نفر) بوده است. ۴۶% از شهدا عضو بسیج، ۲۶% عضو ارتش و ۲۲% عضو سپاه و ۵% عضو نیروی انتظامی بودهاند. در میان شهدای ارتش، سپاه و نیروی انتظامی در مجموع ۳۷% اعضای کادر و ۶۳% سرابازان وظیفه بودهاند.
آمار شهدا در استانها
اگر جمعیت ۴۹ میلیون نفری سرشماری سال ۶۵ را مبنا قرار دهیم، از هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت کشور تقریبا ۴ نفر در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیدهاند. اگرچه بیشترین تعداد شهدای ایرانی متعلق به استانهای پرجمعیت ایران مانند تهران (۳۳ هزار نفر)، اصفهان (۲۳ هزار نفر)، خراسان (۲۱ هزار نفر)، خوزستان (۱۵ هزار نفر)، فارس (۱۴ هزار نفر)، مازندران (۱۰ هزار نفر) و آذربایجان شرقی (۱۰ هزار نفر) است. اما اگر تعداد شهدا را در مقایسه با جمعیت استانها در سال ۶۵ مقایسه کنیم به الگوی متفاوتی میرسیم.
استانهای مرکزی و استانهای غربی کشور در مقایسه با جمعیتشان تعداد شهدای بیشتری نسبت به سایر استانهای دور از مرکز کشور مانند استانهای جنوبی، جنوب شرقی و شمالی است. در استانهای مرکزیِ کشور مانند اصفهان، قم، سمنان و یزد از هر هزار نفر ۶.۹، ۶.۷، ۶.۴ و ۶.۱ نفر از جمعیت استان به شهادت رسیدهاند و در استانهای غربی کشور مانند ایلام، کرمانشاه و خوزستان که درگیری زمینی بیشتری در جنگ داشتهاند، از هر هزار نفر ۶.۲، ۶.۲ و ۵.۵ نفر از جمعیت استان شهید شدهاند. در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان این نسبت ۱.۳ و ۱.۵ است و اختلاف زیادی با سایر استانهای کشور دارد. به نظر میرسد غیر از مناطق مستقیماَ درگیر در جنگ، جمعیت ساکن در مناطق مرکزی کشور حضور پررنگتری در جبهه جنگ دارند.
سن شهدا در زمان واقعه
در گزیده آمار شهدای بنیاد شهید ۴۲% نوجوانان بین ۱۶ تا ۲۰ سال (نزدیک به ۹۲ هزار نفر) و ۷۱% نوجوانان و جوانان بین ۱۶ تا ۲۵ سال بودهاند (بیش از ۱۵۵ هزار نفر). به بیان دیگر در میان شهدای جنگ ایران و عراق از هر سه نفر دست کم یک نفر زیر ۲۰ سال و دو نفر زیر ۲۵ سال سن داشته است. گفتنی است نزدیک به ۱۷% (نزدیک به ۳۷ هزار نفر) از شهدا هنگام اعزام به جبههها دانشآموز بودهاند.
اگر میخواهید روشها و ابزارهای تحلیل داده را یاد بگیرید،
به لینک زیر مراجعه کنید.
مرور و بررسی
داستان جنگ ایران و عراق داستان پر فراز و فرودی است. در ایران انقلابی تمامعیار رخ داده بود. نظام نوپای ایران صدام و متحدانش را به طمع انداخت. عراق تجاوز به خاک ایران را آغاز کرد. فرماندهی جنگ در ایران در سالهای جنگ تحولات را بسیاری تجربه کرد. قوای ایران برای اخراج متجاوز بسیج شد و با ایثار، شجاعت و ابتکار مناطق اشغال شده را آزاد کرد. ایران تصمیم به تنبیه متجاوز گرفت و وارد خاک عراق شد. تحریمهای بینالمللی پشتیبانی از جبههها سخت کرده بود. در حالیکه عراق از حمایت کشورهای دیگر نیز برخوردار بود و از امکانات آنان نیز استفاده میکرد. ایران بخشهایی از عراق را به تصرف خود درآورد. عراق شهرهای ایران را موشکباران میکرد. بمبهای شیمیایی که از اروپا خریده بود را بر سر مردم ایران و کردهای ساکن عراق ریخت. درگیری در آبهای خلیج فارس از جنگ مستقیم بین ایران و عراق فراتر رفت. آمریکا سکوهای نفتی ایران را بمباران کرد و هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز خلیج فارس هدف قرار داد.
در سالهای ۵۹ و ۶۰ تعداد شهدا کمتر از ۱۵ هزار نفر است. در دو سال بعد این تعداد به بیش از ۲۵ هزار نفر افزایش پیدا میکند. در واقع، در دو مقطع زمانی تعداد شهدای ایران بیشتر از سایر سالهای جنگ بوده است. مقطع اول سال ۶۱ و ۶۲ است (بیش از ۲۵ هزار نفر در هر یک از این دو سال). در این مقطع خطر از دزفول، شوش و اندیمشک دور میشود، خرمشهر و هویزه آزاد میشوند و ایران حملات تهاجمی متعددی به خاک عراق را در دستور کار قرار میدهد. در سالهای ۶۳ و ۶۴ تعداد شهدا کاهش پیدا میکند. مقطع دوم سال ۶۵ است. در سال ۶۵ به بیش از ۴۱ هزار نفر افزایش پیدا میکند. بیشتر این تعداد مربوط به غافلگیری رزمندگان ایران در ساحل اروندرود و درگیری تمامعیار نیروهای مسلح ایران و عراق در منطقه شلمچه است. در سالهای ۶۶ و ۶۷ دوباره کاهش پیدا میکند. به بیان دیگر به نظر میرسد دو سطح از درگیری و تنش در جنگ ایران و عراق وجود دارد و سطح تنش در جنگ به صورت نسبتاً منظم مانند جذر و مد آب در این دامنه نوسان میکند. در سالهای ۵۹، ۶۰، ۶۳، ۶۴، ۶۶ و ۶۷ سطح تنش در میدان نبرد به صورت نسبی پایین و در سالهای ۶۱،۶۲ و ۶۵ سطح تنش به صورت نسبی بالاست. از آنجا که تنش نمیتواند همیشه در بالاترین سطح باشد و زمانی برای کاهش سطح تنش و تجدید قوا لازم است نوسان مشاهده شده چندان دور از انتظار نیست.
نویسندگان
دانشآموختۀ آمار و تحلیلگر داده
-
علیرضا کدیورhttps://d-mag.ir/author/alirezakd/
-
علیرضا کدیورhttps://d-mag.ir/author/alirezakd/
-
علیرضا کدیورhttps://d-mag.ir/author/alirezakd/
دانشآموختۀ هوش مصنوعی و مهندس فناوری اطلاعات
پژوهشگر زبانشناسی
-
مریم رمضانخانیhttps://d-mag.ir/author/maryamrmz/
52 پاسخ
نوشته جامع و تاثیرگذاری بود .
jst WOW!
فقط میتونم بگم عالی بود
الحق و الانصاف خدا قوت
سلام و خسته نباشید.
نقشه ی موشک باران رو بر اساس چه شاخص یا سندی طراحی کردید؟
حتی اگر قصدتون فقط اشاره به مراکز استان بوده باشه هم، ارومیه رو جا انداختید.
مرکز استان آذربایجان غربی که از ابتدای جنگ در مجموع ۳۲ بار مورد هجوم هوایی ارتش بعث عراق بوده و ۵۸۶ شهید از شهروندان بر اثر این هجوم ها داره.
و خونین ترین حمله هوایی عراق به ارومیه هم تاریخ ۱۱ بهمن ۶۵ بود که متاسفانه بیش از دویست و پنجاه نفر غیر نظامی و زن و کودک در یک روز جان خود را از دست دادند.
روح شهدا شاد
به نظر من اگه امرای ارتش ایران اعدام یا تیرباران نمیشدن قدرت ایران بسیار بیشتر میشد
در این مورد تحقیق کن بعد قضاوت کن
وسط دعوا نرخ تعیین نکن
اگر بهترین بازیکنان دنیا بر علیه تیم ملی خودشون بخوان بازی کنن و بقیه تیم رو تحریک برای باخت کنن هر مربی فهمیده ای حذفشون میکنه از ترکیب
با سلام تعداد شهدا و اسرا پدافند هوایی در عملیات آزادی خرمشهر چند نفر بودند.با تشکر
سلام. متاسفانه در این مورد آمار قابل اتکایی پیدا نکردیم. هر زمان اطلاعات قابل قبولی در این مورد پیدا کردیم همینجا به شما اطلاع خواهیم داد. موفق باشید.
مقاله جالب و ارزنده ای است ولی در انتهای آن هیچ منبع و مرجعی ذکر نشده. لطفا در صورت امکان بنده را از منابع مقاله مطلع فرمایید. با سپاس
سلام و تشکر. حق با شماست، در انتهای متن به منابع اشاره نشده ولی داخل متن آمده:
«بخش عمده روایت سالشمار جنگ و همینطور تمامی آمار و اطلاعاتی که در ارتباط با جنگ در این متن مورد بررسی، تحلیل و مصورسازی قرار گرفته از دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق نوشته جعفر شیرعلینیا انتشارات سایان، ۱۳۹۲ (+) و سرشماری ۱۳۶۵ مرکز آمار ایران استخراج شده است»
با سلام تعداد شهدای عملیات والفجر ۱۰ و ۸ و کربلای ۱ و ۱۰ و محرم و بدر و خیبر و طریق القدس و بیت المقدس و فتح المبین رو میخوام
با سلام و احترام
بسیار ممنون خسته نباشید میگم
چرا صدا و سیما وقتی از جنگ صحبت میشود به جای نام عراق، حزب بعث را جایگزینش میکند؟! درست است که رئیس جمهور آنزمان عراق صدام حسین بود و بعثی بود که حمله را آغاز کرد. اما در واقع جنگ بین دو کشور بود . ایران و عراق. در همه منابع بینالمللی هم این جنگ را به همین نام میشناسند.دهها و صدها هزار عراقی و ایرانی روبروی هم صف آرایی کرده بودند و هشت سال با هم جنگیدند.
اشتباه نکن ،جنگ ها بین حکومت ها است نه کشورها ،کشور عراق در حکومت صدام دشمن بود و در حکومت فعلی دوست
احسنت درسته
سلام
استفاده کردم. خیلی ممنون از زحمتی که کشیده اید
فوقالعاده عالی و بینهایت تأثیر گذار بود.
امیدوارم که همینطور که دانشجو، محقق، اهل خرد، جویندگان واقعیت و.. و.. و و کلیه کسانی که در این سالها نبوده اند و جوهر غیرتشون با چنین مقالات بحق گرانسنگی بجوش می آید، عزیزانی چون محسن رضایی و علی شمعخوانی ،و سید یحیی رحیم صفوی و…هم مجالی برای مطالعه این مقالات که دفترچه کوچکی از خاطراتشون هست ،پیدا کنند.
بلکه ایرانی که با این همه فراز و نشیب به اینجا رسیده به راحتی به رسوایی کشیده نشه.
انشاالله
روح شهدا شاد و یادشون گرامی باد باتشکر فراوان از شما
با آرزوی شادی روح شهدای عزیزمون و سپاس از شما.
چرا منابع رسمی داخلی آمارشون متفاوته؟ آیا نمیشه یک منبع رسمی بعنوان مرجع انتخاب بشه؟
سلامت باشید.
در کدام منبع آمار متفاوته؟
آمار و ارقامی که در این متن مورد استفاده قرار گرفته از کتاب دایرهالمعارف مصور جنگ استخراج شده که اون از منابع رسمی استفاده کرده. مثلا آمار شهدای استانها که بصورت جدول در انتهای این کتاب آمده چنانچه در کتاب ذکر شده از بنیاد شهید گرفته شده.
سلام علیکم
خدا قوت. بسیار آمار خوبی بود.
آمار شهدای گمنام چقدر بوده وتا الان چقدر از شهدای گمنام تفحص شده؟؟؟؟ وچقدر باقی مونده؟؟؟
سلام و درود یکتای بی همتا بر روح مطهر و بلند پرواز شهدا .
آن عکس که زیرش توضیح داده شده ورود ارتش عراق به خاک کشور، مربوط به نیروهای ارتش ایران است که در حال شلیک توپ ۱۰۶ هستند.
زیرنویسش را حذف کردیم.
خیلی ممنون برای تذکر
چرا در هیچ منبعی تعداد کل شهدای هر منطقه عملیاتی ذکر نشده. برای مثال؛
منطقه عملیاتی شلمچه …شهید
منطقه عملیاتی نوسود … شهید
منطقه عملیاتی حاج عمران … شهید
و الی آخر. هر منطقه به تفکیک و کل شهدا در طول ۸ سال جنگ. چه زمان عملیات و چه در زمان افند و پدافند که روزانه بین نیروها مبادله آتش برقرار بود .
جنگ فقط تا آزادی خرمشهربود!!!!!!!!
راضی بودی شهرهای باقیمانده و خاکمان دست عراق باقی بماند؟
کسی راضی به بودن سایر شهرها در دست عراق نیست ولی ای کاش بعضی مسئولین جنگ بجای شعار دادن ساقط کردن حکمت بعث عراق و ایجاد حکونت اسلامی در عراق با عقلانیت برخورد می کردتد وبه جای وارد شدن به خاک عراق در عملیات رمضان، سایر نقاط کشور را از دست عراق آزاد می کردند. متاسفانه پس از گذشت بیش از ۳۵ سال از پایان جنگ تحمیلی هنوز ناگفته های زیادی از جنگ باقی مانده که گفته نشده. یکی از آنها این است که چرا طرح عملیاتی ۵ مرحله ای شهید صیاد شیرازی پس از اجرای مرحله سوم که همان آزادی خرمشهر بود اجرا نشد و سپاه شروع کرد به ساز ناسازگاری با ارتش و با حمایت بعضی مسئولین سیاسی مثل هاشمی رفسنجانی به طرح و اجرای عملیات های شکست خورده مثل رمضان والفجر مقدماتی خیبر بدر و… پرداخت و با طولانی کردن جنگ خسارات جبران ناپذیری به کشور تحمیل کرد.
چه روزهایی داشتیم. چه جوانهایی ! سهم من هم حضور ۲۳ ماه در جبهه بود.وقتی مرخصی تمام میشد بدون یکروز تاخیر به منطقه برمیگشتیم، جایی که در آنجا عده ای منتظر هستند که من و دوستانم را بکشند و هدفشان غیر از این نبود، همین طور برای آنها به هم چنین، بدون اینکه همدیگر را بشناسیم و حتی همدیگر را دیده باشیم.
سالها گذشته و سنم بالاتر رفته، اما یک حرف را قاطعانه میگویم ، اگر بگویند که دوباره در همان محل و با همان دوستان، باید یکسال دیگر بگذرانی، بدون هیچ تامل مشتاقانه میپذیرم. با وجود داشتن کار و زندگی بسیار دلم برای دوستانم تنگ شده و بجز تعدادی خاص خبری از اکثر آنها ندارم. ایکاش میشد دوباره دور هم در یکجا جمع شویم. حیف که قدر انروزها را ندانستیم و روز شماری میکردیم تا زودتر زمان بگذرد و نوبت مرخصی و اتمام خدمت سربازی برسد. تنها مشگل مان این بود که سرباز وظیفه هستیم و گاهی یک یا چند نفر از ما شهید و مجروح میشدند که آنهم ذات هر جنگی است. روح تک تکشان شاد. راستی جانبازان جنگ که در آسایشگاهها زندگی میکنند را فراموش نکنیم
با سلام و صلوات بر روح و روان پاک شهدا و امام شهدا
و سلام و صلوات بر کسانی که راه شهدا را ادامه داده و شهدا را برای مردم و جوانان ما معرفی کرده و می شناسانند اجر این عزیزان با خدا ان. شاالله
جنگ فقط تا آزادی خرمشهربود!!!!!!!!
با تشکر از زحمات شما
در هیچ منبعی تعداد شهدای هر جبهه ذکر نشده، برای مثال: جمع
شهدای جبهه شلمچه تا آخرین روز جنگ …شهید
جبهه شرهانی : …شهید
فکه: …شهید
سومار…شهید
شیخ صالح : …شهید
نوسود : …شهید
پنجوین و ماووت …شهید
عملیات برون مرزی …شهید
و الی آخر .
در ضمن شهدای ژاندارمری چه میشود؟ آنزمان هنوز ادغام نشده بودند که احتمالا جز نیروهای انتظامی به حساب آمدند. در طول نوار مرزی پاسگاههای ژاندارمری اولین سنگرهای دفاع از کشور در مقابل حمله ماههای نخست ارتش عراق بود .
سلام برادر حکومت دوست دارد همه مقاومت و دفاع را بنام سپاه مصادره کند، کاملا درست گفتی اولین سنگر مقاومت زمینی همین پاسکاههای ژاندارمری مظلوم بود که چون بعدا ادغام شد و تغییر نام داد بنام نیروی انتظامی، هیچ نماینده ای و یاسخنگویی ندارد، یاد سرهنگ خرمروذی فرمانده هنگ مستقل ژاندارمری ایلام جاودان باد که شجاعانه در روز آخر جنگ کشته شد، من دبستانی بودم و چند بار از نزدیک ایشان را دیده بودم
لطفاً اگر در منبعی تعداد کل شهدای هر جبهه به تفکیک وجود دارد معرفی کنید.
با تشکر.
ما هم تاکنون منبعی که آمار شهدا را به تفکیک عملیات گزارش کند پیدا نکردیم. در تلاش هستیم تا با استفاده از مجموعه اطلاعاتی که بنیادشهید منتشر کرده این داده را گردآوری و منتشر کنیم. با سپاس از توجه و پیگیری شما نسبت به این موضوع.
دست عزیزانی که این اطلاعات را گردآوری کردنند درد نکنه .
واقعا این متن رو خوندم تنم به لرزه در اومد ،شب عملیات خیبر که جزیره مجنون عراق به تصرف ایران در آمد شرکت داشتم محور اصلی جزیره رو گردان ما تصرف کرد و یک گردان دیگر قسمتی دیگر، کل جزیره با حدود ۶۰۰ نفر تا صبح تصرف شد آن شب ۸۰ درصد بچه های گردان ما شهید یا مجروح شدند و کلی عراقی رو کشتیم ، من هم دو روز بعد در پاتک عراق مجروح شدم و خیلی خوش شانس بودم زنده ماندم.
۲۷ هزار نفر در این عملیات شهید شدند ، جزیره کوچک با تلفات بسیار زیاد.
واقعا تاسف براین فرماندهان بی لیاقت که در قرارگاه نشسته بودنند ونه سواد ونه دانش نظامی داشتند طرح عملیات رویایی میدادند و بچه های مردم رو گشت دم توپ کردنند
گردان دوطفلان مسلم، لشگرنجف اشرف.
یاد خاطره دوستان شهیدم گرامی
به سلامتی سرباز ,ناموس ,وطن
آمار نشون میده اکثر شهدا بسیجی و سربازها ست !
این باید برای مسئولین نشاندهنده این باشه که این مردم کوچه بازار بودند که با خون خود وطن رو حفظ کردند !
و باید بررسی میشد اینهمه خون و علت عملیاتهای منجر به شکست از یک تا ده با حالت تک و بی فایده چی بود ,فرمانده هانی که تو اتاق راحت می نشستند و با تکبیر بچه های مردم را بی هیچ نتیجه و تکرار خطا می فرستادند جلو !
همان هایی که الان پستها و جایگاه و.. همیشه تو مراسمات خاطره گویی میگویند و…
اما روایات واقعی جنگ مردی و نامردی ها رو باید از زبون افرادی که تو جنگ شرکت داشتند و الان هم اسمی ازشون نیست شنید همون هایی که میون مردم زندگی روزمره ساده ای دارند و جنگ رو برای منفعتش نکردند و وظیفه خود دونستن!
در هر جنگی یکی فرمانده و یکی سرباز و رزمنده است. یکی تدارکات و دیگری تعمیرکار است و دیگری راننده.. اگر همه رزمنده باشند یا همه فرمانده یا همه تدارکات، کاری پیش نخواهد رفت. بسیاری از فرماندهان پیشاپیشِ رزمندگان بودند و با شجاعت راه را به رزمندگان میگفتند. امروز همه مسُول خون شهدا هستند. هم مسئولین و هم مردم و باید خدا را در نظر داشت. یک بسیجی تا قابل
با سلام وخسته نباشید. من از شهدا شرمنده ام. شهدا از جونشون گذشتن تا ما آسوده زندگی کنیم ولی یه عده ای به خاطر جیبشون خون مردم رو میمکند.انشااله خدا سلامتی بهتون بده. به امید سربلندی ایران
بسیار عالی بود.
تمام وجودم از کربلای ۴ اتیش گرفت
چرا درمورد عملیات غرورآفرین کربلای هفت وان پیروزی دلچسب لشکر۶۴ارتش در ارتفاعات ۲۵۱۹ چیزی گزارش نکردید
باسلام و درود به روان پاک شهدا و رهروان و یادگاران شهدا و ایثارگران
از زحمات نگارنده بسیار تشکر و سپاس دارم که بدون هرگونه جهتگیری حتیالامکان واقعیتها را بر اساس آمار منعکس نموده است.
ممنون از نویسندگان محترم
مطلبی جالب و مملو از جزئیات تهیه کردید که سرنخهای مهمی برای فهم تحولات جنگ در اختیار میگذاره.
حسین علایی از فرماندهان میانی سپاه در جنگ و فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه در مصاحبهای با اعتمادآنلاین به نکات مهمی درباره ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر اشاره میکنه. البته برخی قسمتهای مصاحبه به اسنادی اشاره داره که هیچ وقت اصل آنها منتشر نشده و نمیتوان آنها را دربست پذیرفت، با این حال همچنان مطالب مهمی در مصاحبه هست که تامل در آنها گویای نکات زیادی درباره جنگ و اوضاع کنونی کشور است که به همین خاطر بخشهای کی از آن را در ادامه میارم.
…
حسین علایی: زمانی که خرمشهر آزاد شد شورای دفاع تشکیل شد و در شورای عالی دفاع بحث این بود که باید چهکار کنیم؟ در آنجا جمعبندی کردند و به خدمت امام رفتند. در ۶ خرداد سال ۱۳۶۱ که اولین جلسه شورای عالی دفاع تشکیل شد، امام سوال میکنند که حالا بعد از آزادسازی خرمشهر میخواهید چهکار کنید و از این به بعد میخواهید چگونه جنگ را ادامه دهید؟ در آنجا نظامیان و تیمسار ظهیرنژاد میگویند لب مرز جای مناسبی برای پدافند نیست و ما باید برویم در کنار عارضه طبیعی مانند اروندرود…
سیما پروانهگهر (اعتماد): یعنی آن زمان هیچ نیتی برای گرفتن بصره وجود نداشت؟
علایی: اصلاً این بحثها نبود. فقط این بحث مطرح بود. آقای هاشمی میگویند باید جنگ را خاتمه بدهیم، اما با دست بالا. و حاصل این دو حرف که سایر اعضای شورای عالی دفاع نیز تایید کردند و تا به حال کسی هم آن را تکذیب نکرده است، من تمام اسناد منتشرشده را خواندهام یا اینکه با افراد در جلسه شورای عالی دفاع صحبت کردهام. مثلاً با آقای رضایی صحبت کردم. با آقای هاشمی رفسنجانی صحبت کردم. با آقای عزیزی که قائممقام وزیر خارجه وقت بود و به جای آقای ولایتی در جلسه شورای عالی دفاع شرکت کرده بود صحبت کردم و با همه افرادی که امکان صحبت با آنها بود صحبت کردم. همه اعضای شورای عالی دفاع همین نظر را داشتند. به امام میگویند که ما باید از مرز عبور کنیم. امام میگوید چرا میخواهید از مرز عبور کنید؟ لب مرز بایستید و همینجا بجنگید و از مرز عبور نکنید. در جلسه دوم شورای عالی دفاع که حدود دو هفته بعد تشکیل شد در آنجا هم مجدداً همین بحث سر میگیرد و مجدداً همین حرف را میزنند و امام هم چهار دلیل میآورند برای اینکه با عبور از مرز مخالف هستند. امام میگوید از مرز عبور نکنید و بجنگید.
اولین دلیل این است که ما الان مدافع هستیم و بعدها ما را به عنوان متجاوز تبلیغ خواهند کرد. دوم اینکه مردم عراق آسیب میبینند و ما نمیخواهیم مردم عراق از ما آسیب ببینند. سوم اینکه کشورهای عربی به پشتیبانی عراق میآیند و علناً حمایت میکنند. چهارمی هم یادم نیست اما در کتاب نوشتم. اما این چهار دلیل را مطرح میکنند. در این جلسه مجدداً با امام بحث میکنند و به جز امام که مخالف عبور از مرز بود همه اعضای شورای عالی دفاع موافق عبور از مرز بودند. من کتاب تاریخ تحلیل جنگ را که مینوشتم با افراد مختلف خیلی صحبت کردم و با حاج حسن خمینی هم صحبت کردم که من در حال نگارش این مقطع هستم شما اگر سندی یا مدرکی یا نظری دارید بفرمایید. ایشان یک نامه از حاج احمدآقا آورد…
پروانهگهر: {همان نامهای} که بین جلسه اول و دوم شورای عالی دفاع نوشته شده است…
علایی: بله. گفت این را بخوان. و البته فقط میتوانی همینجا جلو من بخوانی و بروی. نامه هفت صفحه بود و من آن را خواندم. در آنجا حاج احمدآقا به امام مینویسد اینکه شما روی این حرف که میفرمایید از مرز عبور نکنید بایستید، من نگران هستم شما به نظرات کارشناسان نظامی و سیاسی اهمیت بدهید و نظرات آنها را بپذیرید و جنگ ادامه پیدا کند، بعد هم که معلوم نیست چه میشود. تقریباً حرف حاج احمدآقا این بود.
پروانهگهر: پیشبینی درستی نبود؟
علایی: چرا. حالا عرض میکنم.. بعد از آن من رفتم با آقای مسیح مهاجری که عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود و الان رئیس روزنامه جمهوری اسلامی هستند هم صحبت کردم. ایشان هم گفتند اتفاقاً در این فاصله حاج احمدآقا از طرف امام آمد و گفت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی هم این مساله مطرح شود که ما از مرز عبور کنیم یا خیر و نظرات آنها را هم بگیریم. گفت همه اعضای شورای مرکزی حزب هم گفتند که عبور کنیم! در شورای عالی دفاع به جز امام خمینی همگی موافق عبور از مرز بودند. تنها کسی که مخالف عبور از مرز و مخالف ادامه جنگ بود خود امام بود. یعنی امام میگفت از مرز عبور نکنیم و جنگ ادامه پیدا کند تا تمام شود. نمیگویم لزوماً این اتفاق میافتد اما معتقدم اگر به نظر امام عمل میشد و از نظر امام حمایت میکردند که ما جنگ را ادامه بدهیم تا خاتمه پیدا کند اما بدون عبور از مرز، تمرکز ما بر دو حوزه میرفت؛ یکی اینکه باید عملیات میکردیم تا سایر سرزمینهایی که عراق گرفته است، که هزار کیلومتر خودش عقبنشینی کرده است و هزار کیلومتر مربع دیگر میماند که باید آن را آزاد کنیم.
تمرکز دوم این بود که دنبال راهکار سیاسی هم برویم یعنی دستگاه سیاست خارجی ما طرحی برای خاتمه دادن به جنگ تهیه کند و حالا یا از طریق شورای امنیت سازمان ملل یا از طریق کشورهای واسطه طرحی را برای خاتمه دادن به جنگ طراحی کنیم. مثلاً بگوییم که برای خاتمه دادن به جنگ اینگونه حاضر هستیم؛ مثلاً اول عقبنشینی عراق به مرزهای بینالمللی؛ دوم اعلام رسمی عراق مبنی بر پذیرش معاهده ۱۹۷۵؛ سوم اعلام آتشبس میان طرفین؛ چهارم تبادل اسرا؛ پنجم مذاکره طرفین برای رفع اختلاف. من همینطوری مثال میزنم. باید طرحی باشد که وزارت خارجه تهیه کند و سران کشور بپذیرند و امام هم بپذیرند و به دنبال راهی بروند که از طریق دیپلماسی و با قدرت میدان و رزمندگان در میدان جنگ را خاتمه دهند. به نظر من با توجه به ادامه کار و تجربیات بعدی البته نه در آن زمان… چراکه در آن زمان همه احساس قدرت و اقتدار میکردند و میگفتند حالا که خرمشهر را آزاد کردیم یکدفعه برویم و کار را تمام کنیم.
پروانهگهر: بغداد را هم بگیریم …
علایی: نه. جنگ را تمام کنیم. بحث گرفتن بغداد نبود. بحث این بود که جنگ را با اقتدار تمام کنیم. زمانی جنگ با اقتدار به پایان میرسید که عراق شرایط ما را بپذیرد. و شرایط ما هم مسائلی طبیعی بود و چیزی را خارج از عرف نمیخواستیم. منتها عراق حاضر به پذیرش نبود اما چرا آن زمان کسانی که تصمیمگیرنده بودند و به امام مشورت میدادند پشتیبانی از نظر امام نکردند به این علت بود که به صدام نمیشد اعتماد کرد و میگفتند ما الان آمدیم در اوج قدرت جنگ را متوقف کردیم، آمدیم صدام این کار را نکرد؛ عمده نیروهای ما داوطلب هستند و فکر میکنند جنگ تمام شده و به خانههای خود میروند. و بعد اگر صدام شرایط ما را نپذیرفت و ما خواستیم وارد عمل شویم نیروهای قدرتمندی را که داشتیم دیگر نداریم. الان که در اوج قدرت هستیم و توانایی داریم و به قول نظامیها افتادیم در دورتک، یکمرتبه برویم و قاطعانه مساله را حل و فصل کنیم؛ با این تصور تصمیم گرفتند.
اما با توجه به اتفاقاتی که بعداً رخ داد برداشت من این است که اگر همه از نظر امام حمایت میکردند یعنی جنگ را ادامه دهیم تا خاتمه پیدا کند ولی از مرز عبور نکنیم آن وقت قدرت ما میشد قدرت میدان و دیپلماسی. قدرت میدان را برای بیرون راندن ارتش عراق از بقیه سرزمینها به کار میگرفتیم. و دیپلماسی را به کار میگرفتیم برای استفاده از ظرفیتهای بینالمللی برای وادار کردن عراق به تحقق خواستههای ایران که این خواستهها هم منطقی بودند؛ یعنی برگشت به معاهده ۱۹۷۵؛ معاهدهای که امضا شده و سازمان ملل هم به رسمیت شناخته بود و موضوعی عادی بود. کاری بود که میشد عراق را به آن وادار کرد. گرچه در آن زمان قدرتهای بزرگ از عراق حمایت میکردند. طبیعی است که ما برای اینکه این کار را بکنیم باید یک ترمیمی با دیگران در روابطمان ایجاد میکردیم اما به احتمال زیاد مسیر عوض میشد.
منبع: اعتمادآنلاین، ۶ مهر ۱۴۰۱
https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-9/575653-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%AE%D8%B1%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87
یادویادواره رهبر انقلاب و رزمندگان وشهدای عزیز گرامی
درود به ملت شریف ایران
هر چه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل گردم از آن
برای همه شهیدان ایران زمین به رسم ادب و به نام فتح فاتحه ای می خوانم امیدوارم همانگونه که آنان با دلیری و رشادت و مردانگی از گرگ نفس خود عبور کردن و در جایگاه عشق و وطن پرستی جاوید الاثر شدند زمامداران کشور بزرگ ایران درس بگیرند و عمل آنان را سرلوحه امور خود قرار دهند آیا مسئولین کشور این مطالب خلاصه شده جنگ رو می خوانند ؟ آیا اصلا گذشته را مرور می کنند ؟ آیا هدف این همه شهید را درک می کنند ؟ جواب همه این سوال ها در رفتار و عمل مسئولین کشور در همین روزهایی است که ما سپری می کنیم
طبق منابع موجود فلسطینی تو این ۷۰ سال جنگ اسرائیل و فلسطین اگه این جنگ جدید حماس و اسرائیل از اواخر ۲۰۲۳ تا به امروز حساب کنیم که منابع وابسته به حماس تعداد کشته شده ها را ۲۲ هزار نفر اعلام کردن تو این ۲ ماه تا الان که اول سال ۲۰۲۴ هست کل کشته شدگان فلسطینی تو این تقریبا ۷۰ سال ۱۰۰ هزار نفر نمیشه بعد ببینین صدام تو ۸ سال با جوانان ما چه کرد…
از اون جنگ ۸ ساله سهم پدر من ۲-۳ تا ترکش داخل زانوش بود روحیات داغون بعلت کشته شدن دوستان نزدیکش در جنگ ( مدارکش هنوزم موجوده عکساشم موجوده ) و هیچوتم نرفت کارت جانبازی بگیره که لا اقل الان که افتاده یه گوشه بتونه از بیمه استفاده کنه وقتی مریض شد پول نداشت که درمان کنه و رو اورد به اعتیاد و در اخر هم الان معلوم نیست کجای تهران اواره کارتن خواب شده..!! این قصه دردناک پدر منه کسی که رفت با گوشت پوست خونش جنگید برای حفظ کشورش ولی چیزی بجز حال روحی داغون بعد از جنگ براش نموند.
سلام به همه رزمندگان گذشته و حال و آینده، جنگ هنوز تمام نشده، شکلش تغییر کرده، آن زمان تیرهای دشمن به سر و صورت ما می خورد الان هم همان تور است از سرو صورت ما عبور می کند و به مغز ما می خورد و بجای تخریب فیزیکی مغز، قالبهای تشخیصی مغز را تغییر می دهند. جنگ جنگ شناختی است، جنگ اقتصادی است جنگ ایدئولوژی است، جنگ تخریب قالبها و الگوهای الهی است، دستورات اسلامی را در عملکردهای آدمها نشان ما می دهند و به استناد عملکردها، قوانین و دستورات صحیح زندگی کردن قرآن و عترت را نقض می کنند. از زاویه دیگر جنگ بین خوبی و بدی است، بین شیطان و خدا، بین مادیگری و معنویت است بین لذتهای زودگذر دنیایی و معنا بخشیدن به معاد است، که برای نجات از همه شگردها و تاکتیکهای دشمن باید به خدا پناه ببریم تا در امان باشیم. تقوای الهی تنها راه نجات از دست تبلیغات دشمن تا دندان مسلح رسانه ای است، برای حفظ خود و خانواده خود در سنگری پناه بگیرید که تیرهای دشمن به شما اثابت نکند اگر نقص در تقوا حس می کنید، با خاموش کردن رسانه های معاند، خود را در سنگر، پناه دهید، شبکه های خارجی زمینی است که مال دشمن است، و دشمن تمام حرکات شما را مطالعه و با جنگ نرم تحت کنترل خود در میآورد.
در ضمن در طول دفاع مقدس همه نیروها با خلوص نیت و رشادت کامل و مهربانی در کنار هم قرار داشتند، و گاه میشد درجه داری در لباس بسیجی و گاه بسیجی در لباس سپاهی و همچنین سپاهی در لباس بسیجی سالها می رزمیدند و هیچ کس متوجه آن نمی شد. مگر با شهادتش آشکار میشد. در واقع جبهه دانشگاه تمام عیار برای ملت بود که هنوز فارغ التحصیلانش در جبهه های دانش و سازندگی و مسئولیتهای مختلف؛ کشور عزیزمان را به بلندای پیروزی می کشانند. حال باید پرسید من در کجای این رشادتها هستم و برای ایران و انقلاب و مردم عزیزم چه کردم، خودم را به این غافله برسانم و در هر کاری مشغول هستم هر روز نو آوری و خلاقیتم را برای حفظ خون شهدا بکار ببندم باشد که شهدا از دست و زبان و عملکردم راضی باشند و در روز قیامت شفیع باشند. ان شاءالله
غرامت جنگ از عراق امریکا المان و… چه شد؟ چه سازمانی پیگیر موضوع غرامت است؟
سلام و عرض ادب خیلی عالی و شفاف بود ولی درخواست من وخیلبها که اطلاع دقیقی نداریم اینه که چه چیز باعث شروع جنگ شد اصلا چرا جنگ شروع شد ایا ایران شروع کرد یا عراق علت اصلی از کجا سرمنشع گرفته
لطفا
یادشون بخیر ای کاش رفقا همه باهم میموندن یا ای کاش همه باهم میرفتن جاموندن ودرد زانو ودرد ریه ودرد هزاران اسیب مغزی خیلی ها رو خونه نشین کرد این بده ای کاش ای کاش ماهم میرفتیم .ماندنیها جز حسرت ودرد وبیمازی افسوس از مزه اصلی عقیده ای که ازته جان بلند شده بود بردلها نمیماند و ناشناخته وبینام وبینشان عمر بسر نمیکردن .بازم دمشان گرم بدهکارهمهشان هستیم دمشان گرم.یا بچه های هور هور انانی که مظلومانه رفتن تا خلیج واروند وانانی که هرشب با شیمیایی بودن بدن شهید میشوند یا این مظلومارینهای جنگ بخیر