از همان فروردین وقتی پسرم را به پارک میبردم صحبتها و گاهی برخوردهای متفاوتی از مادران شنیدم و دیدم. بعدتر در شبکههای اجتماعی خواندم عدهای در وصف این مادران بیخیال و بیفکر که بچههایشان در پارک و کوچه و خیابان ول هستند، داد سخن گفتهاند. مادرانی را دیدهام که به دلیل نگرانی به خاطر فرزندانشان که هیچ بیماری زمینهای هم نداشتند، چندین ماه است فرزندانشان را در خانه قرنطینه کردهاند و جلوی تعامل فرزندشان با همسالان را گرفتهاند. اوایل فکر میکردم والدین به دلیل حضور پدربزرگ یا مادربزرگ دارای بیماری زمینهای و رفتوآمد با آنها، این محدودیتها را اعمال میکنند و سلامت روح و روان کودک خود را فدای سلامت جسم خود و اطرافیان میکنند. اما وقتی دقیقتر میپرسیدم، میفهمیدم که نگرانی اصلی والدین، سلامت جسم خود کودک است. اما کرونا چقدر برای خود کودکان خطرناک است؟ آمار منتشرشده در کشورهای مختلف چه چیزی در اینباره میگوید؟
* این مقاله در شماره ۲۵۳ مجله دانستنیها منتشر شده است.
ابتلا به بیماریهای ویروسی در کودکان
ابتلا به بیماریهای ویروسی برای کودکان پدیدۀ نادری نیست، حتی کارکردهایی هم میتوان برای آن تصور کرد. پسر من تقریبا هر سال یک بار به یک بیماری ویروسی طولانی دچار شده با تبهای طولانی بالای ۴۰ درجه. تابستان ۹۷ ده روز درگیر یک بیماری ویروسی نامشخص بود و آذر ۹۸، سه هفته درگیر بیماری ویروسی دیگر با علایم شدید. از زمانی که به مهد رفت، هر سال از اواخر شهریور درگیر چند سرماخوردگی شده است. کودکان بیمار میشوند و طبق فرضیه بهداشت در ایمونولوژی (hygiene hypothesis)، با برخورد سیستم ایمنی بدنشان با میکروبهای معمول در محیط، ریسک ابتلایشان به انواع آلرژیها و سرطانها و عفونتهای شدید و بیماریهای خودایمنی در آینده کاهش مییابد. آن چه ما را نسبت به کرونا نگران کرده، در واقع خبر کشندگی آن است. معیار قابل اندازهگیری برای جدی بودن کرونا نیز میزان کشندگی آن است.
بررسی میزان کشندگی کرونا در آمار کشورها
سوئد از جمله کشورهایی است که دادههایش را پیدا کردم. در نمودار زیر، تعداد موارد فوتی کرونا در کشور سوئد از ابتدای کرونا تا اول ماه آگوست (۱۱ مرداد) نشان داده شده است. همان طور که مشخص است در کل پنج ماه از شروع کرونا، تنها ۱ نفر زیر بیست سال در سوئد (با ۱۰ میلیون جمعیت) از کرونا فوت کرده است (+). در دادههای گردآوریشده مشخص نیست که آیا آن یک نفر بیماری زمینهای داشته است یا خیر. آمار سوئد از این نظر قابل توجه است که سوئد از ابتدای کرونا مدارس را برای کودکان زیر ۱۶ سال تعطیل نکرد و کودکان مانند گذشته به مدرسه میرفتند.
در ۶ ماهی که از رسمی شدن کرونا در ایتالیا میگذرد (۴ شهریور ۹۹)، ۴ نفر زیر بیست سال در ایتالیا (با ۶۰ میلیون جمعیت) در اثر کرونا فوت کردهاند که البته مشخص نیست که آیا این افراد بیماری زمینهای داشتهاند یا خیر (+).
در شهر ژنو (با بیش از ۵۰۰ هزار نفر جمعیت) تا نیمه شهریور اگر چه با تخمین بیش از ۵۰ هزار مبتلا و ۲۸۶ مورد فوت، بیش از ۷ هزار نفر از مبتلایان زیر ۲۰ سال سن داشتهاند، با این حال هیچ فوت کرونامثبت زیر ۲۰ سالی گزارش نشده است (+). همین تحقیق در مورد میزان کشندگی کرونا در چین نتایجی کموبیش مشابه داشته است (+).
در تحقیقی که در انگلستان صورت گرفت، پس از ۴٫۵ ماه از شروع کرونا، ۲۶۰ بیمارستان در انگلستان و اسکاتلند (با بیش از ۷۰ میلیون جمعیت) رصد شدند. در این مدت ۶۵۰ نفر زیر ۱۹ سال مبتلا به کرونا در بیمارستانها بستری شدند. از این تعداد، ۶ نفر فوت کردند. سه نفر از آنها نوزادان زیر یک ماه بودند که نارس بوده و به بیماریهای مادرزادی و ناهنجاری های قلبی دچار بودند. ۳ نفر بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن داشتند، یکی از آن ها شیمی درمانی میشد و دو نفر دیگر دچار بیماریهای تنفسی شدید بودند (+).
تحقیق مشابهی در رابطه با ابتلای کودکان به کرونا در ایتالیا انجام گرفت که نتایج مشابهی را نشان میدهد (+).
بررسی آمار فوت کودکان در ایران
آمار رسمی به تفکیک سن در ایران منتشر نمیشود. اما سه چهار موردی از فوت کودکان بدون بیماری زمینهای به گوشم خورده است[۳]. اگر جمعیت ۸۵ میلیونی ایران را در برابر جمعیت ۱۰ میلیونی سوئد در نظر بگیریم، با فرض شیوع کموبیش یکسان، تا ۱۰ نفر فوتی برای این رده سنی چیزی در حد و اندازه همان سوئد خواهد بود. اما آیا فوت ۱۰ کودک در یک بازه زمانی ۶ ماهه، نشان دهنده کشنده بودن ویروس برای کودکان است؟
وقتی به مادری میگویی کرونا برای کودکانِ بدون بیماری زمینهای جدی، کشنده نیست در جواب میگوید “نه اینطور نیست. یک دختر هشت ساله از کرونا فوت کرده است!”. اگر با این منطق بخواهیم به مسئله نگاه کنیم راه رفتن هم کشنده است. مواردی هست که فرد موقع راه رفتن افتاده و از دنیا رفته است. بدتر از آن تصادفات رانندگی است. مسافرت رفتن برای کودکان ما کشنده است، چرا که هر ساله تعداد زیادی کودک در تصادفات جادهای کشته میشوند. وقتی به همان مادران میگویم شما که اینقدر نگران فرزندانتان هستید، چرا به مسافرت میروید و ریسک فوت آنها را بالا میبرید، میگویند به هر حال نمیشود که مسافرت نرفت.
بیش از ۱۷ هزار نفر در سال ۱۳۹۷ بر اثر تصادفات رانندگی در جادههای کشور جان باختند. ۱۲ درصد از جانباختگان حوادث جادهای، کودکان بودند. این یعنی در سال ۹۷، ۲۰۰۰ کودک در ایران در تصادفات جادهای فوت کردند (+). یعنی به طور متوسط در هر ۶ ماه، ۱۰۰۰ نفر و در هر روز ۵٫۵ نفر. آیا مادران از ترس از دست دادن کودکانشان به مسافرت نمیرفتند؟ و یا اگر میرفتند، تمام طول مسیر نگران بودند؟
ما وقایع را بر اساس دادههای خام تحلیل نمیکنیم بلکه آنها را به صورت نسبی و احتمالاتی نگاه میکنیم و در تصمیمگیری به کار میبریم. با وجود تعداد بالای فوت کودکان در تصادفات جادهای، به مسافرت میرویم چون سلامتی روح و روان هم به اندازه سلامت جسم برایمان مهم است.
جدول زیر که از سالنامه آماری سال ۱۳۹۷ سازمان ثبت احوال استخراج شده است (+)، ۸ علت اصلی فوت در سال ۹۷ را به تفکیک گروه سنی ارائه میدهد. در سال ۹۷، حدود ۱۵۵۰ کودک زیر ۵ سال بر اثر بیماریهای عفونی انگلی فوت کردهاند یعنی حدود ۷۷۰ کودک زیر ۵ سال در ۶ ماه. چگونه مادران به این آمار توجه کافی متناسب با بزرگی رقم نشان نمیدادند؟ چرا به قدر کافی نگران نبودند؟ همین طور آمار فوت ناشی از بیماریهای دستگاه تنفس (۲۳۰۰ نفر در سال) را در نظر بگیرید در حالی که خیلی از خانوادهها با وجود این آمار به زندگی خود در شهرهای آلوده ادامه میدهند و در فصل پاییز و زمستان کودکانشان را به مدرسه میفرستند.
سالانه ۲۵۰۰ کودک زیر ۱۵ سال در ایران به سرطان مبتلا میشوند و حدود ۲۰ درصد این تعداد، فوتی سرطان داریم (+).
اگر من بتوانم با افزایش فعالیت جسمانی فرزندم و تمرکز بر سلامت جسم و روح او، مخاطرۀ ابتلایش به سرطان را تنها ۵ درصد کاهش دهم، ریسک فوت او در اثر کرونا را با کاهش ریسک در زمینه دیگر پوشش دادهام. آیا مادری که برای حفاظت از سلامت فرزندش، چندین ماه فعالیت بدنی و روابط اجتماعی فرزندش را محدود کرده و با استفاده بیش از حد از مواد شوینده و ضدعفونی کننده، مقاومت بدن فرزندش را در برابر انواع میکروبها و عفونتها کاهش داده، عاقلانهتر رفتار میکند؟ آیا تغییر سبک زندگی فرزندان در دوران کرونا، ریسک ابتلای ایشان به سایر بیماریها را افزایش نخواهد داد؟ حتی اگر ثابت شود که چنین اتفاقی نیفتاده، واقعا چه میزان برای مقابله با این ویروس باید هزینه داد؟ آیا منطقی است برای مقابله با این ویروس هزینهای بیشتر از هزینههای ابتلا به آن متحمل شد؟
* * *
اغلب کودکانی که به کرونا مبتلا میشوند هیچ علامتی از بیماری ندارند و احتمال ابتلای آنها به بیماری نیز کمتر از بزرگسالان است. به همین دلیل ممکن است تبدیل به حاملان خاموش بیماری شوند. در مورد نوجوانان اگرچه هنوز احتمال کشندگی ویروس بسیار کم گزارش شده اما احتمال ابتلا به بیماری تفاوت زیادی با بزرگسالان ندارد. نوجوانان میتوانند مانند یک بزرگسال ویروس را حمل کنند (+). اما نگرانی انتقال بیماری در مورد همه وجود دارد. تفاوتی از این نظر بین سنین مختلف وجود ندارد. همه ما در هر گروه سنی که هستیم باید مراقب باشیم تا به انتقال ویروس کمک نکنیم. اگر با گروههای حساس مانند سالمندان یا کسانی که بیماریهای زمینهای دارند در تماسیم باید مراقبتمان را بیشتر کنیم. اما این توصیه در نهایت به این معنی نیست که کودکان را جزء گروههای حساس و آسیبپذیر در برابر کرونا تلقی کنیم و محدودیتهایی بیشتر از بزرگسالان بر آنها اعمال کنیم!
ارجاعات
[۱] ابتلا و فوت کرونا در گروههای سنی در ژنو
[۲] ابتلا و فوت کرونا در گروههای سنی در چین
[۳] اگر بیش از ده کودک سالم بدون بیماری زمینهای جدی میشناسید که در ایران در اثر کرونا فوت کردهاند، لطفا در بخش نظرات این پست، مشخصات و منابع آن را ارسال کنید.
۲ پاسخ
جالب بود و قابل استفاده 🙂