در نتایج کنکور امسال یک چیز توجه همه را به خود جلب کرد: از ۴۰ نفر رتبه برتر و همینطور از رتبههای زیر ۱۰۰۰ اکثریت از مدارس استعداد درخشان و غیرانتفاعی بودند و سهم آموزش دولتی ناچیز بوده است. این امر باعث شد تا بحث کیفیت عمومی آموزش و عدالت آموزشی این بار به صورت جدیتری در افکار عمومی مطرح شود.
وضعیت عمومی آموزش و یادگیری در میان دانشآموزان ایرانی چگونه است؟
آزمونهای بینالمللی مانند آزمون تیمز و پرلز برای سنجش کیفیت آموزش و یادگیری وجود دارند که میتوان با اتکا به آنها پاسخی روشمند به پرسش بالا داد. تحلیل نتایج این آزمونها نشان میدهد جایگاه دانشآموزان ایران در میان کشورهای جهان کاملا عکس آن چیزی است که در برخی گزارهها ادعا میشود.
بررسی نتایج این آزمونها نشان میدهد کیفیت یادگیری مفاهیم پایه در میان دانشآموزان ایرانی در مقایسه با کشورهای دیگر اصلاً وضعیت قابل قبولی ندارد و در سالهای اخیر، در بسیاری موارد نیز روندی نزولی داشته است.
در مقاله «کیفیت آموزش و چالش اندازهگیری» سه آزمون تیمز، پرلز و پیزا به عنوان سه آزمون استاندارد برای اندازهگیری یادگیری دانشآموزان و مقایسه آن بین کشورها معرفی شد. در این آزمونها با نمونهگیری از دانشآموزان وضعیت یادگیری دانشآموزان فراتر از آزمونهای متعارف در مدارس سنجیده میشود. ایران و اغلب کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، به صورت مرتب در آزمونهای تیمز و پرلز شرکت کردهاند. به همین سبب، بررسی عملکرد دانشآموزان در این دو آزمون میتواند روشنگر وضعیت کیفیت آموزشی ایران در مقایسه با سایر کشورها باشد.
این نوشتار عملکرد دانشآموزان ایرانی را در دورههای مختلف آزمون تیمز مورد بررسی میدهد، سپس وضعیت ایران را با کشورهای منطقه غرب آسیا و نیز برخی از کشورهای نزدیک مقایسه میکند. برای اجتناب از اطاله کلام، تمرکز روی نتایج دورههای متاخرتر این آزمونها خواهد بود.
عملکرد ایران در آزمونهای استاندارد جهانی
آخرین دوره آزمون تیمز که نتایج آن در دسترس است به سال ۱۳۹۸ (۲۰۱۹) بر میگردد. در این دوره ۶۴ کشور و ۸ منطقه به عنوان سیستمهای معیار در کلاسهای چهارم و هشتم شرکت کردهاند. جدول زیر روند تغییرات رتبه ایران در درس ریاضیات را برای دانش آموزان پایه چهارم نشان میدهد.
رتبه ایران در آزمون تیمز پایه چهارم ابتدایی درس ریاضیات
سال برگزاری | تعداد کشورهای شرکت کننده | رتبه ایران | رتبه ایران از ۱۰۰ |
۲۰۰۳ | ۲۵ | ۲۲ | ۸۸ |
۲۰۰۷ | ۳۶ | ۲۸ | ۷۸ |
۲۰۱۱ | ۵۰ | ۴۳ | ۸۶ |
۲۰۱۵ | ۴۹ | ۴۲ | ۸۶ |
۲۰۱۹ | ۵۸ | ۵۰ | ۸۶ |
همانطور که در جدول فوق دیده میشود، دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی ایران در درس ریاضیات همواره جزو ۲۵% پایینی و به طور دقیقتر در بیشتر سالها جزو ۱۵% پایینی کشورهای شرکتکننده بودهاند. میانگین نمره ریاضی ایران فقط از کشورهای عمان، عربستان سعودی، مراکش، کویت، آفریقای جنوبی، پاکستان و فیلیپین به صورت معناداری بهتر بوده است. عملکرد کشورهایی مانند بوسنی، مقدونیه شمالی، بحرین، امارات متحده عربی، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان، قبرس و قزاقستان به صورت معناداری بهتر از ایران بوده است. علت انتخاب این کشورها این است که اولاً عموماً در همسایگی ایران هستند و ثانیاً اکثر این کشورها از نظر سطح توسعهیافتگی و درآمدی یا در سطح ایران هستند و یا درجات توسعهیافتگی پایینتری از ایران دارند. تقریبا همین روند تغییرات در درس علوم و همین طور در پایه هشتم مشاهده میشود.
عملکرد دانشآموزان ایرانی را در یادگیری درسهای ریاضی و علوم در پایههای چهارم و هشتم (آزمون تیمز) و همین طور در مهارت خواندن و درک مطلب به زبان فارسی در پایه چهارم (آزمون پرلز) از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۸ در نمودارهای زیر ملاحظه کنید.
چنانچه ملاحظه میشود در هر سه درس و در همه این سالها، نمره ایران هیچگاه به میانگین کشورها نرسیده است[۱]. در کیفیت آموزش دو درس علوم و ادبیات فارسی، از سال ۱۳۹۰ روندی نزولی در نمرات دیده میشود. در درس ریاضی از سال ۱۳۹۰ شاهد روندی صعودی با شیب ملایم هستیم، اما میانگین نمرات در این سالها از نظر آماری دارای تمایز معناداری نیست و نمیتوان آن را به عنوان رشد معنادار و قابل اتکا قلمداد کرد.
کاهش بودجه آموزشی و تحریمها
به نظر میرسد بخشی از روند نزولی در کیفیت آموزشی ناشی از کاهش بودجه آموزش و پرورش و سرانه آموزشی از یک سو و سختتر شدن وضعیت رفاه خانوار در اثر تحریمها و رکود اقتصادی از سوی دیگر باشد، بهطوریکه نه دولت توانایی افزایش سرمایهگذاری در حوزه آموزش عمومی را دارد و نه خانوار میتواند منابع لازم را برای آموزش فرزندان در نظر بگیرد.
بررسی عملکرد دانشآموزان ایران در یادگیری مفاهیم پایه
هر چند میانگین نمرات میتواند تا حدی نمایانگر وضعیت نه چندان مطلوب کیفیت و یادگیری آموزشی در آموزش عمومی کشور را بازنمایی کند، توجه به توزیع نمرات میتواند اطلاعات بیشتری را بازنمایاند. موسسه IEA که مجری برگزاری آزمونهای تیمز و پرلز است بر اساس نمرهای که دانشآموز کسب کرده وضعیت وی را به صورت زیر توصیف میکند:
اگر دانشآموزی نتواند در آزمون حداقل نمره ۴۰۰ را کسب کند، در یادگیری ناموفق بوده و توانایی به کارگیری آموختههای پایه در آن درس را ندارد. عدم کسب نمره ۴۰۰ به عنوان سطح پایه یادگیری به این معنی است که دانشآموز سواد متناسب با پایه تحصیلی خود را ندارد و در درک مفاهیم ابتدایی آن مقطع تحصیلی ناتوان است. در مقابل، دانشآموزی که نمرهاش بیش از ۶۲۵ شده توانسته مطالب درسی را در سطح بسیار خوبی یاد بگیرد و آنها را در یک آزمون استاندارد به کار بگیرد.
در آزمون سال ۲۰۱۹ در درس ریاضی و علوم پایه چهارم ابتدایی، ۳۲% دانشآموزان به سطح پایه یادگیری نرسیدهاند. به بیان دیگر به طور متوسط از هر سه دانش آموز پایه چهارم ابتدایی یک نفر از درک و فهم مطالب پایهای علوم و ریاضی چهارم ابتدایی عاجز است. جدول ۲ روند تغییرات این شاخص را از سال ۱۹۹۵ نشان میدهد.
درصد دانش آموزان ایرانی که به سطح پایه یادگیری در دروس ریاضی و علوم در پایه چهارم نرسیدهاند
(مواردی که با قلم پررنگ مشخص شده است به این معنا است که عدد آن سال با سال ۲۰۱۹ از نظر آماری اختلاف معنادار دارد).
سال |
ریاضی چهارم |
علوم چهارم |
۱۹۹۵ |
۵۶% |
۵۸% |
۲۰۰۳ |
۵۵% |
۴۲% |
۲۰۰۷ |
۴۷% |
۳۵% |
۲۰۱۱ |
۳۶% |
۲۸% |
۲۰۱۵ |
۳۵% |
۳۹% |
۲۰۱۹ |
۳۲% |
۳۲% |
چنانچه در جدول بالا نیز مشاهده میشود، روند یادگیری در کف توزیع نسبت به بیست و پنج سال گذشته بهتر شده اما هنوز تا یک مقدار قابل قبول فاصله زیادی دارد. برای درک بهتر این فاصله لازم است وضعیت ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم.
مقایسه با دیگر کشورها
در حالی در ایران ۳۲% دانشآموزان چهارم ابتدایی در درس ریاضی مفاهیم پایه را یاد نگرفتهاند که این عدد در سطح جهانی تنها ۸% و در کشورهایی مانند قزاقستان ۵%، ارمنستان ۸%، گرجستان ۱۶% و ترکیه ۱۲% است. البته لازم به ذکر است که به طور کلی عملکرد دانشآموزان در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا نسبت به سایر مناطقی که در آزمون تیمز و پرلز شرکت کردهاند، ضعیفتر است. در بسیاری از کشورهای عربی وضعیت یادگیری چه در سطح میانگین و چه در سطح پایین توزیع وضعیت نامناسبی دارد.
همین روند در درس علوم و در درس ادبیات فارسی نیز در میان دانشآموزان ایران قابل ملاحظه است. در سال ۲۰۱۶ در درس ادبیات فارسی ۳۵% از دانشآموزان ایرانی به حداقل مهارت خواندن و درک مطلب به زبان فارسی در حد چهارم ابتدایی دست نیافتهاند که باز نسبت به میانگین جهانی وضعیتی به مراتب ضعیفتر دارد. میانه این معیار در سطح جهانی تنها ۴%، در گرجستان ۱۴% و در قزاقستان تنها ۲% است.
همانطور که در شکل بالا ملاحظه میشود، ۶۵% دانشآموزان ایرانی حداقل نمره ۴۰۰ را گرفتهاند (یعنی نمره ۶۵% دانشآموزان بزرگتر یا مساوی ۴۰۰ است). این میزان برای میانه جهانی ۹۶% است. این یعنی در بین کشورهای شرکتکننده ۹۶% دانشآموزان حداقل نمره ۴۰۰ را گرفتهاند. در سطح بالایی توزیع نیز اختلاف قابل توجهی مشاهده میشود. در حالیکه تنها ۱% دانشآموزان ایرانی توانستهاند نمرهای بالاتر از ۶۲۵ را کسب کنند، در سطح جهانی این میزان ۱۰% بوده است. پس بطور کلی میتوان گفت وقتی در توزیع نمرات کسبشده توسط دانشآموزان ایرانی دقیق میشویم، اکثریت دانشآموزان (نزدیک به ۹۰%) نمرهای زیر ۴۷۵ گرفتهاند که سطح متوسط و پایینی را نشان میدهد. این روند نه تنها برای درس ادبیات فارسی بلکه در درسهای علوم و ریاضی (هم پایه چهارم و هم پایه هشتم) تکرار میشود. این نتایج لزوم بازنگری در وضعیت کیفیت آموزشی و سیاستگذاری برای بهبود آن را بیش از پیش واجد اهمیت میکند.
نتیجهگیری و جمعبندی
در این نوشتار تنها به عملکرد دانش آموزان پرداخته شد. اما همان طور که در بخش نخست این مقاله اشاره شد، والدین دانشآموزان و نیز اولیای مدارس شرکتکننده در آزمون نیز پرسشنامههای مفصلی را پر میکنند تا تصویر کاملی از امکانات در دسترس هر دانشآموز فراهم شود. تحلیل نتایج پرسشنامهها و ارتباط آن با عملکرد دانشآموزان و وضعیت اقتصادی-اجتماعی آنان میتواند موضوع یک بررسی مستقل باشد و اطلاعات جامعتری را در اختیار ما قرار دهد، اما آنچه به طور کلی از بررسی دقیقتر دادههای تیمز و پرلز بدست میآید عبارت است از
- وضعیت غیر قابل قبول کیفیت آموزش در ایران
عملکرد دانشآموزان ایرانی نه در درس ریاضی و علوم و نه در ادبیات فارسی قابل قبول نیست. این عملکرد پایین هم در میانگین نمرات کسبشده خود را نشان میدهد، چرا که ایران همواره زیر میانگین جهانی و جزو ۲۰% پایینی کشورهای شرکتکننده قرار داشته و هم در دُم توزیع، چرا که در میان دانشآموزانی که در یادگیری اشکال داشتند نیز وضعیت نابسامان است: از هر سه نفر به طور متوسط یک نفر نتوانسته مفاهیم بسیار ساده و ابتدایی متناسب با مقطع تحصیلی خود را یاد گرفته و آن را به کار بندد.
- نیاز به اصلاح بنیادین در وضعیت آموزشی در کشورهای منطقه
نظام آموزشی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا جزء ضعیفترین سیستمهای آموزشی است. نه تنها ایران، بلکه کشورهای دیگری مانند عربستان، عمان، مصر، قطر و … نیز تاکنون عملکرد ضعیفی در آزمونهای بینالمللی داشتهاند. این مورد نشان میدهد که کشورهای این منطقه نیاز به اصلاح بنیادین در وضعیت آموزش عمومی خود دارند و ایران نیز از این امر مستثنی نیست.
- افت وضعیت عدالت آموزشی ایران در ۲۵ سال اخیر
بررسی دادههای تیمز از منظر نابرابری فرصتهای آموزشی نشان میدهد که وضعیت عدالت آموزشی در ایران طی بیست و پنج سال اخیر یعنی تا آنجا که نتایج آزمونها وجود دارد، بدتر شده است. این امر به این معناست که متغیرهایی مانند محل تولد، سطح تحصیلات والدین، نوع مدرسه، امکانات آموزشی و … که خود دانشآموز هیچ تاثیری در آنها ندارد، نقش تعیینکنندهای در نمره دانشآموز نسبت به گذشته دارند.
- سرمایهگذاری آموزشی در مناطق کمتر توسعهیافته برای کاهش نابرابری
بررسی این دادهها نشان میدهد که در وضعیت کنونی، سطح تحصیلات و درآمد والدین متغیر مهمی در دسترسی دانشآموز به آموزش با کیفیت است. به همین سبب، سرمایهگذاری دولت در مناطق کمتر توسعهیافته، تربیت معلمان و بهکارگیری ایشان در این مناطق و فراهم آوردن امکانات آموزشی به ویژه در مناطقی که تمرکز فقر در آنها بالاست میتواند بخشی از این نابرابری را کاهش دهد.
پاورقی و ارجاع
منابع داده
[۱] این اختلاف از نظر آماری نیز معنادار است.
برای اطلاع بیشتر درباره آزمونهای تیمز، پرلز و پیزا مقاله زیر را مطالعه کنید:
نویسندگان
پژوهشگر اقتصاد آموزش و توسعه، مدرس اقتصاد در دانشگاه تهران
یک پاسخ
ممنون برای مطلب خوب و دست گذاشتن روی این موضوع، آیا این دادهها امکان مقایسه بین دختر و پسر میده؟ شهری و روستایی چطور؟