
مقدمه
بر اساس آخرین آمار موجود جمعیت ایرانیان مقیم خارج در سال ۲۰۲۰، ۱.۸ میلیون نفر است که ۲.۲۳ درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهد. طبق گزارش موسسه سیاست مهاجرت تعداد مهاجران ایرانی در سال ۲۰۲۰ حدود ۱.۳۲ میلیون نفر بودهاست. سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۴۰۰ تعداد ایرانیان مهاجر را ۱.۸۷ میلیون نفر ذکر کردهاست. بر اساس دادههای دبیرخانه شورای عالی ایرانیان، جمعیت مهاجران ایرانی خارج از کشور ۴.۰۴ میلیون نفر برآورد شدهاست.
بر این اساس جمعیت مهاجران ایرانی در سال ۱۹۹۰ میلادی، بالغ بر ۸۲۰ هزار نفر بودهاست، کهاین رقم در سال ۲۰۲۰ به ۱.۸ میلیون نفر رسیدهاست. در واقع طی ۳۰ سال گذشته جمعیت مهاجر ایرانی ۲.۲ برابر شدهاست. بر اساس دادههای رصدخانه جمعیت ایران بیشترین مهاجر ایرانی در اروپا با ۱۵۲ هزار نفر در آلمان و پس از آن انگلیس با ۸۳ هزار، سوئد با ۷۹ هزار و هلند با ۳۵ هزار نفر میباشند. در کشورهای غیراروپایی، بر اساس گزارش بانکجهانی در سال ۲۰۱۷، تعداد ایرانیان مقیم امارات، آمریکا و کانادا به ترتیب ۴۵۴، ۳۸۷ و ۱۶۶ هزار نفر هستند. سهم ایران از جمعیت جهان ۱.۰۷ و سهم ایران از جمعیت مهاجران ۰.۵۴ درصد میباشد و این بدان معناست که سهم جمعیت مهاجران ایرانی از میانگین جهانی بسیار کمتر است.
اینجا به نظر نکته حائز اهمیت کیفیت جمعیت مهاجر و روندهای رو به رشد مهاجرتی است. پیمایش رصدخانه مهاجرت ایرانیان نشان میدهد مهمترین دلیل مهاجرت شهروندان دلایل اقتصادی و کاری است و بسیاری از دانشجویان نیز با همین انگیزهاقدام به مهاجرت مینمایند. بر اساس آمارهای همین مرکز، تعداد دانشجویان ایرانی مهاجر در سال ۲۰۰۳ از ۱۹ هزار نفر بوده کهاین رقم در سال ۲۰۱۸ به ۵۶ هزار نفر رسیدهاست. این بدان معناست که در یک بازه ۱۵ ساله جمعیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور ۳ برابر شدهاست و رتبه دانشجوفرستی ایران در سطح جهان از ۲۹ به ۱۱ کاهش یافتهاست. در سال ۲۰۱۹ ، ۱۱۴۵۱ دانشجوی ایرانی در آمریکا مشغول به تحصیل بودهاند کهاغلب آنها در مقطع دکتری رشتههای مهندسی مشغول به کار بودهاند.
تمایل به مهاجرت
در مورد میل به مهاجرت در کشور، داده رسمی و جدیدی وجود ندارد. بااینحال برخی مؤسسات و صفحات اینترنتی در این رابطه اقدام به انتشار نظرسنجی کردهاند؛ که منجر به جمعآوری یافتههای مفیدی شده است. مهمترین نظرسنجی سالهای اخیر (1399_1400) پیمایش یا نظرسنجی اینترنتی رصدخانه مهاجرت با جامعه آماری ۱۲ هزار نفر در میان ۴ گروه دانشجویان و فارغالتحصیلان، فعالان استارتآپها، اساتید، پژوهشگران و محققان و پزشکان و پرستاران بوده است. بر اساس این پیمایش حدود ۶۸ درصد از پاسخگویان میل به مهاجرت در خود را زیاد و خیلی زیاد عنوان کردهاند. این رقم در بین اساتید و پزشکان به ۷۱ درصد میرسد. همچنین تنها ۱۶ درصد از مشارکتکنندگان در این پیمایش گفتهاند که میل آنها به مهاجرت کم یا خیلی کم است. رصدخانه مهاجرت کمی بعد از انتشار این نظرسنجی بسته شد.
از پژوهشهای معتبر در این زمینه میتوان به کار عبدالهی و رضایی در سال ۱۳۹۷ اشاره کرد. نمونه آنها شامل ۱۷۰۷۸ نفر افراد ۱۸ سال به بالای ساکن در ۳۱ استان کشور بوده است. بر اساس یافتههای تحقیق، در زمان انجام پیمایش ۴۲ درصد پاسخگویان تمایل به مهاجرت خارج از کشور داشتهاند و بهعنوان مهاجرین بالقوه محسوب میشوند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که افراد دارای تمایل به مهاجرت، اغلب مجرد، جوان (۱۸ تا ۴۹ سال)، با تحصیلات دانشگاهی، طبقه اجتماعی متوسط و ساکنین در شهرها هستند. بر اساس پیمایش وضعیت اجتماعی فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران (مرکز افکارسنجی
کیو)، تمایل به مهاجرت در سال ۹۵ برابر با ۸/ ۲۹درصد بوده است. به عبارتی ۸/۲۹درصد از افراد در آن سال بیان کردهاند که مایلند مهاجرت کنند که اکنون بر اساس پیمایش کیو در آذرماه ۱۴۰۰، این نسبت به بیش از ۳۳ درصد رسیده است. از دیگر نظرسنجیهای صورت گرفته پیمایش اینترنتی پایگاه دادههای باز ایران است که نتایج پژوهش خود را تقریباً از ۱۶۰۰ نفر پرسیده است. نتایج این نظرسنجی نشان میدهد که ۹۳ درصد از پاسخگویان میگویند تابهحال بهصورت جدی به مهاجرت از کشور فکر کردهاند. در این بین تفاوت معناداری میان محل سکونت افراد (شهر/روستا) وجود ندارد و اهالی روستا تنها ۱ درصد کمتر از اهالی شهر به مهاجرت فکر کردهاند که در نوع خود جالب توجه است. همچنین از هر ۱۰ نفر ۴ نفرشان میگویند در فاصله ۱۳۹۸ تاکنون برای اولین بار به مهاجرت فکر کردهاند که گویای مواجهه اجتنابی با وضعیت کشور و رویکرد هیجانی در برخورد با مسئله مهاجرت است.
برخلاف تصور عمومی نتایج این تحقیق نشان میدهد در ایران افراد متاهل بیش از افراد مجرد به مهاجرت فکر میکنند. افراد متاهل بیشتر بعد از ۱۳۹۸ به فکر مهاجرت افتادهاند. بهانه این قشر، تشکیل آینده بهتر برای فرزندانشان است. نزدیک به نیمی از پاسخگویان میگویند بین سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی برای اولین بار به فکر مهاجرت افتادهاند. از هر ۴ نفر حدود یک نفر گفته است در سن کمتر از ۲۰ سالگی برای اولین بار چنین فکری در سرشان افتاده است و ۲۸ درصد از سوژههای این تحقیق گفتهاند بعد از ۳۰ سالگی به مهاجرت فکر کردهاند. برای این قشر باید تبیین صورت بگیرد. این قشر، قشر پویا و به بلوغ رسیده و کارآمد هستند که در ساخت آینده کشور سهیم هستند و باید از مهاجرت منصرف شوند. درختانی هستند که از آبوخاک این کشور برایشان هزینه شده تا پرورش بیابند، اما در بزنگاه باردهی و شکوفایی مهاجرت کرده و انرژی خود را در جایی دیگری صرف میکنند. همچنین با وجود آن که ۹۳ درصد از پاسخگویان میگویند زمانی در زندگی خود به مهاجرت فکر کردهاند، اما حدود ۵۵ درصدشان گفتهاند برای این فکر دست به اقدام عملی زدهاند. حدود ۶۰ درصد از پاسخگویان میگویند بهاحتمال بیش از ۵۰ درصد در آینده نهچندان دور به یک کشور خارجی مهاجرت خواهند کرد. ۹۳ درصد از پاسخگویان میگویند یکی از اعضای خانواده یا دوستانشان را میشناسند که به خارج مهاجرت کرده است.
مرکز رصد پیش از این نیز یک نظرسنجی با بیش از ۲۰۰۰ دانشجو و صدها استاد، پزشک، پرستار و فعالان استارتاپ در مورد مهاجرت انجام داده بود. بر اساس دادههای این نظرسنجی ۵۳ درصد از اساتید دانشگاه و ۴۵ درصد از کادر درمان تمایل بسیار زیادی به مهاجرت داشتهاند. بر اساس این نظرسنجی تنها ۱۴ درصد از پزشکان و پرستاران نسبت به مهاجرت بیمیل یا تمایل کمی به مهاجرت داشتهاند. این رقم در بین کارشناسان استارتاپها، اساتید و پژوهشگران و دانشجویان نیز زیر ۲۰ درصد است. در یک نظرسنجی دیگر توسط رصدخانه مهاجرت (۱۴۰۱) از بین دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران تنها ۱۴ درصد از آنها گفتهاند قصدی برای مهاجرت ندارند. از این جهت، میل به مهاجرت تقریباً میان کلیه اقشار یعنی در بین افراد تحصیلکرده، دارای موقعیت شغلی مناسب، جوانان زیر ۲۰ سال، روستاییان و افراد متاهل نیز چشمگیر است و این میل را در حال حاضر یک میل عمومی میتوان قلمداد کرد.
اقتصاد کشور در سالهای اخیر شرایط باثباتی را تجربه نکردهاست و شرایط اقتصادی کشور را بهطور کلی و پس از تحریمهای اقتصادی سال ۹۶ میتوان سخت قلمداد کرد. نرخ تورم بسیار بالا، فرار سرمایه، عدم تحقق برنامههای اقتصادی و عمرانی و بیکاری خواهناخواه موجب فرار از مبدأ و میل به مهاجرت میشود. اما شواهد موجود در فضای مجازی نشان میدهد که جستجوی کلمه مهاجرت ارتباط گستردهای با وقوع رویدادهای سیاسی در ایران دارد. چنانچه در تصویر شماره ۱ قابل رؤیت است بعد از حوادث آبان ۱۳۹۸ و انسداد اینترنت، پس از شلیک به هواپیمای اوکراینی و بروز اعتراض متعاقب در برخی از دانشگاههای بزرگ کشور (دی ۹۸ )، شاهد رشد یکباره جستجوی کلمه مهاجرت در کشور هستیم. همچنین در مهرماه ۱۴۰۱ و بعد از درگذشت مهسا امینی و حوادث متعاقب نیز شاهد جستجوی بالای کلمه مهاجرت بودهایم که البته نسبت به سال ۱۳۹۸ کاهش جدی داشته است. این مسئله (یعنی کاهش جستجوی مهاجرت بعد از حوادث) ممکن است متأثر از سطح بالای درگیریها و امید مخالفان به تغییر باشد. نکته جالبتوجه اینکه در شهریور ۱۴۰۲ نسبت به شهریور ۱۴۰۱ محتوای مرتبط با مهاجرت بسیار افزایشیافته که گویای ناامیدی از تغییر است. بیشترین جستجوی اینترنتی مهاجرت در ایران اما مربوط به تیرماه ۱۴۰۰ و پس از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم است. در این بازه و بعد از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی شاهد افزایش جستجوی اینترنتی این موضوع هستیم که گویای نگرش کاربران منتقد به شروع به کار دولت ناتمام است.
توزیع استانی جستجوی کلیدواژههای مهاجرت در گوگل
بیشترین جستجوی اینترنتی کلمه مهاجرت به ترتیب مربوط به استانهایی تهران، البرز، گیلان، اصفهان و مازندران بوده است. استانهایی که عموماً به لحاظ بلوغ اجتماعی پیشگام و به لحاظ رفاه بیدغدغهاند و تعلق قومیت خاصی (فارس هستند) ندارند. کمترین میزان متعلق به استانهای سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد و اردبیل است. از این قرار جستجوی اینترنتی کلمه مهاجرت بیشتر در استانهای توسعهیافته کشور انجامشده است. با این همه اختلاف جستجوی کلمه مهاجرت و جستجوی مهاجرت به کشورهایی مانند کانادا، آلمان و عمان چندان زیاد نیست و حتی میتوان کرد کهاین پدیده به یک دغدغه و مسئله فرا استانی تبدیلشده است.
میزان تولید و مصرف محتوا پیرامون موضوع
در جدول زیر میزان محتوای تولیدشده درباره دیدگاه کاربران مجازی ایرانی پیرامون مهاجرت، در یک سال منتهی به انتهای دیماه ۱۴۰۳ تشریح شده است.
کانادا سرزمین فرصتها
براساس نظر روانشتاین اکثر مهاجرین مسافت کوتاهی را طی میکنند و با افزایش مسافت میزان مهاجرت و میل بدان کاهش مییابد. به عبارتی مجاورت، خود یک جاذبه برای مهاجرت است. با این همه مواردی مانند لسآنجلس و پس از آن تورنتو و اتاوا مثال نقض این نظریه هستند. با وجود بُعد مسافت، بسیاری از ایرانیان با بالاترین سطوح سرمایه فرهنگی (پزشکها، اساتید دانشگاه و متخصصان فناوری اطلاعات)، سرمایه اجتماعی (سلبریتیها و افراد دارای شأن اجتماعی بالا) و سرمایه اقتصادی در سالهای اخیر راهی این کشور شدهاند. در مواردی برای مثل فرد پزشک پس از ترک کشور در مشاغل سطح پایینترین مشغول به کار شده است. این در حالی است که کانادا مانند سایر کشورهای غربی پذیرش بهعنوان پزشک عمومی را منوط به طی کردن دورههایی سه ساله کرده است. یعنی اگر فردی در ایران پزشک متخصص است باید در کشور کانادا یک دوره سه ساله را برای پزشک عمومی شدن سپری کند. بسیاری از آنها نیز یک با طی کردن یک دوره یک ساله در کشور کانادا پرستار میشوند. سؤالی که مطرح میشود این است که چرا شخصی با بالاترین سطوح فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در پی مهاجرت به کاناداست؟ این کشور برای آنها چه آوردهای دارد؟ اگر برای بسیاری مسائل مالی و سیاسی عامل مهاجرت است، چه عاملی باعث مهاجرت آنها میشود؟
کانادا در حال حاضر تصویر یک سرزمین موعود را برای بسیاری از ایرانیان دارد. خصوصاً اکنون که رسیدن به آمریکا برای ایرانیان بیش از حد دشوار شده است، کانادا این نقش را بر عهده گرفته است. تصویر برساخت شده از کانادا تصویری بیش از اندازه ایدهآل و غیرواقعی است. تساهل و پذیرش بالای جامعه کانادا، انگلیسیزبان بودن، خیابانها، شهرها و مردم آمریکایی، وجود خیل عظیمی از ایرانیان و اجتماعات ایرانی، پهنای بالای این کشور و احساس زیادی نبودن و حتی سرمای هوا، از جذابیتهای کانادا برای ایرانیان است. مهمتر از همه آنها اینکه کانادا در حال حاضر مبدل به یک برند شده است که حاوی سرمایههای نمادین، فرهنگی و اجتماعی بالایی است. یعنی فردی که دارای بالاترین سطوح فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است میتواند از این طریق اقدام به تبدیل سرمایه کرده و به سرمایه فرهنگی خود بیافزاید. خروج از مناسبات کنونی در ایران، از هوای آلوده کشور، کمبود آب و فشارهای سیاسی و اجتماعی، به آنها و دیگران احساس خوشایند خارج از گود ایستان را القا میکند. از این جهت زندگی در خارج و خصوصاً کانادا، موجب یک افزودن یک فراسرمایه فرهنگی و اجتماعی میشود که در درون ایران امکان کسب آن وجود ندارد. میتوان این سرمایه یک سرمایه فرامیدانی قلمداد کرد.
اولین تصاویر سرچ کانادا و آلمان در گوگل (بازنمایی کارت پستالی)
بررسی مهاجرت در فضای مجازی
مهاجرت یکی از مهمترین موضوعات این روزهای فضای مجازی است و مطالب تولیدشده دربارهاین موضوع، به بخشی از محتوای کانال های سیاسی، طنز، فرهنگی و حتی محلی تبدیلشده است. در یک سال گذشته (یک سال منتهی به ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳) حدود ۱ میلیون و ۳۷۲ هزار محتوا درباره مهاجرت در سه بستر توئیتر، اینستاگرام و تلگرام تولید شده است. مستقیم ترین محتوا مربوط به بستر توئیتر است و کم ارتباط ترین بستر به محتوا بستر اینستاگرام است، چرا که در این بستر از هشتگ مهاجرت برای تولید انواع محتوا استفاده میشود. این در حالی است که محتوای تلگرام اغلب خبری و تبلیغاتی است. اساسا روند این تبلیغات با ایجاد موج ناامیدی در مواجهه با مشکلات، شبههافکنی، بیان احساسات مقایسهای و خاطرات منفی که رنگ اشتراک تجربه دارند آغاز میشود. پس از به دام افتادن افراد در حلقهی ناامیدی و ایجاد انگیزه، راه حل مهاجرت بهافراد پیشنهاد میشود. سپس توسط مؤسسات با رنگ و لعاب سفارشیسازی، راه حل مهاجرت و پیشنهاد مؤسسات رنگانگ کهایرانی هستند؛ دنبال میشود.
بررسی مهاجرت در بستر توییتر
بستر توئیتر به نظر بهترین بستر برای سنجش نگرش کاربران به مهاجرت است. این بستر گرچه وجه نخبگانی و طبقاتی دارد اما دارای مزیت هایی مانند مرجعیت است. علاوه بر این در این بستر به ندرت محتوای تبلیغاتی تولید میشود و افراد با شفافیت بیشتری درباره مسائل تولید محتوا می کنند. در ادامه محورهای این بستر تشریح میشوند:
احساس استیصال و ناامیدی از بهبود شرایط کشور
یکی از موضوعاتی که توسط منتقدان داخلی، معاندان و کاربران غیرسیاسی در طول یک سال اخیر تولید شده، محور احساس ناامیدی و استیصال است. این محور عمدتاً با ارجاع به کلیت نظام و عملکرد آن تولید شده است. چنانچه از نمودار بالا پیداست این محور در بستر توئیتر ۲۴ درصد از کل محتوای تولیدشده در بستر توئیتر را به خود اختصاص دادهاست. در این محور، کاربران علت اصلی ترک کشور یا انگیزه اصلی خود برای مهاجرت را احساس ناامیدی از بهبود شرایط در سطوح مختلف (ملی، گروهی یا فردی) عنوان میکنند. در این محور عامل مشخصی از سوی کاربر ذکر نمیشود. تحلیل محتوای تولیدشده نشان میدهد کاربران در این تم، ضرورتاً احساس خوبی به مهاجرت ندارند، اما امیدی به ماندن نیز در آنها دیده نمیشود. این طیف از کاربران عموماً کسانی هستند که شرایط کشور را با ارجاع به زیست روزمره خود یا دیگران در کلیت آن غیرقابلتحمل یا فاقد آینده مشخص و ناامیدکننده عنوان میکنند و عمدتاً کاربران غیرسیاسی هستند. این طیف و احساس استیصال آنها را البته نمیتوان منفک از شرایط اقتصادی و سیاسی تلقی کرد اما به هر طریق شمار زیادی از کاربران، از استیصال و ناامیدی و عدم تحمل وضعیت کشور و مهاجرت صحبت کردهاند.
شرایط نامناسب اقتصادی
ایران در سالهای اخیر شرایط اقتصادی وخیمی را تجربه کرده است. رشد اقتصادی کشور و حجم حساب سرمایه در ۱۰ سال اخیر منفی بوده است. نیز از سال ۱۳۹۵، تورم سالانه هرساله با روند افزایشی قابل توجهی روبرو شده است و در دو سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به بیش از ۴۰ درصد رسیده است. مرکز آمار ایران در تازهترین گزارش خود از وضعیت تورم و روند قیمتها (آذر ۱۴۰۲) اعلام کرد که شاخص قیمت مصرفکننده خانوارها نسبت به دوره مشابه سال قبل، ۴۴.۴ درصد افزایش داشته است.
این موارد از سوی برخی از کاربران بهعنوان عامل مهاجرت آنها یا دیگران در نظر گرفته شده است.
از سوی دیگر احساس عمیق فلاکت اقتصادی، بازنمایی وضعیت اقتصادی کشورهای دیگر است. این محتوا خصوصاً در بستر یوتیوب منتشر و مورد استقبال کاربران در توییتر، اینستاگرام و سایر بسترها قرار گرفت. در این محتوا، برخی کاربران اغلب غیرسیاسی، اقدام به تولید محتوا درباره تجارب خرید خود در بازارهای کشورهای غربی و مقایسه درآمد و مخارج میکنند که با استقبال گسترده کاربران قرار همراه بوده است. برای نمونه شخصی درآمد یک روز کار خود را در جیب گذاشته و به یک فروشگاه وارد میشود و به زبان ساده قدرت خرید کشور میزبان را نشان میدهد. این محتوا به خوبی در این بخش و نه در کلیت اقتصادی، شکاف درآمد و هزینه را بازنمایی می کند. در مجموع، وضعیت اقتصادی بحرانی ایران موجب تمایل به مهاجرت از کشور شده و حداقل ۱۰ درصد از کاربران این عامل را انگیزه خود برای خروج از کشور عنوان کردهاند.
اعتقاد به خفقان کشور و جستجوی فضای باز سیاسی و اجتماعی
۱۵ درصد از کل محتوای تولید شده در بستر توئیتر مربوط به محور تاثیر احساس خفقان سیاسی و اجتماعی در کشور بر مهاجرت است. در این محور کاربران علت و انگیزه اصلی خود و دیگران از مهاجرت را، شرایط سیاسی و اجتماعی عنوان میکنند. حجاب و محدودیت های آن، فضای بسته سیاسی، تصویب طرح هایی مانند صیانت از کاربران در فضای مجازی، سرکوب اقلیت ها، کارگران، معلمان و معترضان و اخراج منتقدان از سمتهای دولتی و دانشگاهی در این محور مورد اشاره کاربران قرار گرفتهاست. برای مثال در جریان اخراج دکتر شریفی زارچی استاد مطرح دانشگاه شریف، عده زیادی از کاربران وی را تشویق به مهاجرت از کشور کردند که حتی با واکنش وی همراه بود. برخی از کاربران بهاظهارات مسئولان و متصدیان ارجاع داده و با اشاره به سطح نازل برخی از اظهارات، سیاست ها و اقدامات شرایط را برای ماندن نامناسب ارزیابی کردهاند. به نظر این طیف از کاربران با وجود فشارهای نیروهای امنیتی و نقش تعیین کنندهانها در عرصه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، نباید انتظار حضور و فعالیت نخبگان در کشور را داشت.
بازنشر دشواریهای مهاجرت
در مقابل محتوای مثبت برخی از کاربران اقدام به تولید محتوای منفی و اغلب واکنشی درباره مهاجرت کردهاند. این کاربران مهاجرت را حاوی ابعاد تلخی اعم از دوری از خانواده، عدم شرکت در مناسک ها و مراسم های خانوادگی مانند مراسم سوگ اعضای خانواده، زیستن در شرایط بعضاً سخت (مانند هوای سرد کانادا)، عدم ارتباط با جامعه مقصد و مواردی از این دست دانسته و تجارب تلخی از مهاجرت در فضای مجازی به اشتراک گذاشتهاند.
بخشی از مصاحبه آنلاین (سوژه ساکن آلمان)
اینجا در دانشگاه خیلی سخت میگیرن. دوست من وقتی دفاع کرد، اساتید کلاً پایاننامه دوستم رو رد کردند و حتی نذاشتن دفاعش به آخر برسه. ایراد روششناسی گرفتن و اخراجش کردند. در حالی که شما در ایران در بهترین دانشگاهها هیچوقت چنین چیزی نمیبیند. با دانشجو راه میان. در دانشگاههای اینجا از شما کار دقیق میخوان. به شما پول میده استاد و در ازاش کار میخواد. دانشجو باید کاملاً در اختیار دانشگاه باشه ولی جداً خیلیها فکر میکنند ما در دانشگاهها مثل ایران در حال خوشگذرانی هستیم. (با خنده میگوید)
دانشگاه فقط اینجوره یا باز کار هم دارای همین مناسبات هست؟
ببینید طرف شما رو استخدام میکنه و خیلی شفاف از شما کار میخواد. الان خواهر من در آمریکاست. یکبار صحبت میکردیم گفت اینجا یا سر کارم یا خونه. گفت حساب کردم در یک ماه اخیر مجموعاً بیست دقیقه با مردم معاشرت (غیر از کار) نداشتم!
پس این کلیپها که بعضی از کاربرا درباره وضعیت کشورهای غربی تولید می کنند واقعی هست؟
بله. ولی بعضیا بزرگنمایی میکنند. ببینید اینجا همه چیز شفافه. کارفرما و استاد از شما کار میخواد. بعد تفاوت فرهنگی هست. من کسی رو میشناسم توی ایران خونه از خودشان توی محله گیشا (تهران) داشتند. خودش به من گفت حتی یک ساعت کار نکردهام. دلیلی هم برای مهاجرت نداشته ولی الان آلمان هست و در قطار شهری کار میکند. من توی ایران مستاجر بودم و چیزی نداشتم ولی برایم قابل فهم نیست آدمی که در ایران خونه، ماشین، شان اجتماعی بالا و زندگی داره چرا باید بیاد اینجا کارگری کند.
انتقاد از آسان تلقی کردن مهاجرت
بخشی از محتوای منفی تولید شده در مورد مهاجرت متأثر از مواردی نظیر دشواری های مهاجرت است. بهطور کلی کاربران مهاجر بر این باورند که مهاجرت احتمالاً پدیدهای متفاوت و جذاب است اما حاوی دشواری هایی است و نباید نگاهی اغراق آمیز بهان داشت. مواردی مانند اپلای، هزینه های مسافرت، آزادسازی مدرک دانشگاه، مدرک زبان و مهم تر از همه دوری از خانواده و وطن، تجربه مهاجرت را سخت و دشوار کرده است. به نظر این کاربران نگاه وجدآمیز به مهاجرت، مصداق سانسور واقعیت های مهاجرت است و باید بهاین مسئله به مثابه یک واقعیت و نه یک رویا نگریست.
تلقی مهاجرت به مثابه فرصتی برای شکوفایی
در برابر محتوای انتقادی برخی از کاربران درباره مهاجرت، برخی دیگر از آنها به دفاع از مهاجرت پرداخته و مهاجرت را ابزاری برای شکوفایی عنوان کردهاند. این کاربران عمدتاً با مقایسه زندگی خود در ایران و کشور مقصد، وضعیت فعلی خود را بهتر و در مواقعی غیرقابل مقایسه عنوان میکنند و دیگران را نیز دعوت به مهاجرت میکنند.
انتقاد از اظهارات منفی درباره مهاجرت
۱۸ درصد از محتوای تولید شده در دو بستر توئیتر و اینستاگرام با مرجعیت حاکمیت و مقامات سیاسی است. برخی از مقامات کشوری، سلبریتی ها و کاربران ارزشی، بعضاً در فضای مجازی اقدام و رسانهاقدام بهانتقاد از مهاجرت و مهاجران میکنند.
در این اظهارات افراد مهاجر اغلب به وطن گریزی و فرار از مسئولیت متهم شدهاند. به نظر کاربران، خیانت واقعی، سازوکار سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور است که موجب گسترش فقر، نابرابری، بیکاری و فاصله طبقاتی شده است. این کاربران با ذکر مثال هایی مانند زندانی شدن نخبگان یا کار در مشاغل غیرمرتبط و خدماتی (مانند اسنپ)، اخراج اساتید و اظهارات و اقدامات برخی از مسئولان بهانتقاد از اظهارات مقامات و منتقدان مهاجران پرداخته و محتوای منفی شایان ذکری را در مورد ایشان تولید نمودهاند.
مدلهای مهاجرتی دافعه و جاذبه
مهمترین تئوریهای مهاجرت مبتنی بر مدلهای جاذبه و دافعه و احساس محرومیت نسبی هستند. در این مدلها مانند مدلهای اقتصاد رفتاری، افراد به عنوان سوژه آگاه اقدام به مقایسه شرایط مبدا و مقصد کرده و پس از حساب و کتابهای معمول درباره مهاجرت تصمیمگیری میکنند. برمبنای این نظریهها در ایران به نظر میرسد که وزن عوامل دافعه در مبدا بسیار بیشتر از وزن عوامل جاذبه در مقصد باشد. علاوه بر محتوای تولیدی، گسترش مقاصد مهاجرتی تقریباً به کلیه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه گویایی این واقعیت است که حداقل برای بسیاری از شهروندان جاذبه مقصد واجد اهمیت نیست و آنها صرفاً در پی خروج از کشورند.
در توئیتر چه کسی درباره مهاجرت حرف میزند؟
مهاجرت در ایران در حال تبدیل شدن به یک موضوع سیاسی است. اغلب مقامات تراز اول کشور اعم از رهبری، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس و ائمه جمعه دربارهاین موضوع اظهارنظرهایی داشته و واکنشهایی را از سوی مخالفان و منتقدان دریافت کردهاند. این در حالی است که بهطور کلی اغلب کسانی در که در بستر توئیتر درباره مهاجرت صحبت کردهاند، کاربران غیرسیاسی بودهاند (۵۵ درصد). پس از این طیف، کاربران منتقد داخلی (۲۶ درصد) و کاربران مخالف با ۱۸ درصد قرار گرفتهاند. این نسبت گویای این است که با وجود سیاسی نگریستن این مسئلهاز سوی حاکمیت، موضوع مهاجرت کماکان مسئله کاربران غیرسیاسی است.
جمعبندی توئیتر
رصد کلی فضای مجازی نشان میدهد نگرش کلی به مهاجرت با وجود سختی های آن که در محور دشواری های مهاجرت بازنمایی شده (هزینهاقتصادی، سازگاری با فضای کشور مقصد و دوری از خانواده) مثبت است و در بین کلیه آحاد (نه فقط نخبگان و طبقات بالا) تمایل عمومی به مهاجرت دیده میشود. علل بیان شده در مورد مهاجرت به ترتیب شامل احساس استیصال، خفقان سیاسی و اجتماعی، شرایط بد اقتصادی و در نهایت فرصت های شکوفایی در صورت مهاجرت است که گویای داخلی بودن علت هاست. بدین معنا که شرایط داخلی و نه فرصت های موجود در کشورهای خارجی، عامل اصلی مهاجرت تلقی میشود. در حال حاضر مهاجرت و میل بدان تبدیل به یک گرایش عمومی گردیده و تحلیل محتوای موجود در فضای مجازی نشان میدهد که متغیرهای جنسیتی، طبقاتی، محل زندگی و فرهنگی مانند گذشته نقش تعیین کنندهای در میل بدان ایفا نمیکنند.
مهاجرت در بستر تلگرام
در بستر تلگرام، اخبار تولید شده درباره مهاجرت وجهی بسیار کلی تر از بستر توئیتر دارد. تبلیغات، اخبار، گزارش ها و تحلیل ها، مهمترین اخبار درباره مهاجرت در کشور هستند.
بخشی از مصاحبه آنلاین با یک زوج ایرانی ساکن کانادا
اینجا در کانادا من یک زن خانهدار دیدم که در ایران پزشک متخصص بود. اینجا حق طبابت ندارند مگر اینکه تحت شرایطی مدارکشون پذیرفته بشه و بعد از سه سال آموزش شروع به کار کنند. باهاش صحبت کردم و گفتن دیگه قصد طباطبت ندارند و میخواهد خانهدار بماند.
مشاغل دیگه هم هست یا این وضعیت فقط درباره پزشکها وجود داره؟ یعنی کسانی که موقعیت بدی در ایران نداشتند؟
بله. من کارمند شرکت نفت دیدم با حداقل ۲۱ سال سابقه کار، اخیراً هم زوج معلمی را دیدم که هر دو دقیقاً ۲۰ سال سابقه کار داشتند. گفتند به خاطر بچههامون به کانادا مهاجرت کردیم. کلاً شما هر نوع آدمی را تصور کنید در کانادا پیدا میکنید. حتی آدمهایی رو دیدم که بعد از بازنشستگی اومدن.
با این حساب میشه گفت کانادا داره نخبگان ما رو جذب میکنه؟
با توجه به شرایطی که کانادا گذاشته دقیقاً همین طوره. ما چه در مرحله اپلای کردن و چه گرفتن ویزا خیلی بهمون سخت گذشت. با اینکه من و همسرم فارغ التحصیل دانشگاه تهران در مقطع ارشد و عضو بنیاد ملی نخبگان بودیم، به سختی تونستیم متقاعدشون کنیم که بهمون ویزا بدن. افرادی که اینجا هستند هم به همین شکل. اکثراً فارغالتحصیل دانشگاههای معتبر بودند و در ایران دارای مشاغل سطح بالایی بودند. البته نمیشه گفت همه کسایی که اینجا هستند به قول معروف آدم حسابیاند ولی خب اونا هم نمیگذارن هرکسی بیاد اینجا. من خودم الان حداقل ۳۰ نفر از دوستان دانشگاهیم رو میشناسم که اینجا اومدن و انصافاً اکثرشون هم آدمهای کاربلد و با برنامهای هستند.
خب درباره اون افرادی که بازنشسته هستند چطور؟
اکثرشون سرمایهدارن و با ویزای سرمایهداری به کانادا اومدن. اگه اشتباه نکنم ۱۲۵ هزار دلار پول سرمایه گذاری میکنن و میتونن ویزا بگیرن. یعنی بیشترشون واقعاً پولدارن.
تبلیغات مهاجرتی
بیشترین محتوای تولیدی در بستر تلگرام، محتوای تبلیغاتی برای مهاجرت است. این محتوا شامل پیج های تخصصی اخذ ویزا، ارائه مدرک، مقاله، مشاوره پذیرش و حتی آزمون ایتلس و تافل است. درحال حاضر حتی برخی پیجها اقدام بهارائه مدرک بین المللی بوتاکس برای مهاجرت از کشور میکنند و بین المللی بودن مدارک به یک «آپشن» در دوره های آموزشی مختلف تبدیلشده است. از دیگر موضوعات جالب در این مورد پیج های متعدد فروش مدرک زبان انگلیسی از تافل تا آیلتس است که تحت عنوان مدرک تافل در چند روز فعالیت میکنند.
نگرانی از میزان مهاجرت
حدود ۱۱ درصد از محتوای تلگرام درباره مهاجرت بهاین موضوع اختصاص پیدا کرده است. این محور عمدتاً تحت تاثیر نظرات، اظهارات و مصاحبه های کارشناسی و بعضاً ژورنالیسیتی درباره روندهای مهاجرتی است که واقعاً نیز شکلی نگران کننده به خود گرفتهاست.
انتشار آخرین آمارهای مهاجرتی
با مسئله شدن موضوع مهاجرت و فقدان آمارهای دقیق در این مورد، گاه و بیگاه در رسانههای مختف شاهد ارائه برآوردها و دادههای جمعیتی متنوع و بعضاً متناقض درباره وضعیت جمعیتی کشور هستیم. این آمارها در مواردی کلی و در دیگر موارد خاص (مهاجرت پرستارها، دکترها و استارت آپ ها) هستند.
بازنمایی وضعیت اقتصادی بهعنوان عامل مهاجرت
شرایط اقتصادی کشور موجب شده که همزمان با انتشار یک خبر بد یا رویداد اقتصادی، به بحران اقتصادی کشور بهعنوان یک عامل مهاجرت اشاره شود. برای مثال افزایش قیمت دلار، مسکن، افزایش مالیات، یا حتی برخی اظهارنظرهای غیرکارشناسی اقتصادی و تصدی گری برخی افراد بر ارگان های اقتصادی موجب تولید محتوای مرتبط با مهاجرت در فضای مجازی میشود.
بازنمایی شرایط سیاسی بهعنوان عامل مهاجرت
اعتراضات سیاسی سالهای اخیر و مواردی مانند قوانین و اقدامات سیاسی و فناورانه مانند فیلترینگ، تصمیمات زیست محیطی و حتی برخی اظهارنظرها بهعنوان علل مهاجرت جوانان از کشور قلمداد شدهاند.
تشویق مهاجران به بازگشت بهایران
در سالهای اخیر بر بازگشت نخبگان به کشور تاکید فراوانی شده است. این مقوله ذیل مهاجرت موقت قرار میگیرد. یعنی زمانی که فرد به قصد اقامت نهایی به مقصد مهاجرت نمی کند. دولت در سالهای گذشته برخی اقدامات و طرح ها از قبیل اعطای وام به نخبگان، تسهیل رفت و آمد ایرانیان مقیم خارج یا جذب آنها در هیئت علمی دانشگاه را پیاده کرد، کهاین محور ذیل آن قرار می گیرد.
در محور “انتقاد از فانتزی سازی مهاجرت” و “مهاجرت فرصتی برای شکوفایی” از دیگر محورهای بستر تلگرام هستند که پیشتر در در بخش توئیتر بدان ها اشاره شد.
مهاجرت در بستر اینستاگرام
جستجوی کلمه مهاجرت و هشتگ مهاجرت در بستر اینستاگرام نشان میدهد تنها ۳ درصد از کل محتوای تولیدی در این بستر مستقیماً به خود مهاجرت اختصاص پیدا کرده است. فروش ملک در کشورهای خارجی، اخذ مدرک زبان انگلیسی، شرایط اقامت و ویزا، شرایط مهاجرت گروههای مختلف بهانواع کشورها (مثلاً شرایط اقامت کادر درمان در عمان)، انجام کارهای حقوقی و بانکی مهاجرت، اخذ پذیرش در انواع دانشگاه و مواردی از این دست از جمله مهمترین موارد تولید محتوا دربارهاین موضوع است. این موارد ذیل محتوای تبلیغاتی قابل تعریف هستند. در بستر اینستاگرام غیر از محتوای تبلیغاتی محورهای تولید شده نسبتاً مشابه با توئیتر است. محتوای موردتحلیل در این بستر شامل محتوای تبلیغاتی نیست و در این بخش برای اجتناب از حجم بالای محتوای تبلیغاتی، صرفاً کامنت ها مورد تحلیل قرار می گیرند.
چنانچه از نمودارهای بالا پیداست محورهای تولید شده در بستر اینستاگرام شباهت نسبتاً بالایی با محورهای تولید شده در بستر توئیتر دارند و در این بستر، صرفاً شاهد افزایش محور مهاجرت فرصتی برای شکوفایی هستیم. با توجه به شباهت این محورها با محورهای بستر توئیتر از تشریح این محورها خودداری می کنیم و در ادامه به شکل موردی برخی پیج های مهاجرتی در بستر اینستاگرام می پردازیم.
شکلگیری سلبریتی مهاجرت
چنانچه گفته شد، بخشی از جذابیت مهاجرت به دلیل فعالیت برخی از اینفلوئنسرها و بلاگرهای میدان مهاجرت است. جذاب شدن محتوای مهاجرت عده نسبتاً جالبتوجهای از کاربرانِ ساکن دیگر کشورها از آمریکا تا کره جنوبی و عمان را تشویق به تولید محتوا درباره سبک زندگی شان کرده است. عمده ترین محور تولیدی توسط این کاربران آشناسازی مخاطبان با زندگی در آمریکاست و بهطور کلی کاربران این طیف را میتوان ذیل کاربران سبک زندگی یا نزدیک بهانها تعریف کرد.
اینجا برای فهم بهتر محتوای این صفحات جزییات صفحه یکی از آنها تشریح میشود. محتوای تولید شده توسط یکی از کاربران با نام کاربری “زندگی در آمریکا” شامل موارد زیر است: دشواری مهاجرت، لحظه دریافت ویزا، مسافرت در آمریکا، جشن تولد، دلتنگی برای خانواده، پیدا کردن خانه در آمریکا، خرید روزمره، تصور آمریکایی ها دربارهایران، قیمت خودرو در آمریکا، لاتاری، نحوه تمدید گذرنامه، گرامیداشت مهسا امینی، عکس و تصاویر شهرهای آمریکا و بازنمایی زندگی روزمرهاز جمله مطالب بارگذاری شده توسط این کاربر است. در تصویر ارائه شدهاز آن ها غم و اندوه وجود دارد. طبیعاً هر انسانی بعضاً دچار اندوه میشود. اما تصویر کلی ارائه شده توسط آنها تصویر خوشبختی و شادکامی است. محتوای این کاربران بعضاً تا بیش از ۱ میلیون مشاهده دریافت می کند که گویای میل کاربران به محتوای تولیدی توسط آنهاست. این بخش در تبلیغات به حالت رئالیتی شوها هستند. این نوع تبلیغات و القای انگیزه با اساس ایجاد همراهی و همزاد پنداری با مخاطب شکل میگیرد.
جمع بندی نهایی
- وضعیت مهاجرت در ایران نگران کننده و به شدت خسارتزا است. با خروج سرمایه هنگفت از لحاظ علمی،انسانی و ارزی همراهاست. با این همه به نظر میرسد درباره آمار مهاجران و روندهای مهاجرتی، یک نوع اغراق سیاسی وجود دارد که در آن با بزرگسازی آمارهای موجود، وضعیت را بیش از پیش حاد نشان میدهند.
- در زمینه مهاجرت ، مهمترین مسئله در حال حاضر میل به مهاجرت و کیفیت مهاجرت در کشور است. میل به مهاجرت از طبقات بالای فرهنگی و اقتصادی به کلیه تقریباً به کلیه طبقات و اقشار کشیده شده است.
- بر اساس مدلهای جاذبه و دافعه عامل اصلی مهاجرت در ایران دافعه مبدأ است. محورهای تولید شده توسط کاربران در فضای مجازی نشان میدهد احساس استیصال از وضعیت کشور و عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تورم، بیکاری، سطح درآمد، آلودگی هوا، حجاب و برخوردهای امنیتی در گرایش به مهاجرت بسیار موثرتر از جاذبههای کشورهای غربی هستند.
- تصویر کشورهای مقصد در ایران بسیار اینستاگرامی و توریستی است. با این وجود به نظر میرسد در طول یک سال اخیر از شدت تولید محتوای وجدآمیز درباره مهاجرت کاسته شده و حتی بسیاری از بلاگرهای مهاجرت، درباره مسائل و مشکلات مهاجرت و زندگی در دیگر کشورها اقدام به تولید محتوا کردهاند. به عبارتی میتوان ادعا کرد نگرش کاربران به مهاجرت واقعگراتر شده است.
- رویکرد دولت نسبت به مهاجرت تاکنون قهری و ممانعتزا بوده است. بهاین ترتیب دولت با ایجاد موانع اغلب مالی مانند افزایش هزینهازادسازی مدرک، شرایط را برای خروج متخصصان دشوار می سازد.
- این رویکرد به نظر در کوتاه مدت به مثابه یک مانع در برابر مهاجرت تجلی پیدا میکند اما در بلندمدت خود میتواند به یکی عوامل مهاجرت از کشور تبدیل شود.
در مجموع و باتوجه به شرایط اقتصادی کشور و بروز انواع آنومیهای اجتماعی و شکافهای سیاسی به نظر نمیرسد مهاجرت از کشور حداقل در کوتاهمدت فرایندی کاهشی داشته باشد.
نویسندگان
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/۱۵ بهمن ۱۴۰۳
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/۱۵ بهمن ۱۴۰۳