در دنیای امروز، فناوری به عنوان موتور محرکهای برای رشد اقتصادی و تحول اجتماعی شناخته میشود. این حوزه نویدبخش آیندهای است که در آن همه اقشار، فارغ از جنسیت، طبقه اجتماعی یا موقعیت جغرافیایی، به فرصتهای برابر دسترسی دارند. اما در عمل، نابرابریهای جنسیتی همچنان پابرجاست. دادهها نشان میدهند در حالی که سهم زنان در مشاغل فناوری در کشورهایی مانند سوئد به بیش از ۳۰ درصد میرسد، این رقم در ایران کمتر از ۱۶ درصد است، فاصلهای قابل توجه با میانگین جهانی (۲۷ درصد) [۱].
این در حالی است که ایران با پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه فناوری، به ویژه در عرصههای نوظهور مانند استارتاپها و کسبوکارهای دیجیتال، در تلاش است تا موقعیت خود را در دنیای صفر و یک تقویت کند. اما سوال اصلی اینجاست: آیا زنان به خصوص در کشوری مانند ایران میتوانند به طور واقعی از این فرصتها بهرهمند شوند یا همچنان با موانع تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، درگیر خواهند بود؟ این یادداشت، با استناد به دادههای معتبر داخلی و بینالمللی، به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤال کلیدی است[۲].
شکافها و فرصتها: مسیر آموزش زنان در دنیای دیجیتال
مهارتهای فناورانه در دنیای امروز، نه تنها ابزار کار؛ بلکه زیربنای پیشرفت شخصی و حرفهای هستند. گزارش مجمع جهانی اقتصاد تأکید میکند که مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، خلاقیت و توانایی حل مسئله برای موفقیت شغلی حیاتیاند. با این حال، دسترسی برابر به این مهارتها همچنان چالشی جدی است. برای بررسی ابعاد این شکاف، به شکل (۱) که نتایج تحقیقات این سازمان در سال ۲۰۱۸ را نمایش میدهد، مراجعه کنید:
همراستا با این وضعیت، در ایران هم زنان در رشتههای STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات)، همچنان با شکافهای قابل توجهی روبهرو هستند. برای مثال، طبق دادههای گزارش جهانی شکاف جنسیتی ۲۰۲۴، فاصلۀ تحصیلی بین زنان و مردان در رشتۀ مهندسی به ۵۵ درصد میرسد (شکل۲ را ببینید). این شکاف، بهویژه در دسترسی به فرصتهای شغلی در حوزههای فناوری اطلاعات، تأثیری عمیق دارد.
(اعداد بالای جدول، بیانگر فاصلۀ زنان با مردان است)
این آمار نشان میدهد که بایستی برنامههای آموزشی هدفمندی برای کاهش این فاصله، طراحی و ارائه کرد. چنین برنامههایی باید بهطور ویژه بر توانمندسازی زنان در حوزههای STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) تمرکز کنند و فرصتهای دسترسی به منابع آموزشی، کارگاههای عملی و پروژههای پژوهشی را برای آنها فراهم آورند. نکته امیدبخش، عملکرد برتر زنان در رشتههای علوم انسانی، هنر و آمار است. زنان ۳۰ تا ۳۵ درصد بیشتر از مردان، در این حوزهها حضور دارند. این موفقیتها نشاندهنده ظرفیت بالای زنان در عرصههای علمی است و میتواند الگویی برای تقویت حضور آنها در سایر رشتهها و حتی همکاریهای بینرشتهای مانند تحلیل داده و طراحی دیجیتال باشد.
از تبعیض تا کارآفرینی در دنیای دیجیتال
دنیای دیجیتال بهطور ناخواسته بستری برای تعمیق برخی تبعیضها فراهم کرده است. الگوریتمهایی که برای تصمیمگیری در زمینههای مختلف مانند استخدام طراحی میشوند، گاهی تعصبات انسانی را تقویت میکنند. مطالعهای در دانشگاه ملبورن، نشان داد که الگوریتمهای استخدامی، رزومههای مرتبط با نامهای مردانه را به رزومههای مشابه با نامهای زنانه ترجیح میدهند[۳]. حتی در شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل، اپل، فیسبوک و مایکروسافت، تنها ۲۴ درصد از مشاغل حوزۀ فناوری به زنان اختصاص دارد. از همین روی بود که شرکت آمازون، استفادۀ آزمایشی از هوش مصنوعی استخدام را کنار گذاشت.
در ایران، موانع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، این شکاف را عمیقتر کردهاند. در شکل (۳) شکاف جنسیتی در برخی گروههای شغلی در ایران نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، بیشترین فاصله در مشاغلی مانند فناوری اطلاعات و شبکه و برنامهنویسی دیده میشود؛ در حالی که این فاصله در حوزههایی مانند مارکتینگ و طراحی گرافیک، کمتر است.
منبع: گزارش جامع بازار کار ایران، ایران تلنت 1402
در مقایسه سالها نیز این الگو همچنان تکرار میشود. شکل (۴) که درصد شاغلین زن در گروههای مختلف شغلی را از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد، بر این روند صحه میگذارد. طبق دادههای موجود در این شکل، مشاغل مربوط به فناوری اطلاعات در طول این سالها همچنان جایگاه کمی در بین زنان داشتهاند؛ بهطوریکه در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ حتی هیچ زنی در این بخش فعالیت نداشته است.
منبع: گزارش جامع بازار کار ایران، ایران تلنت
این شکاف حتی در پروژههای دورکاری هم مشهود است. بهعنوان مثال، در سال ۱۴۰۲ تعداد کاربران زن وبگاه دورکاری پونیشا ۱۹ درصد، کمتر از کاربران مرد بوده است. این شکاف در بازۀ سنی ۱۸ تا ۳۰ سالهها شدیدتر هم میشود: بیش از ۳۲ درصد. آمار پایینتر زنان در مشاغل فناورانه میتواند به عوامل مختلفی مربوط باشد. یکی از عوامل احتمالی، محدودیت در دسترسی به آموزشهای تخصصی برای زنان است. بسیاری از برنامههای آموزشی در این حوزه ممکن است به صورت نابرابر طراحی شده باشند یا زنان به دلیل کلیشههای فرهنگی و باور پایین به توانایی خود، از ورود به آنها دلسرد شوند. از سوی دیگر، کمبود الگوهای زن موفق در حوزه فناوری اطلاعات نیز میتواند نقش بازدارندهای ایفا کند.
شرایط اقتصادی و فرهنگیِ جامعه هم در این امر دخیل است؛ برای مثال، مشاغل فناوری اطلاعات معمولاً به انعطافپذیری بیشتری در ساعات کاری نیاز دارند یا مستلزم کار در محیطهایی با ترکیب جنسیتی غالب مردانه هستند که ممکن است برای بسیاری از زنان، محیطهای مناسبی تلقی نشوند. علاوه بر این، عدم تطابق فرصتهای شغلی موجود با نیازهای زنان، مانند عدم ارائه تسهیلاتی برای کار از راه دور یا حمایتهای اجتماعی برای توازن کار و زندگی، میتواند از دیگر دلایل کاهش حضور زنان در این بخش باشد.
اما این تمام داستان نیست. علیرغم محدودیتها، زنان در سالهای اخیر نقش قابل توجهی در راهاندازی و توسعه استارتاپها ایفا کردهاند. شکل (۵) نمونههایی از استارتاپهای تأسیس شده توسط زنان ایرانی را نمایش میدهد. تبسم لطیفی بنیانگذار مامانپز در این زمینه میگوید: «۱۵ درصد از زنان شاغل در مامانپز، خانمهای سرپرست خانوار هستند، ۴۵ درصد از آنها تحصیلات کارشناسی یا بالاتر دارند و آمار شاغلان با سن بیش از ۶۰ سال و کمتر از ۳۰ سال نیز بهصورت برابر، ۵ درصد است». این استارتاپ تنها نمونهای برای مشارکت بیشتر زنان به خصوص زنان محروم و ناتوان (به لحاظ مالی) در چرخۀ اقتصادی جامعه را نشان میدهد.
هرچند که این مسیر خالی از چالش نبوده است. هر یک از این زنان در مصاحبههای خود به موانع و دشواریهایی اشاره کردهاند که بر سر راهشان قرار گرفته است. برای مثال، نازنین دانشور، بنیانگذار تخفیفان، و فرزانه دانشمند، مؤسس چیگل، از جمله زنانی هستند که به چالشهای مهمی همچون تأمین سرمایه برای راهاندازی و گسترش کسبوکار خود اشاره کردهاند. این مسئله، که اغلب ناشی از عدم اعتماد سرمایهگذاران به تواناییهای مدیریتی زنان است، یکی از موانع اصلی توسعه استارتاپهای زنانه محسوب میشود. علاوه بر این، مقاومت فرهنگی در برابر زنان در جایگاه مدیر و رهبر، چالشی ساختاری است که بسیاری از زنان کارآفرین، بهویژه در جوامع سنتی، با آن مواجهاند.
عوامل دیگری نیز نقش بازدارندهای در این مسیر دارند. مهاجرت نیروهای متخصص، که در سالهای اخیر شدت گرفته است، از جمله چالشهای بزرگ در حوزه فناوری است که بر دسترسی زنان به شبکههای حرفهای تأثیر گذاشته است. سندروم خودکمبینی (Imposter Syndrome) نیز به عنوان یکی از موانع روانی، موجب کاهش اعتماد به نفس و احساس ناتوانی در برخی از زنان شاغل در این حوزه میشود، حتی زمانی که آنها به موفقیتهای قابلتوجهی دست یافتهاند.
از سوی دیگر، سپیده نصیری، کارآفرین و بنیانگذار سازمان غیرانتفاعی PWIT در آمریکا، که با هدف توانمندسازی زنان، بهویژه ایرانیتباران فعال در حوزه فناوری، تأسیس شده است، از کمبود نمایندگی زنان در اکوسیستم استارتاپی ایران یاد میکند. او معتقد است: «کمبود زنان در این اکوسیستم نه تنها از بهرهمندی جامعه از دیدگاههای نوآورانه و متنوع آنان جلوگیری میکند، بلکه باعث شده برخی جلسات و تصمیمگیریهای مهم، بدون درنظر گرفتن دیدگاههای زنان انجام شود»[۴].
کلام پایانی: همکاری برای آیندهای برابر
دنیای دیجیتال به مثابه شمشیری دولبه است؛ از یک سو میتواند فرصتهای بیشماری برای رشد، نوآوری و شکوفایی فراهم کند و از سوی دیگر، در صورت مدیریت نادرست ممکن است نابرابریها و شکافهای اجتماعی را تشدید کند. در این میان، بهرهبرداری عادلانه از این فضا مستلزم همکاری مستمر میان نهادهای دولتی، خصوصی و مدنی است. نهادهای دولتی باید زیرساختهای دیجیتال را تقویت کرده و آموزشهای رایگان را در اختیار عموم به ویژه گروههای محروم قرار دهند. نهادهای خصوصی نیز باید با تغییر سیاستهای استخدامی خود، بستری مناسب برای ورود زنان به حوزههای فناوری فراهم کنند. این نهادها میتوانند با ارائه تسهیلاتی نظیر ساعات کاری انعطافپذیر، برنامههای حمایت مالی برای زنان کارآفرین و ابزارهای کار از راه دور، زنان را در مسیر رشد حرفهای یاری کنند. همچنین، نهادهای مدنی وظیفه دارند با برگزاری کارگاههای آموزشی، ایجاد آگاهی عمومی و ترویج الگوهای موفق، زنان را به حضور فعالتر در دنیای دیجیتال ترغیب کنند.
علاوه بر این، الگوگیری از نمونههای موفق جهانی نیز ضروری است. اقدامات اتحادیۀ بینالمللی مخابرات (ITU) در این راستا، نمونهای بارز است. این اتحادیه با اجرای برنامههایی مانند روز جهانی دختران در آوریل هر سال برای تحصیل آنان در رشتههای STEM، اردوهای آموزشی کدنویسی منطقهای و مصاحبههای Talking Ted جهت معرفی زنان موفق در حوزه فناوری، گامهای مؤثری برای کاهش شکاف دیجیتال جنسیتی برداشته است.
این رویکردها نشان میدهند که با همگرایی تلاشها و همکاری همهجانبه، میتوان به برابری دیجیتال نزدیکتر شد. دستیابی به این هدف نه تنها موجب شکوفایی استعدادهای نیمی از جامعه میشود، بلکه پایهگذار پیشرفت پایدار در دنیای فناوری و فراتر از آن خواهد بود. در نهایت، دنیای دیجیتال میتواند عرصهای باشد که زنان و مردان به یک اندازه در آن بدرخشند و جامعهای برابرتر و پیشرفتهتر را رقم بزنند.
پانویس و ارجاع
[۱] به این پایگاه رجوع کنید: Dev.to
[۲] محاسبات نگارنده بر اساس گزارش جهانی شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۴، دادههای در دسترس گزارش جامع بازار کار ایران (موجود در وبگاه ایران تلنت) برای سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ و گزارش عملکرد وبگاه دورکاری و فریلنسری پونیشا در سال ۱۴۰۲ انجام شده است. لازم به ذکر است که دادههای ایران تلنت برای سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به صورت ادغام شده موجود بوده است. همچنین باید اشاره کنیم که پونیشا، جزئیات دقیقی از پروژهها به تفکیک جنسیت ارائه نکرده است؛ اما با توجه به پروژههای بیشتر برنامهنویسی و توسعه نرمافزار و آماری که از کاربران زن و مرد ارائه میدهد، میتوان نتیجه گرفت که شکاف جنسیتی قابل توجهی وجود دارد.
[۳] این گزارش با عنوان «پیامدهای اخلاقی هوش مصنوعی؛ نتیجۀ توزان نابرابر جنسیتی در نیروی کار» در وبگاه دانشگاه ملبورن، انتشار یافته است.
[۴] اطلاعات مربوط به این استارتاپها در وبگاههای مختلف و مصاحبه با آنها موجود است؛ مانند آیچیزها: رسانه خبری تحلیلی اکوسیستم استارتاپی ایران
نویسندگان
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/۱۵ بهمن ۱۴۰۳
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/۱۵ بهمن ۱۴۰۳