علت اصلی بروز اعتراضات آبان ماه ۹۸ چه بود؟ چگونه این اعتراضات در سطح ملی گسترش یافت؟ چه شباهت و تفاوتی بین اعتراضات آبان ۹۸ و دی ماه ۹۶ وجود دارد؟ آیا این اعتراض مقدمه خونین یک انقلاب بود که به شکست منجر شد و یا شورش و هیجان مردم ناراضی و نگران؟ کدام یک از این عبارات برای توصیف اتفاقات آبان ۹۸ مناسبتر است؟ آیا احتمال وقوع این دست حوادث وجود دارد؟
«آتش خاموش؛ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸» روایتی تحلیلی از اتفاقات آبان ۹۸ برای ارائه پاسخ به همین پرسشهاست. این کتاب زیر نظر سعید مدنی در موسسۀ رحمان تهیه شده و اثری جامعهشناسانه و نظری است که با واکاوی اخبار، گزارشها، اظهارنظرها و گفتگوهای متعدد از ۲۴ آبان تا ۱۵ دیماه ۹۸ به توضیح و علتیابی وقایع میپردازد.
هدف کتاب، بررسی اعتراضات آبان ۹۸ به عنوان یک اتفاق اجتماعی و نورافشاندن بر وضعیت مردمیاست که در آن نقش داشتند. گردآوری وقایع و مستند کردن آنها و ارائۀ مجموعهای از واژگان و مفاهیم جامعهشناسی برای پی بردن به علل پدید آمدن اعتراضات گسترده در آبانماه از مهمترین ویژگیهای این کتاب است.
آتش خاموش در ۱۱ بخش از زوایا و دیدگاههای مختلف به حوادث آبان ۹۸ میپردازد و در تلاش است تا نقش طبقات مختلف را در اعتراضات نشان دهد. در متن پیش رو ابتدا روایت کتاب از اعتراضات را به اختصار بازگو کردهایم و پس از آن با اشاره به جای خالی تحلیلهای کمّی در این کتاب، به بررسی انتقادی آن پرداختهایم و پیشنهاداتی برای تلاش در جهت تبیین آماری این اتفاقات ارائه دادهایم. متن کامل معرفی و نقد آتش خاموش را در ادامه مطالعه کنید.
معرفی و مرور
شدت و جغرافیای اعتراضات
کتاب در بخش اول به روایت روزانه حوادث از تاریخ ۲۴ آبان تا ۲ آذر ماه ۱۳۹۸ میپردازد. در بخش دوم به جغرافیای اعتراضات و ابعاد آن میپردازد؛ برخی ناظران اعلام کردند که اعتراضات محدود به شهرهای کوچک، فقیرنشین و حاشیهنشین بوده است. معترضان در چه مناطقی و تحت چه شرایطی رفتار خشونت آمیز نشان دادهاند؟ آتش خاموش برای رسیدن به این سوالات، به جمعآوری اطلاعات از منابع رسمی، گزارش و مطالب سایتهای داخلی و خارجی و اخبار و گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی پرداخته است. در این کتاب نقشهای از پراکندگی اعتراضات و بروز خشونت در شهرستانهای مختلف کشور در اختیار مخاطب قرار گرفته است.
ماهیت اعتراضات
آتش خاموش در توصیف ماهیت اعتراضات آبان از دیدگاه جامعهشناختی ضمن تعریف برخی اصطلاحات جامعهشناسی که در توصیف و طبقهبندی اعتراضات مردمی استفاده میشوند، به دنبال ارائهی توصیفی دقیقتر از ماهیت اعتراضات آبان است. کتاب ضمن تعریف و بیان ویژگیهای مفاهیمی چون «انقلاب»، «جنبش اجتماعی» و «شورش» استفاده از واژههای «انقلاب» و «جنبش اجتماعی» را برای اعتراضات آبان مناسب نمیداند و مناسبترین واژه برای توصیف آن را «شورش» میداند. هرچند در ادامه از نگاه برخی کارشناسان واژه شورش را هم توصیف کاملی نمیداند، چرا که شورشها از لحاظ مفهومی و جغرافیایی محدودند، در حالی که اعتراضات آبان تنها به افزایش قیمت بنزین محدود نماند و دامنه اعتراضات به سرعت گسترده شد و شهرهای زیادی را در بر گرفت.
نقش طبقات اجتماعی
کتاب به نقش گروههای مختلف اجتماعی و طبقاتی در اعتراضات آبان پرداخته است. براساس اظهارات برخی مسئولین و نهادهای امنیتی تهیدستان حضوری جدی در این اعتراضات داشتهاند. در تعریف تهیدستان افرادی مورد اشارهاند که دارای درآمد و سرمایه مادی اندکاند، از دانش و مهارتِ انسانیِ واجدِ ارزشِ مبادله در بازار کار برخوردار نیستند و جایگاه اجتماعی پایینی در جامعه دارند. براین اساس تهیدستان با کارگرانی که از طریق عرضه نیروی کار و مهارتشان امرار معاش میکنند متمایزند. در سالهای اخیر به دلیل شرایط اقتصادی، ورشکستگی واحدهای تولیدی و تعدیل و انقباض بازار کار، بخشی از اعضای طبقه کارگر و طبقه متوسط به مشاغل غیررسمی و خیابانی روی آوردهاند و به این ترتیب به گروه تهیدستان پیوستهاند، اگرچه هنوز به لحاظ فرهنگی خود را متعلق به طبقه متوسط میدانند. نویسندگان کتاب معتقدند این مسئله ممکن است تبدیل شدن این اعتراضات و شورشها به یک جنبش مدنی اجتماعی را در آینده محتمل کند. ایشان سپس با ارائه آمار و ارقامی از خط فقر نتیجه میگیرند که در سال ۹۵، ۳۱ درصد خانوارهای شهری زیر خط فقر بودهاند و وضعیت در سالهای بعد از آن بدتر نیز شده که از آن با تعبیر پایداریِ فقر در کشور یاد شده است.
در ادامه کتاب با اشاره به نقش عمدۀ گروههای فقیر و نابرخوردار در اعتراضات آبان؛ تصریح میکند که استانهای تهران و البرز با کمترین میزان فقر در کشور جزو کانونهای اصلی اعتراضات بودهاند. در مقابل اعتراضات در برخی استانها مثل خراسان جنوبی که جزو فقیرترین استانهاست، بسیار محدود بوده است و به این ترتیب عوامل بروز اعتراض را منحصر به فقر نمیداند. نویسندگان آتش خاموش برای تحلیل اعتراضات در مناطق با فقر کمتر مفهوم «محرومیت نسبی» را چارچوب جامعتری میدانند. محرومیت نسبی اختلاف میان انتظارات مشروع افراد و واقعیتهای موجود و کم بودن احتمال تحقق آن تعریف میشود.
آتش خاموش، در ابتدای بخش پنجم در توصیف نقش حاشیهنشینها به نقل از صاحبنظران میگوید: حاشیهنشینان شهری کنشگران اصلی اعتراض آبان بودهاند. کتاب در تعریف «حاشیهنشینی» آن را نوعی شیوه زندگی میداند که در آن افراد اگرچه در بخشی از شهر سکونت میکنند و در محدوده اقتصادی شهری قرار دارند اما به دلایل مختلف جذب نظام اقتصادی شهر نشده و از خدمات شهری بیبهره هستند. البته حاشیهنشینی را به اینها محدود نمیداند و مسائل گورخوابی، کارتنخوابی، ماشینخوابی و بام فروشی را نیز از انواع جدید اِسکان غیر رسمی در این مناطق میداند. سپس بیان میکند که در مجموع ۲۰ میلیون نفر که حدود ۲۵ درصد جمعیت کشور را شامل میشود در این سکونتگاهها زندگی میکنند که از این ۲۰ میلیون نفر ۱۱ میلیون ساکن بافت فرسوده شهری و ۹ میلیون نفر ساکن سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهای هستند. کتاب به طور مفصل به بیان مختصات جغرافیایی و جمعیتی مناطق حاشیهنشین در استانهای کشور میپردازد و در قالب جدولی مناطق حاشیهنشین و مناطقی را که در آنها اعتراضات گزارش شده است، به تفکیک هر استان بیان میکند و نتیجه میگیرد جز در برخی موارد، اکثر مناطقی که در آنها اعتراض گزارش شده است، مناطق حاشیهنشین بودهاند. در پایان این بخش اشاره میشود که بسیاری از این مناطق را (به ویژه در تهران) نمیتوان در چارچوب مفاهیمی چون «حاشیه» و «حاشیهنشینی» بررسی کرد، چرا که بافت جمعیتی این مناطق دستخوش تغییراتی شده و تنوع زیادی در آن وجود دارد. گروههایی از طبقه متوسط با توجه به شرایط اقتصادی فقیر شدهاند و برای کاهش مخارج زندگی و هزینه مسکن به این مناطق حاشیهای جابجا شدهاند. اِسکان این طبقه سبب تغییر برخی ویژگیهای فرهنگی این مناطق شده است به این ترتیب معترضان حاشیهنشین تنوع طبقاتی داشتند و شامل افرادی از طبقات کم درآمد و متوسط فقیر شده بودند که به لحاظ فرهنگی مولفههای طبقه متوسط را داشتند.
طبقه متوسط موضوعی است که به صورت مفصل در بخش ششم کتاب به آن اشاره میشود. در این قسمت به تفاوت تعریفهای موجود در طبقه متوسط در جوامع غربی و خاورمیانه اشاره میشود: «میتوان طبقه متوسط در ایران را نه یک طبقه متوسط اقتصادیتولیدی که بهای سرمایهداری و دموکراسی را در کشورهای آزاد به دوش میکشد، بلکه یک طبقه متوسط فرهنگی و محصول گسترش تحصیلات به مدد درآمدهای نفتی دانست.» به این ترتیب کتاب طبقه متوسط در ایران را فاقد یک ایدئولوژی مستقل میداند و اعضای آن دارای پایگاههای اجتماعی مختلفاند که این امر مانع از آن میشود که بتوانند طبقه مستقل و واحدی برای کنشهای سیاسی اجتماعی تشکیل دهند. در ادامه با برشمردن برخی از ویژگیها و مختصات طبقه متوسط در ایران به وضعیت این طبقه در سالهای اخیر و نقش آن در اعتراضات آبان پرداخته میشود. کتاب از نگاه نظریهپردازان میگوید طبقه متوسط به دلایلی از جمله تورم فزاینده، افزایش نرخ بیکاری و تحریمهای اقتصادی فقیرتر شده و به طبقات پایینتر ریزش کرده است، در حالی که از ویژگیهای فرهنگی خود فاصله نگرفته و راههای قانونی برای دستیابی به حقوق خود را مسدود میبیند و چنانچه اشاره شد احساس محرومیت نسبی میکند.
در بخشهای هفتم و هشتم کتاب به نقش گروههای جمعیتی جوانان و زنان در اعتراضات آبان پرداخته میشود. کتاب با بیان اینکه اکثر افراد حاضر در اعتراضات، دستگیرشدگان و جان باختگان، جوانان با تحصیلات پایین و بیکار و ساکن مناطق حاشیه ای بودهاند به نقش پررنگ جوانان در این اعتراضات تأکید میکند. در این اعتراضات علاوه بر یک شورش معیشتی ناشی از شوک افزایش قیمت بنزین، شاهد جنبش جوانانی که به طور کلی از وضع موجود به شدت ناراضیاند نیز بودیم. کتاب ضمن بررسی ویژگیها و مختصات جنبش جوانان، آن را متکی به طبقه خاصی نمیداند، بلکه آن را ترکیبی از طبقات فرودست و متوسط میداند که قابلیت آن را دارد که نقطه اتصال طبقه متوسط و محروم باشد. کتاب با برشمردن عوامل زمینهساز جنبش جوانان در ایران، تغییر ارزشها و نگرش و سبک زندگی جوانان و اختلاف با ارزشهای ستنی جامعه و نسل پیشین را یکی از دلایل ایجاد این جنبشها میداند. در این راستا به نتایج «پیمایش ملی ارزشها و نگرشها» در سال ۹۵ اشاره میشود. به عنوان مثال ۵۴ درصد کل جامعه موافق مبارزه با آمریکا بودهاند، در حالی که این رقم بین متولدان دهه هفتاد به ۳۴ درصد کاهش مییابد.
کتاب ضمن اشاره به حضور زنان در اعتراضات بین سالهای ۹۶ تا ۹۸ از نقش گسترده و فعال آنان در اعتراضات آبان سخن میگوید. به گونهای که در نقل قولی از گزارش خبرگزاری فارس، بیان میکند نقش زنان در«میدان داری» و «لیدری اغتشاشات» در آبان چشمگیر بوده است. کتاب در تبیین دلایل خیزش اجتماعی زنان به بیعدالتی و تبعیض جنسیتی ساختاری اشاره میکند و درصد تحصیلکردگان بیکار در زنان را به عنوان نشانهای از این تبعیض ساختاری ذکر میکند، اگرچه در انتها یادآور میشود که شواهدی از مطرح شدن مطالبات زنان به صورت خاص وجود ندارد، اما نفس حضور زنان در این اعتراضات حائز اهمیت است.
تبعات اعتراضات و چشمانداز آینده
صاحبنظران تضعیف سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را یکی از مهمترین اثرات پایدار اعتراضات آبان میدانند. کتاب، نوع واکنش حاکمیت به وقایع آبان را دارای اثرات انکارناپذیر بر باور و اعتقادات مردم میداند. اثراتی که موجب کاهش انسجام ملی و افزایش خشم و نفرت میشود. خشمی که دیگر نه تنها متوجه مسئولان است، بلکه دامنه آن گستردهتر نیز شده است و متوجه نهادهای بنیادی همچون نهاد دین شده است. کتاب علاوه بر بیاعتمادی مردم به نظام، بیاعتمادی نظام به مردم را هم روی دیگر سکه میداند که منجر به بیشتر شدن فاصله مردم و نظام سیاسی میشود که بحران مشروعیت را در پی خواهد داشت.
آتش خاموش در برابر ادامه وضعیت فعلی و تداوم سیاستهای کنونی نتیجهای جز فروپاشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نمیبیند و در مصاحبه با صاحبنظران تصریح میکند که اغلب آنان انتظار مشاهده رفتار جمعی مشابه اعتراضات آبان را در آینده دارند و ضمن یادآوری اعتراضات دهههای اخیر از کاهش فاصله اعتراضات در آینده صحبت میکند. به عقیده صاحبنظران سرکوب حدی از پیشگیری را به همراه دارد ولی با تداوم و تکرار آن از اثر بخشی آن کاسته شده و موجب فوران گستردهتر و عمیقتر جنبشهای اجتماعی میشود. در نهایت کتاب در جمعبندی نظرات کارشناسان نتیجه میگیرد که با تشدید بحرانهای اقتصادی و تداوم اعتراضات شرایط برای حضور طبقات مختلف اجتماعی مهیا شود و با ورود دانشجویان در اعتراضات امکان پیوند گروههای ناراضی در طبقات کم درآمد و طبقه متوسط بیش از پیش فراهم شود.
در فصل پایانی برای برون رفت از شرایط موجود، توصیههایی از زبان صاحبنظران به نظام، مسئولین و مردم ارائه شده است. به گروه دوم توصیه می شود که با پرهیز از خشونت، یافتن راه حل برای تعامل، استفاده از ظرفیت های قانونی و … برای نیل به اهداف خود اقدام کنند و به نظام و مسئولان توصیه میکند، برای اصلاح نظام بانکی و مالیاتی، اصلاح نظام برنامهریزی، به رسمیت شناختن جنبشها، اصلاح نظام مالیاتی، بازخوانی انتقادی گذشته، اقدام کنند.
بررسی و نقد
نمیتوان برای همه اعتراضات از تئوریها و فرمولهای ثابتی استفاده کرد اما داشتن آگاهی نسبت به مقولات جامعهشناسی و شناخت لایههای مختلف جامعه ما را در رسیدن به فرضیات احتمالی و توضیح اتفاقات یاری میکند. این کتاب با بررسی انواع جنبشها و اعتراضات اجتماعی که ممکن است در هر جامعه ای رخ دهد مبانی نظری آنها را بازگو کرده و با ارائۀ مجموعهای از واژگان و مفاهیم، وسعتِ دیدِ مورد نیاز را به خواننده میدهد تا قوای فکری خود را برای تحلیل اتفاقات پیرامون خود به کار برد.
بخش قابل توجهی از کتاب به بررسی ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی گروههای نقشآفرین در اعتراضات اختصاص داده شده است. از جمله به مقوله تهیدستی، حاشیهنشینی، خط فقر، اختلاف درآمد و هزینه، اختلاف طبقاتی، سن و جنسیت معترضین پرداخته است. آتش خاموش، با بررسی این متغییرها سعی در شناسایی مختصات و ویژگیهای معترضان دارد و در این راستا به صورت کیفی به نتایجی هم میرسد. اما در برخی موارد شواهد کافی برای پشتیبانی از این مدعاها ارائه نشده و به نقل قول از صاحبنظران بسنده میشود که بعضاً ممکن است با تشکیک خواننده همراه شود.
برای ارائه شواهد و تقویت ادعاهای مطرح شده از دو طریق میتوان عمل کرد:
- الف) مصاحبه با کسانی که در میدان اعتراضات حضور داشتهاند و شناخت دقیقتر آنان و گزارش نتایج و تقویت مدعیات مطرح شده با استناد به مصاحبهها.
- ب) تحلیلهای کمّی و استنتاج آماری.
با توجه به مجموعۀ دادههای گردآوری شده در کتاب و فراهم شدن مقدمات انجام تحلیلهای کمّی جای خالی این نوع تحلیلها در کتاب احساس میشد.
به عنوان نمونه کتاب به صورت مفصل به گروههای مختلف نقشآفرین در اعتراضات آبان از جمله تهیدستان، حاشیهنشینان، طبقه متوسط، جوانان و زنان اشاره کرده، اما آن را دست کم در بخشهایی که دادهها اجازه میدهد در یک مدل آماری یکپارچه قرار نمیدهد.
در تحلیل نقش زنان علیرغم بیان برخی ادعاها و برخی نقل قولها، بیان شاخصهای بیکاری تحصیلکردگان بین زنان و مردان در نقاط مختلف کشور و مقایسه کلی آن با جوامع دیگر را برای ارزیابی مدعاهای خود به کار نبرده است.
این رویکرد امکان بررسیهای بیشتر و پوشش برخی خلأها را به مطالعه میدهد. به عنوان نمونه علیرغم توجه به گروههای اجتماعی مختلف در کتاب، بررسی ویژهای درباره کارگران و نقش ایشان در اعتراضات، همعرض با بررسی سایر گروهها در کتاب وجود ندارد، اگرچه اشاراتی به ایشان شده اما این موارد عموماً برای مقایسه با گروههای دیگر بوده است. در حالی که با توجه به اعتراضات متعدد کارگران در طول سالهای اخیر و انعکاس آن در اخبار، امکان کمّیسازی آن نیز برای استفاده به عنوان یکی از عوامل زمینهای بالقوه برای توضیح اعتراض میسر بوده است. آیا شهرهایی که سابقه اعتراضات کارگری در سالهای اخیر در آنها بیشتر بوده در اعتراضات آبان نیز حضور بیشتری نسبت به سایر شهرها داشتند؟ آیا بروز خشونت در آنها تفاوت معناداری با سایر شهرها دارد؟ اعتراض و همینطور بروز خشونت در شهرستانهای معترض با کدام یک از متغیرهای زمینهای همبستگی معنادار داشته است؟
برای بررسی ادعاهای مطرحشده در کتاب به منظور تبیین اعتراضات آبان، لازم است شدت و ضعف اعتراض و همینطور بروز خشونت در مناطق معترض به عنوان متغیرهای وابسته از یک سو و عوامل زمینهای به عنوان متغیرهای تبیینگر از سوی دیگر با استفاده از دادههای گردآوری شده ایجاد شوند و فرضیات مطرح شده در کتاب به صورت روشمند مورد آزمون قرار گیرند. این شیوه کمک میکند تا علاوه بر بررسی معنادار تاثیر عوامل بالقوه، وزن هر یک از عوامل را در توضیح وقایع مشخص کنیم و از این طریق به قویترین تبیین برای بروز اعتراضات ۹۸ پی ببریم.
نویسندگان
- ۲۷ آبان ۱۳۹۹
- ۲۷ آبان ۱۳۹۹
- ۲۷ آبان ۱۳۹۹