روسپیگری در ایران سابقهای طولانی دارد و در اکثر دورههای تاریخی عملی ناپسند و غیرقانونی شناخته شده است(فلور، ۲۰۱۰). تا اواخر دوره قاجار مکان مشخصی برای روسپیان وجود نداشت، اما در این دوره “شهر نو” بهعنوان محل قانونی برای آنان تعیین شد (دژمخویی و پاپلی یزدی، ۲۰۲۰). در سال ۱۹۴۷، حدود ۴۰۰۰ زن روسپی در شهر نو و اطراف تهران و ۱۲۶۰۰ نفر در سایر مناطق ایران وجود داشتند(فلور، ۲۰۱۰). پس از انقلاب اسلامی، شهر نو تخریب شد و روسپیگری غیرقانونی اعلام شد؛ این امر فعالیتهای روسپیان را به شکل غیررسمی و پنهان درآورد و حقوق آنان را به حاشیه راند(دژمخویی و پاپلی یزدی، ۲۰۲۰). آمار رسمی درباره تعداد روسپیان ر ایران موجود نیست، اما پژوهشها نشان میدهند که در سال ۲۰۱۵ حدود ۲۲۸ هزار و ۷۰۰ زن در ایران تجربه حداقل یک رابطه جنسی در قبال پول یا هدیه داشتهاند( کرامتی و همکاران، ۲۰۱۷، شریفی و همکاران، ۲۰۱۷). همچنین، کاهش سن روسپیگری و حضور ۱۰ تا ۱۲ درصدی زنان متأهل در این پدیده گزارش شده است(خبرگزاری اقتصاد میهن، ۲۰۱۹). شهر مشهد بهعنوان مهمترین شهر مذهبی ایران، بالاترین میزان روسپیان پذیرفتهشده در مراکز بهزیستی را دارد (فولادیان و کابلی، ۲۰۲۲). پژوهشهای موجود عمدتاً به شناخت علل و ارزیابی سریع وضعیت روسپیان پرداختهاند و بررسی فرایندهای دقیق ورود زنان به این حرفه همچنان مغفول مانده است. این مطالعه به بررسی این فرایندها و عوامل مؤثر بر روسپیشدن میپردازد.
عوامل مختلفی بر تجربه خشونت علیه زنان تأثیرگذار است. از نظر فردی، عواملی مانند فرار از خانه، بدسرپرست بودن، ازدواجهای زودهنگام، سوءمصرف مواد مخدر، و تحصیلات و مهارتهای کم از جمله دلایل زمینهای هستند که باعث بروز خشونت میشوند (میرابی، ۱۳۹۱؛ موحد، ۱۳۹۸؛ وروایی، ۱۳۸۴). در بعد روحی-روانی، مشکلاتی چون افسردگی، احساس حقارت، انفعال در برابر آزار جنسی، اختلالات روانی، و خلأ عاطفی به عنوان عواملی شناخته میشوند که زمینهساز خشونت میشوند (خورسگانی، ۱۳۹۴؛ موحد، ۱۳۹۸؛ میرابی، ۱۳۹۱). از نظر اخلاقی-مذهبی، عدم پایبندی به اصول دینی و اخلاقی نیز در این زمینه تأثیرگذار است (میرزایی، ۱۳۸۶؛ وروایی، ۱۳۸۹). در بعد خانوادگی، مشکلاتی مانند خشونت همسر، از هم گسیختگی خانواده، و نظارت نامناسب بر فرزندان از جمله عوامل مؤثر هستند (میرزایی، ۱۳۸۶؛ شکر بیگی، ۱۳۹۶). در بعد اجتماعی، ضعف پیوندهای اجتماعی، مهاجرت، و فقدان حمایت اجتماعی نقش دارند (میرزایی، ۱۳۸۶؛ میرابی، ۱۳۹۱). در ابعاد فرهنگی و اقتصادی، تغییرات فرهنگی مانند گسترش هرزهنگاری و مشکلات اقتصادی مانند فقر و بیکاری خانوادهها نیز مؤثرند (آزاد ارمکی، ۱۳۹۰؛ بویل، ۲۰۰۰).
همانطور که اشاره شد، تابو بودن روسپیگری در ایران سبب شده است که پژوهشهای انجامشده در این زمینه محدود و بهروز نباشند. ازآنجاکه توصیف دقیق مسئله مقدمهای برای تبیین علمی آن است، این مطالعه از طریق مصاحبههای روایی عمیق تلاش میکند مسیرهای منتهی به روسپیشدن زنان بهویژه در مشهد را شناسایی کرده و تصویری جامع از عوامل مؤثر بر این پدیده ارائه دهد.
روش تحقیق
از آنجایی که تبیینهای علّی به ندرت مستقیم و بیواسطه هستند، درک مکانیسمها، راهحلی برای تبیین روشن و فهمپذیر چرایی زنجیرهای از علل وابسته به هم بر مسئله مورد تحقیق محسوب میگردد. بدین ترتیب، یک مکانیسم هنگامی مشخص میشود که فرایند چگونگی تأثیرگذاری علل به دقت توصیف شود. بمنظور شناسایی مکانیسمهای تأثیرگذار در یک بستر نهادی که نیاز به اطلاعات کامل از ظرفیتهای موجود درون نهادهای تعیینکننده دارد، نیاز به اتخاذ روشی کیفی است تا بتوان از طریق تجربه تفسیر شده در بیان کنشگران، به درکی عمیق و تحلیلی فرایندی در حوزه مورد مطالعه دست یافت. بدین منظور برای دستیابی به اهداف تحقیق حاضر، از رویکرد کیفی استفاده میگردد. چراکه، برای تحلیل فرایندی پدیده روسپیگری، نیاز به اتخاذ روشی کیفی است تا بتوان از طریق تجربه تفسیر شده در بیان کنشگران، به درکی عمیق و تحلیلی فرایندی در حوزه مورد مطالعه دست یافت. تکنیک جمعآوری دادهها، «مصاحبه روایتی» میباشد. جمعیت تحقیق حاضر را کلیه روسپیان ساکن در شهر مشهد تشکیل میدهند. معیار ما در انتخاب نمونههای تحقیق این خواهد بود که بیشترین میزان اطلاعات را بر اساس هدف تعیین شده برای پژوهش در اختیار محققان قرار دهند. نمونههای این تحقیق، به دو شیوه گردآوری شدهاند؛ یکی) از طریق نمونهگیری گلوله برفی و دیگری) از طریق نمونهگیری تمام شماری با مراجعه به مراکز نگهداری سازمان بهزیستی و مراکز بهداشت در سطح شهر مشهد. بنابراین با 27 زن روسپی که در مراکز نگهداری طوس و ده دی، مرکز راه نوین که در ارتباط با بهزیستی هستند و مراکز بهداشت زنان آسیب دیده شعبه یک و دو مشهد میباشند، مصاحبه عمیق و روایی صورت گرفتهاست. برخی از مصاحبه-ها در مراکز بهزیستی و بهداشت و برخی دیگر در فضاهای های عمومی شهر مانند کافی شاپ؛ پارکها و… انجام شدهاست.
یافتهها
بازه سنی مصاحبه شوندهها بین ۱۴ تا ۴۹ سال می باشد. از بین ۲۷ نفر مصاحبه شونده ۱۵ نفر مطلقه هستند که البته برخی از این افراد بعد از طلاق اول خود ازدواج موقت نیز داشته اند. تحصیلات اکثر مصاحبه شوندهها دیپلم و کمتر است و تنها ۴ نفر از آنها تحصیلات بالاتر از دیپلم دارند. اکثر والدین مصاحبه شوندگان دارای تحصیلات ابتدایی و کمتر هستند و تنها ۴ نفر از آنها دارای تحصیلات دیپلم و لیسانس میباشند. تقریبا نیمی از مصاحبه شوندگان (۱۳ نفر) اعتیاد به مواد مخدر سیاه و سفید دارند. همچنین ۳ نفر نیز سابقه زندان رفتن در سن پایین که به دلایل متعددی مانند داشتن رابطه نامشروع، دزدی، اعتیاد و… می باشند، دارند. بیشتر مصاحبه شونده ها در خانواده های پرجمعیت بزرگ شده اند و محل زندگی آنها نیز در مناطق پایین شهر می باشد. بیشتر مصاحبه شونده ها بیان کرده اند که وضعیت اقتصادی خانواده آنها پایین یا متوسط رو به پایین می باشد حتی بعضی از آنخا تحت پوشش کمیته یا جمعیت امام علی می باشند. دو نفر از آنها تجربه کارتن خواب شدن را نیز دارد. ۱۰ نفر از مصاحبه شونده ها تجربه تجاوز و یا آزار جنسی در نوجوانی و بعضا به شکل گروهی را دارند؛ اکثر آنها از سوی یکی از اعضای خانواده خود و برخی از آنها در محل کار به دلیل مطلقه بودن مورد آزار قرار گرفته اند. بعض از ایشان قبل از روسپی شدن دارای شغل (آرایشگری، راننده آژانس بانوان، نانوایی و… ) می باشند. تقریبا تمام روسپیان از طریق آشنا شدن با شخص کجرو و یا روسپی با شغل روسپیگری آشنا شده اند. آنها از طریق این اشخاص با قوادان و یا کانال صیغه یابی آشنا میشوند. بنابراین ۱۰ نفر از مصاحبه شوندگان از طریق ارتباط با قواد به کار تن فروشی میپردازند؛ برخی از آنها بعد از مدتی که با مشتریان آشنا میشوند ارتباط خود را قواد قطع میکنند و خودشان به تنهایی با مشتریان ارتباط برقرار میکنند. ۵ نفر از مصاحبه شوندگان از طریق ارتباط با کانال صیغه یابی و ۹ نفر از آنها از طریق ایستادن در کنا رخیابان مشغول به این کار شده اند. اکثر این اشخاص اعتیاد داشته و برای تامین هزینه های مواد مصرفی و زندگی مجبور به ایستان در کنار خیابان میشوند. در ادامه به بررسی عوامل تاثیرگذار در فرآیند روسپیشدن درین باره خواهیم پرداخت.
شکل فوق نشان میدهد چهار عامل مهم در زندگی زنان روسپی طی فرآیندی منتهی به روسپیشدن آنها گردیدهاست. هر کدام با رنگ مجزایی نشان دادهشدهاست. به طور خلاصه عوامل ضعیف شدن کنترل اجتماعی، تنهایی و نبود حامی، آشنا شدن با زنان کجرو و روسپی و وجود یکی از اعضای خانواده به خصوص مادر در حرفه روسپیگری، باعث شکلگیری پدیده روسپیگری در بین مصاحبه شوندگان شدهاست. در ادامه به توضیح هر کدام از مکانیسم ها خواهیم پرداخت.
۱- مکانیسم ضعیف شدن کنترل اجتماعی
شاغل بودن همزمان والدین، اعتیاد والدین و انجام کارهای خلاف و غیر قانونی توسط والدین از یکسو باعث حضور کمرنگ آنها در خانه و بی توجهی به فرزندان میشود و از سوی دیگر ممکن است فرزندان در منزل اقوام (که در بیشتر مواقع منزل پدربزرگ میباشد) زندگی کنند. در این صورت وظایفی که بر عهده والدین بوده، بین اقوام (پدربزرگ، مادربزرگ، خاله، دایی، عمو و عمه) پخش میشود. که در نهایت منجر به ضعیف شدن کنترل و نظارت بر فرزندان میشود.
سهیلا، ۲۶ ساله: «موقعی که حدوداً پنج ساله بودم، بابا و مامانم بهخاطر قاچاق موادمخدر زندان بودند. مادربزرگم حضانت ما را بر عهده گرفت و از کودکستان برد. آنجا عمویم کتکمان میزد. با مادربزرگم توی تهران زندگی میکردیم. موقعی که نزد مادربزرگم بودم، از هفتسالگی در کورۀ آجرپزی کار میکردم».
اکثر این خانوادهها در مناطق فرودست شهری ساکن هستند، بنابراین کاهش کنترل و نظارت والدین بر فرزندان از یک سو باعث میشود، فرزند با دوستان کجرو آشنا و با آنها رابطه برقرار کند. در این صورت دوست کجرو برای شخص مرجعیت یافته و اقدامات جسورانه ی او برای نمونه مورد بررسی ما جذاب است و او برای گرفتن تأیید دوست کجرو سعی بر همرنگ شدن با او میکند. به پیشنهاد دوست خود مبنی بر داشتن روابط با پسران جامه عمل میپوشاند. داشتن حس هیجانانگیز از روابط با جنس مخالف و احساس خوشایند در کنار دوست کجرو بودن در کنار آشفته بودن اوضاع خانه و همچنین درگیری با خانواده، شخص را ترغیب به فرار از خانه میکند. شخص که سرپناهی ندارد، برای مدتی در منزل دوست کجرو زندگی میکند و همراه دوست خود به کارهای شبه روسپیگری میپردازد. در این راه ممکن است فرد معتاد شده و حتی مورد آزار جنسی نیز قرار گیرد. بعد از گذشت مدتی برای تأمین هزینه های روزانه خود مجبور به کارکردن در مشاغل کم منزلت میشود. در نهایت حضور در محل کار منجر به آشنا شدن فرد با زنان شبه روسپی شده و با آنها ارتباط برقرار میکند.
فاطمه ۱۴ ساله: «تو مدرسه من فقط با یکی صمیمی بودم. بابا و مامانش طلاق گرفته بودند و اعتیاد داشتند. او با بابایش زندگی میکرد. او در مدرسه درمورد دوست پسرانش صحبت میکرد. میگفت شبها بابایم میخوابد و سپس من بیرون میآیم. دوستم به من هم پیشنهاد میداد که تو هم بیا بیرون برویم. من دلم میخواست با معصومه باشم. چون معصومه میدید که در خانۀمان مشکل دارم، میگفت بیا برویم حال کنیم. بعد تصمیم گرفتم فرار کنم. چند هفتهای در خانۀ معصومه زندگی کردم. بعد از مدتی مامان معصومه که خودش روسپی بود، به من پیشنهاد داد باید با مردانی که او میفرستاد همخوابه شوم؛ زیرا هم پول بیشتری دربیاورم، هم هزینۀ ماندن در خانه آنها و هم هزینههای مواد مادر معصومه را بدهم؛ بنابراین من هم مجبور بودم و قبول کردم».
از سوی دیگر، کاهش کنترل و نظارت باعث میشود شخص ازدواج ناکارآمد داشته باشد (بیشتر مصاحبه شوندگان متأهل ازدواج سنتی داشته و علاقه ای به همسر خود نداشته اند). در ازدواج ناکارآمد، زن از روابط عاطفی و جنسی خود با همسر ناراضی است و همچنین شوهر ممکن است به علت اعتیاد، زندانی بودن، عدم علاقه به همسر در خانه حضور کمرنگی داشته باشد که در این صورت این عوامل باعث کاهش نظارت و کنترل اجتماعی میشود. عدم کنترل نظارت در کنار اوضاع نابه سامان اقتصادی خانواده ممکن است زن برای کمک به هزینه های خانواده در شغلهای کم منزلت مانند آژانس، رستوران، آرایشگاه و… مشغول به کار شود. سرخوردگی هایی از زندگی زناشویی در این موردها و حضور در مشاغل کم منزلت، در کنار عدم کنترل و نظارت، زمینه را برای آشنایی و دوستی با زنان شبه روسپی فراهم میکند. او در این مرحله تحت تأثیر تعریف-های زنان شبه روسپی از روابط متعددشان، مهمانیها و … قرار گرفته و همنوا با آنها میشود. این همنوایی در جلسات ابتدایی سخت بوده اما بعد از مدتی قُبح روابط جنسی با مردان متعدد کمرنگ شود و فرد نگرش مثبتی به این نوع روابط و سبک زندگی پیدا کند. همنوا و همرنگ شدن با زنان روسپی باعث میشود شخص مراحل تنفروشی را یاد گرفته و به دستیابی سریع به درآمد از این طریق آگاهی مییابد. در نهایت این فرآیندها منجر به تن فروششدن زن میشود.
نجمه ۳۸ ساله: «من شانزدهسالگی با پسرخالهام ازدواج کردم. فکر میکردم همانی است که دوستش دارم، اما اشتباه میکردم. درمجموع، روابط زناشویی و سکس خوبی با علیرضا نداشتم. سیزده سال با همدیگر زندگی کردیم. به من زیاد ابراز علاقه نمیکرد. بعد از اینکه پسرم به دنیا آمد، اوضاع مالیمان خیلی خوب نبود. علیرضا نیز خیلی به من توجه نمیکرد. تصمیم گرفتم سرکار بروم. چندین جا کارکردم. توی آرایشگاه کار میکردم که با خانومی آشنا شدم که روابط متعدد داشت. او از مهمانیها و خرجهایی که میکرد، تعریف میکرد. من هم کنجکاو شدم و دوست داشتم تجربه کنم؛ به همین دلیل، با دوستهایم اتوزدن میرفتم. در همین اتوزدنها با یک آقایی دوست شدم. با او رابطه برقرار کردم و احساس خوبی داشتم. کمکم روابطم با مردها زیاد شد و توانستم پول بیشتری به دست آورم».
۲- مکانیسم تنهایی و نبود حامی
عوامل مختلفی طی سازوکارهای متفاوتی باعث تنهایی و از دست دادن حامی میشود. یکی از آن عوامل آشفته بود اوضاع خانواده میباشد که به دلایل مختلفی مانند: طلاق رسمی و یا عاطفی، فوت پدر /شوهر، فرار از خانه، زندان بودن والدین / شوهر، اعتیاد والدین و فقدان رابطه عاطفی بین والدین و فرزندان باعث شکل می-گیرد. آشفته بودن اوضاع خانواده از طریق سه خرده فرآیند منجر به تنهایی و از دست دادن حامی میشود. ۱- آشفته بودن اوضاع خانواده منجر به کاهش کنترل و نظارت خانواده بر فرزندان و ادر نتیجه احتمال دارد به معتاد شدن فرزند و یا ارتباط پیدا کردن با دوستان کجرو منجر شود. در این صورت فرزند یا از خانه فرار میکند و یا به دلیل اعتیاد از سوی خانواده طرد میشود. ۲- اعتیاد شدید والدین که منجر به آشفته شدن اوضاع خانواده میشود ممکن است والدین خانه را ترک کرده و کارتن خواب شوند در این صورت فرزندان بی خانمان و بی-سرپرست شده در کنار اقوام زندگی کرده و به دلیل نداشتن سرپرست دچار احساس دیده نشدن و مورد بی توجهی قرار گرفتن، میشوند. ۳- آشفته بودن اوضاع خانواده منجر میشود که شخص به دلیل تمایل به رها شدن از این وضعیت ازدواج کند در این صورت ازدواج وی ناکارآمد بوده و شخص به دلیل آشفته شدن اوضاع زندگی نسبت به قبل تصمیم به جدایی میگیرد.
آیدا ۲۵ ساله: «اشتباه کردم ازدواج کردم. وضع مالی ما خوب نبود و اخلاق شوهرم هم خوب نبود. وقتی که سرکار رفتم، یکی از همکارانم میگفت تو این همه کار میکنی بعد آنقدر درآمد داری؟! سپس او من را به یک خاله معرفی کرد. وقتی با این دختر آشنا شدم، چشمم به این باز شد که من دارم با چه بدبختیای زندگی میکنم، ولی شوهرم هیچ تلاشی برای زندگی نمیکند. بعد از مدتی از شوهرم طلاق گرفتم و از طریق همکارم با یک خاله آشنا شدم و وارد بازار روسپیگری شدم. از این راه تونستم یک خانه اجاره کنم و ازخانوادهام جدا شوم».
این سه خرده فرآیند منجر به تنها شدن فرد و از دست دادن فرد حمایت کننده میشود. تنهایی و نبود حامی ممکن است منجر به ۱-شاغل شدن زنان در شغلهای کم منزلت با درآمد پایین که به دلیل کم بودن درآمد و زیاد بودن هزینه های زندگی از شغل خود ناراضی هستند؛ یا ۲-به بی سرپناهی زنانی که مهارتی نداشته و در نهایت منجر به کارتن خواب شدن یا تکدیگری آنها میشود؛ یا ۳- ازدواج موقت زنانی که جدا شدن و برای رفع نیازهای جنسی و هزینههای زندگی وارد روابط با مردان میشوند. در نهایت این سه دسته ممکن است با زنان شبه روسپی و روسپی آشنا شوند و در پی مقایسه وضعیت زندگی خود با آنها دچار احساس نابرابری و ناکامی کنند. این احساس در کنار تعریف های زنان روسپی از درآمد بالا و خوشگذارنی هایی که در طی روابط خود دارند، فرد را کنجکاو کرده و به یادگیری خرده فرهنگ روسپیگری و در نهایت روسپی شدن فرد منجر شود.
معصومه ۳۹ ساله: «من الآن در سنی هستم که به جنس مخالف نیاز دارم. از اینکه این همه سال تنها بودم، خسته شدم. میخواهم هر طور شده است، از تنهایی درآیم. یکی دیگر از دلایلی که میخواهم کسی را داشته باشم، این است که از من حمایت مالی کند؛ چون با این وضعیتی که دارم، نمیتوانم سرکار بروم؛ زیرا واریس و آرتروز و هزار و یک مریضی دارم که نمیتوانم سرکار بروم. برای اینکه بتوانم هزینههایم را تأمین کنم، مجبور شدم به این کار وارد شوم».
۳-مکانیسم آشنایی با زنان کجرو روسپی
یکی از عوامل مهمی که در فرآیند روسپی شدن نقش به سزایی دارد، آشنایی و ارتباط با زنان کجرو یا روسپی است. نا بهسامان بودن اوضاع اقتصادی خانواده، آشفته بودن روابط بین والدین و فرزندان و کنترل اجتماعی ضعیف باعث برطرف نشدن نیازهای اولیه و ثانویه فرزندان توسط والدین میشود. در این صورت ممکن است فرزند (در اینجا فرزند دختر) دارای تمایلاتی از جمله: داشتن زندگی بهتر و پولدار بودن، خاص و متمایز بودن باشد. او که مهارت خاصی نداشته تصمیم میگیرد برای برطرف کردن نیازهای ثانویه خود در کارهای کم منزلت مانند رستوران، آژانس بانوان، آرایشگاه و… مشغول به کار شود. در این فضاها شخص ممکن است با زنان و دختران شبه روسپی مواجه شوند که نگرش های متفاوتی به زندگی و یا سبک زندگی مختلفی دارند که آنها تا به حال نداشته و یا برای آنها ممنوع بوده است. از سوی دیگر ممکن است دختری که تمایل به زندگی بهتر دارد به جای شاغل شدن، مسیر دیگری را انتخاب میکند. او تصمیم میگیرد با مردی که وضعیت مالی به نسبت خوبی دارد وارد رابطه شود و در نهایت با فکر به بهبودی اوضاع زندگی خود نسبت به اوضاع خانواده با فرد مورد نظر ازدواج میکند. زن بعد از ازدواج با فرد مورد نظر متوجه عدم بهبود اوضاع زندگی نسبت به قبل از ازدواج میشود و دچار نوعی احساس ناکامی میشود. همچنین ممکن است نا به سامان بودن اوضاع اقتصادی منحر به جدایی و یا ادامه زندگی با شوهر شود که در دوحالت باعث میشود زن برای تأمین نیازهای ثانویه خود و فرزندان در شغل های کم منزلت مانند رستوران، آژانس بانوان، آرایشگاه و… مشغول به کار شود. در این سه حالت شخص در صورت آشنایی با زن کجرو و روسپی با دیدن تفاوت های موجود بین خود و زنان کجرو/ روسپی دست به مقایسه میزنند و دچار احساس بی عدالتی، ناکامی و نابرابری میشود. این دختران که به دلیل نا به سامان بودن وضعیت اقتصادی حسرتهای زیادی را داشتهاند، نوعی حس هیجان طلبی و کنجکاوی در درون آنها شکل میگیرد. آنها دچار وسوسه ای برای داشتن سرگرمی، ماجراجویی، لباسهای زیبا، مرکز توجه بودن و داشتن آزادی در دنیای بزرگتر میشوند. بنابراین میل به همرنگ شدن با زنان روسپی در آنها شکل گرفته و بعد از مدتی با آنها همنوا میشوند. بنابراین ارتباط و هم نوا شدن با زنان روسپی باعث تغییر نگرش به زندگی و یادگیری روابط شبه روسپیگری میشود. این روابط باعث ایجاد حس خوشایند و رضایت در فرد میشود. شخص با یادگیری فرآیند روسپی شدن از طریق این روابط به دستیابی سریع به پول آگاهی پیدا میکند و این آگاهی منجر به تمایل او به درآمد بیشتر شده و در نهایت فرد وارد بازار تن فروشی میشود.
فرزانه ۴۴ ساله: «دلم میخواست علی شوهر رؤیاهایم باشد و من را به آرزوهایم برساند. چون ازدواج با علی آرزویم بود، فکر میکردم به آرامش میرسم؛ آرزوهایی مثل خوشبختی، اعتبار، پول و…، ولی بعد از ازدواج (آرزوها و رؤیاهایم به هم ریخت. ما زندگی خوبی هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ بداخلاقیهای شوهرم نداشتیم. علی معتاد و بددل بود و مدام به من تهمت خیانت میزد. بعد از ۱۸ سال از زندگیام با علی، چون برای اولین بار وضعیت مالی خیلی بدی داشتیم، برای کارکردن به آژانس رفتم. دیدم چه دنیایی است! چقدر آنها درست زندگی میکنند! آنها خوب، خوش و خرم بودند. با خودم میگفتم من دو تا دختر دارم. اینها آینده میخواهند. خانمهای آنجا کار میکردند، ولی خوش بودند. سفر و شبنشینی میرفتند. تا صبح دور هم بودند و با هرکسی که میخواستند سکس داشتند. تا هر وقت دلشان میخواست بیرون بودند».
۴-مکانیسم روسپی بودن یکی از اعضای خانواده
حضور یکی از اعضای خانواده در شغل روسپیگری به خصوص مادر، که ممکن است درکنار آشفته بودن روابط (به خصوص روابط عاطفی و جنسی) با پدر، نبود کنترل اجتماعی و اعتیاد خود و یا شوهر باشد، باعث میشود فرد در خرده فرهنگ روسپیگری، اجتماعی شود و این اجتماعی شدن منجر به شکل گیری نگرش مثبت به این امر و یادگیری اجتماعی و در نهایت منجر به کمرنگ شدن قُبح تنفروشی میشود. همچنین آگاهی از رابطه جنسی مادر و یا همراه بودن با مادر در برنامهها منجربه ایجاد حس کنجکاوی در دختران و در نهایت به شکل گیری بلوغ جنسی زودرس میشود. که این امر ممکن است مراحل ورود به بازار تن فروشی را تسریع کند. حال فردی که در چنین خردهفرهنگی اجتماعی شده و علاوه بر کمرنگ شدن قُبح تنفروشی، مراحل این کار را یادگرفته است؛ در صورتی که شخص مهارتی نداشته باشد و به دلیل غیبت والدین به دلیل زندانی بودن، اعتیاد و… بی خانمان و دچار فقر شدید شود، اجتماعی شدن دختر در خردهفرهنگ روسپیگری از یک سو و آشنایی او با بازار تن فروشی و آگاهی به دستیابی سریع به پول از طریق تن فروشی از سوی دیگر، باعث می-شود شخص وارد بازار تن فروشی شود. و یا ممکن است شخص دارای مهارت باشد اما به دلیل فقدان حامی و سرمایه برای شروع اولیه کار در فعالیت شغلی خود ناکام شود در این حالت نیز به دلیل یادگیری خرده فرهنگ روسپیگری وارد بازار تنفروشی میشود.
نسترن ۳۳ ساله: «مادرم اینجوری نبود که برای ما خرج کند و به ما پول بدهد. عید تا عید برای ما لباس میخرید و ما را در مدرسه ثبتنام میکرد. یکی از خالههایم روابط متعدد داشت. میدیدم که پول زیادی دارد. دوست داشتم چیزایی را بخرم که دوست داشتم؛ به همین دلیل، از طریق خالهام با پسری دوست شدم؛ زیرا آن پسر پولدار بود و اوضاع مالیاش خوب بود. او برایم خرج میکرد و هوای من و خانوادهام را داشت. بعد از مدتی آن پسر ترکم کرد؛ بنابراین از طریق خالهام با مردهای مختلف دوست میشدم و در قبال رابطه پول میگرفتم. پول برام خیلی مهم بود».
نتیجهگیری
امروزه، جامعۀ ایران در حال گذار از سنت به مدرنیته است؛ ازاینرو، افراد ازیکسو به دلایل مختلف مانند آشنایی با فرهنگهای مختلف، استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، تماشای فیلمهای مختلف از فرهنگهای مختلف و…، به سبک زندگی لاکچری و مدرن مانند رفتن به رستورانهای شیک، خرید لباسهای برند، رفتن به پارتیهای شبانه مختلط و… تمایل دارند. ازسویدیگر، بهدلیل رکود تورمی و اقتصاد نابهسامان جامعه، افراد نتوانستهاند به خواستههای خود برسند. درواقع بین خواستهها و داشتههای آنها شکافی ایجاد شده است. این زنان خود را لایق زندگی سطح بالا و خوب میدانند، اما بهدلیل نداشتن متغیرهای زمینهای مانند تحصیلات بالا، مهارتهای مختلف، خانواده حمایتگر و… نمیتوانند از راههای قانونی و عرفی به آن دست پیدا کنند؛ بنابراین به انجام فعالیتهای شبهروسپیگرایانه مانند اتوزدن، دوردور کردن، تاکسی مرسی و… اقدام میکنند. آنها با افرادی که تجربۀ این نوع سبک زندگی را دارند، وارد رابطه میشوند و کمکم یادگیری این فرایند را شروع میکنند. در این مسیر، آنها با مردانی از طبقات بالای جامعه آشنا میشوند و وارد رابطه میشوند. در این نوع روابط، مردان طبقات فرادست، در ازای دریافت خدمات جنسی، تجربۀ داشتن زندگی لاکچری را هرچند برای مدت کوتاهی به زنان میدهند. این مرحله نهتنها از نظر زنان، بلکه از نظر نویسندگان پژوهش حاضر نیز روسپیگری محسوب نمیشود؛ زیرا در این موارد برای انجام خدمات جنسی پولی دریافت نمیشود؛ بلکه از نظر آنها نوعی خوشگذرانی، تجربۀ سبک زندگی جدید و لاکچری است، اما بعد از مدتی مراحل کار را یاد میگیرند و درمییابند که میتوانند خدمات جنسی خود را با قیمت بیشتری بفروشند. در این مرحله، بعد از اولین فروش خدمات جنسی، کمکم به این مسیر وارد میشوند و گام به گام به روسپیشدن نزدیک میشوند. بعد از ازبینرفتن قبح این اعمال، برای رفع نیازهای اولیه و ثانویۀ خود به ایجاد رابطه با مردان متعدد مجبور میشوند که درنهایت به روسپیشدن آنها منجر میشود.
درمجموع همانطورکه اشاره شد، محققان زیادی به عوامل مؤثر بر شکلگیری پدیدۀ روسپیگری اشاره کردهاند، اما هیچکدام از آنها این عوامل را در شبکۀ فرایندی در نظر نگرفتهاند؛ بلکه بهطور علّی به این عوامل اشاره کردهاند؛ این در حالی است که به نظر نویسندگان پژوهش حاضر، زمانی میتوان توصیف و تبیین دقیقی از پدیدۀ روسپیگری ارائه داد که عوامل در فرایندها و گامهایی بررسی شود که یک زن برمی دارد تا روسپی شود.
پانویس و ارجاع
- آزاد ارمکی، تقی و شریفی ساعی، محمدحسین و ایثاری، مریم و طالبی، سحر،۱۳۹۰،سنخ شناسی الگوهای روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران. فصلنامه جامعه پژوهی فرهنگی، ۲، ۲.
- ایزدی، حسین و ضرغامی، افراسیاب. (۱۳۹۳). عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر پدیده روسپیگری در شهر شیراز در سال ۱۳۸۹، توسعه اجتماعی. ۹ (۱).
- تیمچهحریری، زهرا (۱۳۸۴). زنان خیابانی در مشهد، مشهد: دانشگاه آزاد اسلامی
- حسینی.ا و آقایی، م(۱۳۸۷)”بررسی عوامل موثر بر پدیده روسپیگری”، فصلنامه پژوهشهای اجتماعی، ۱، ۱، ۷۸-۶۳.
- ربانی خوراسگانی، علی و قانع عزآبادی، فرزانه. (۱۳۹۴). بررسی تجارب زیسته زنان روسپی (مورد مطالعه: شهرهای یزد و اصفهان). پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران (پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی). ۴ (۲).
- ریاضت، زینب(۱۳۸۸) “تبیین جامعه شناختی تاثیر اختلافات زوجین بر انحراف جنسی دختران”، مطالاعات پیشگیری از جرم، ۴، ۱۳، ۸۸-۵۹.
- سام آرام، عزتاله و سید احمد حسینی حاجی بکنده و حسن موسوی چلک(۱۳۹۵)«سیاست گذاری اجتماعی در حوزه آسیبهای اجتماعی در قوانین برنامه توسعه کشور»، فصلنامه انتظام اجتماعی، شماره اول، ۱۰۵-۱۲۶.
- ستوده، هدایت الله (۱۳۷۶). آسیب شناسی اجتماعی. تهران: انتشارات آوای نور.
- سلطانیلفشاکرد٬ فاطمه (۱۳۸۶). عوامل اجتماعی- جمعیتی مؤثر بر انحرافات زنان، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی
- سلیمی و داوری (۱۳۸۰). جامعه شناسی کجروی. قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
- شکربیگی، ع و قزوینه، ژ(۱۳۹۶)”روسپیگری زنان (مورد پژوهی روسپیگری زنان کولی در محله حکمت آباد کرمانشاه)”، فصلنامه مطالعات اجتماعی روانشناختی دانشگاه الزهرا، ۱۵، ۳، ۱۶۴-۱۴۵.
- علوی، سید حمیدرضا. (۱۳۸۹). تأثیر عوامل اجتماعی بر گرایش افراد به اعتیاد، سرقت و روسپیگری، اسلام و پژوهشهای تربیتی، سال دوم، شماره دوم.
- علیایی زند، شهین (۱۳۶۹). بررسی عوامل مؤثر بر روسپیگری، تهران: طرح پژوهشی.
- فاتحی، ابولقاسم (۱۳۸۹). توصیف و تحلیل ویژگیهای جامعه شناختی و روان شناختی دختران و زنان روسپی در استان اصفهان، مجله مطالعات اجتماعی ایران، دور چهارم، شماره۲.
- مدنی قهفرخی، سعید، و دیگران (۱۳۹۱). بازار تن فروشی خیابانی زنان در کلانشهر تهران.
- موحد، مجید و شهبازی، نجمه و معاون، زهرا،۱۳۹۸،واکاوی عوامل زمینه ای مرتبط با روسپیگری: یک مطالعه کیفی مورد مطالعه زنان مراجعه کننده D.I.C. خانه خورشید تهران، فصلنامه جامعه پژوهی فرهنگی، ۱۰، ۴.
- میرابی، سعیده (۱۳۹۱). پدیدارشناسی تجربی گناه: مورد مطالعه گناهان جنسی. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد. پایان نامه کارشناسی ارشد.
- میرزایی، ب.، و رنجگر، ب. (۱۳۸۶).” بررسی وضعیت اقتصادی, اجتماعی و خانوادگی زنان روسپی در شهر تهران”. اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی (اندیشه و رفتار) ), ۱(۴), ۴۱-۴۹.
- وروایی، اکبر (۱۳۸۴). بررسی عوامل روسپیگریخیابانیدرتهرانبزرگ، تهران: پایان نامه دکتری.
- وروایی، اکبر و مرتضی نیازخانی و حسن کلاکی(۱۳۸۹)«بررسی تاثیر عوامل اقتصادی بر گرایش به نابه هنجاری اجتماعی و راهکارهای انتظامی – اجتماعی پیشگیری از آن»، فصلنامه انتظام اجتماعی، شماره اول، ۱۲۵-۱۵۷.
Gou gh, I. (2004). Social policy regimes in the developing world. In P. Kennett (Eds.). A handbook of comparative social policy (239- 257). Cheltenham: Edward Elgar.
Alco ck, P., Erskine, A., & May, M. (2002). The Blackwell dictionary of social policy. Oxford: Blackwell.
Rostamzadeh, Ehsan & Abdul Rahim, Rohani & Mohseni, Farid. (2016). Historical Background of Prostitution and Typology: A Social-Legal Perspective. Mediterranean Journal of Social Sciences. 7. 10.5901.
Jatmikowati, Sri. (2015). Driving Factors and Their Characteristics of Prostitutes in Indonesia: A Phenomenology Approach. Mediterranean Journal of Social Sciences. 6. 10.5901/mjss.2015.v6n6s1p554.
نویسندگان
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/۱۰ بهمن ۱۴۰۳
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/