تلاشهایی برای رتبهبندی دانشگاههای کشور از نگاه جامعه
در این مقاله دادههای بیش از ۱۳۵۰ کارنامه کنکور و نتایج انتخاب رشته آنها در کنار یکدیگر مورد پردازش و تحلیل قرار گرفته است.
از جمله مواردی که از این دادهها قابل استخراج است نمونهای از رتبههایی است که در سه سال گذشته به صورت متوسط منجر به قبولی در برخی از رشتهها و دانشگاهها شدهاند. جداولی که در این قسمت عرضه شده با برخی ملاحظات میتواند برای کسانی که در حال انتخاب رشته هستند نیز کاربرد داشته باشد.
علاوه بر این، مقدار متوسط رتبههای مذکور به عنوان شاخصی اولیه برای رتبهبندی دانشگاهها از نگاه جامعه پیشنهاد شده است؛ اگرچه دادههای در دست برای این کار کافی به نظر نمیرسد.
اما مهمترین بخش مقاله در واقع بخش پایانی آن است که به تحلیل رابطه رتبه منطقه و رتبه کل میپردازد. این تحلیل نشان میدهد نظام سهمیهبندی کنکور آنچنان که تصور میشود در تمامی گروههای آزمایشی عملکردی در راستای ارتقای عدالت اجتماعی ندارد.
به نظر میرسد تحلیل دادههای بیشتری در این باره، پرده از نکات مهم بیشتری در ارتباط با نظام ارزشیابی کنکور بردارد. به همین سبب انتشار عمومی دادههای ادوار مختلف کنکور ضرورت دارد. با این حال، سازمان سنجش هیچگاه نسبت به انتشار عمومی این دادهها اقدام نکرده و لازم است با این کار امکان بررسی جدیتر نظام ارزشیابی کنکور را فراهم کند.