این مقاله برای جایزه دیتاژورنالیسم دقیقه ۱۴۰۲ ارسال شده و بدون کم و کاست در اینجا منتشر میگردد.
این گزارش در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ با عنوان «بیش از ۵۰ ٪ پزشکان متخصص سهمیهای هستند» در روزنامه «اعتماد» منتشر شده است. اصل این مقاله را اینجا مطالعه کنید.
مقدمه
مرگ مهسا امینی در پایان شهریور سال ۱۴۰۱، جرقهی یکی از پردامنهترین اعتراضات اجتماعی در سالیان اخیر را رقم زد. از زمان آغاز اعتراضات در اواخر شهریور ماه تا اواخر آبانماه، شهرها و استانهای مختلفی در سراسر کشور شاهد اعتراضات خیابانی بودند و برخی از گزارشها حاکی از آن است که پس از گذشت ۲ ماه از آغاز اعتراضات، بیش از ۱۰۰ شهر شاهد اعتراضات بودهاند. فراوانی، پراکندگی و تداوم این اعتراضات بیانگر آن است که این جنبش محدود به یک مسأله و جغرافیای خاص نیست. اگرچه محرّک اولیه این اعتراضات، مرگ مهسا امینی و اعتراض به گشت ارشاد و قوانین حجاب بوده و شعار محوری در هفتههای اولیه این جنبش اعتراضی شعار «زن، زندگی، آزادی» بوده است، با این حال تداوم و گستردگی آن بیانگر آن است که علل و عوامل دیگری نیز در این امر نقش داشتهاند.
از همین رو است که مطالعهی شدت اعتراضات در شهرهای مختلف میتواند تصویر بهتری از انگیزههای این اعتراضات بهدست دهد. فهم دقیق از میزان اعتراضات در هر شهر و استان میتواند زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اعتراضات را بهتر روشن کند و محدود ماندن به تعداد شهرهای اعتراضی بدون توجه به شدت این اعتراضات در هر شهر، کافی نیست. با اینحال، هیچ ارزیابی دقیقی از میزان وسعت این اعتراضات و شهرهای درگیر آن تاکنون گزارش نشده و تصویری از اطلس جغرافیایی این اعتراضات در دست نیست. لذا این مقاله ابتدا بهدنبال آن است که تصویری اولیه از شدت اعتراضات در استانهای مختلف ارائه کند تا بر اساس آن، علل و عوامل مؤثر در تداوم و پراکندگی اعتراضات بهتر مشخص شود. بدین منظور، دادههای دیگر نیز جمعآوری شده است.
روش انجام مطالعه
با توجه به آن که امکان جمعآوری اطلاعات میدانی از اعتراضات فراهم نیست، یکی از روشهای تهیهی اطلس جغرافیای اعتراضات، رجوع به اخبار منتشر شده از اعتراضات در شبکههای اجتماعی است. بر اساس تعداد اخبار منتشر شده از هر شهر و استان، میتوان تخمینی از شدت اعتراضات در هر استان زد. در این میان، کانال تلگرامی «وحید آنلاین» یکی از رسانههایی بوده که از ابتدای اعتراضات تاکنون، آن را پوشش داده است. بررسی اخبار منتشر شده در این کانال میتواند تصویری از شدت اعتراضات در هر شهر و استان در قیاس با استانهای دیگر بهدست دهد. بدیهی است که اتکا به دادههای یک کانال تلگرامی بهتنهایی نمیتواند از دقت کافی برای ارائه یک اطلس جغرافیایی از اعتراضات کافی باشد، اما از این طریق میتوان تصویری اولیه از شدت اعتراضات و اطلس جغرافیایی آن بدست آورد؛ خصوصا آن که امکان مقایسه اعتراضات در شهر و استانهای مختلف را فراهم میکند.
بر اساس تحلیل یافتههای بهدست آمده از کانال تلگرامی «وحید آنلاین»، میتوان بر اساس تعداد اخبار منتشر شده راجع به هر استان، شدت اعتراض در استانهای مختلف در قیاس با یکدیگر را به ۶ دسته تقسیمبندی کرد:
- استانهای با شدت اعتراضات بسیار زیاد (استانهایی که نام خودشان یا یکی از مناطقشان حداقل ۲۰۰ بار تکرار شده است)
- استانهای با شدت اعتراضات زیاد (استانهایی که نام خودشان یا یکی از مناطقشان بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ بار تکرار شده است)
- استانهای با شدت اعتراضات متوسط (استانهایی که نام خودشان یا یکی از مناطقشان بین ۵۰ تا ۱۰۰ بار تکرار شده است)
- استانهای با شدت اعتراضات کم (استانهایی که نام خودشان یا یکی از مناطقشان بین ۳۰ تا ۵۰ بار تکرار شده است)
- استانهای با شدت اعتراضات خیلی کم (استانهایی که نام خودشان یا یکی از مناطقشان بین ۱۰ تا ۳۰ بار تکرار شده است)
- استانهای با شدت اعتراضات ناچیز (استانهایی که نام خودشان یا یکی از مناطقشان کمتر از ۱۰ بار تکرار شده است)
از آنجایی که به دادههای حاصل از نظرسنجیها و ارزشها و نگرشهای ایرانیان به تفکیک استان دسترسی نیست، برای آن که امکان فهم و شناخت عوامل مؤثر در شکلگیری اعتراضات فراهم شود، باز هم از دادههای آنلاین موجود استفاده شد.
بدین منظور، میزان توجه هر یک از این استانها به روز زن و روز مادر در زمستان سال ۱۴۰۲ نیز ارزیابی شد؛ از آنجایی که روز زن (که در سال ۱۴۰۲ روز ۱۳ دی ماه بود) در ایران یک مناسبت مذهبی است[۱]، دیدگاههای متعارضی حول این روز شکل گرفته است و برخی از مردم این روز را جدی گرفته و در آن برای مادر یا همسر خود کادو تهیه میکنند و این روز دور یکدیگر جمع میشوند و جشن میگیرند، و برخی دیگر از مردم عقیده دارند که چنین روزی را بهعنوان روز زن یا روز مادر پاس نمیدارند. این مناقشه، تا حدی بیانگر نوع نگاه مردم به مسائل مذهبی در نسبت با زنان است. در نتیجه، ارزیابی میزان توجه هر یک از استانها در کشور، میتواند تا حدی این دیدگاه را بر تفکیک استان روشن کند.
بر همین اساس، دادههای استانی گوگل ترندز راجع میزان جستجو با هر یک از عبارات «روز زن» یا «روز مادر» از دادههای گوگل استخراج شد[۲]. در انتها، ضریب همبستگی پیرسون میان شدت اعتراضات (محاسبه شده در قسمت قبلی) و میزان توجه به روز زن محاسبه گردید. بدین ترتیب، تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که آیا اعتراضات ریشهی فرهنگی خصوصا در نسبت با زنان دارد یا عوامل دیگری نیز در این امر دخیل هستند.
یافتهها
بر اساس این دستهبندی از تعداد اخبار منتشر شده در کانال وحید آنلاین، میتوان این اطلس جغرافیایی از اعتراضات ایران را ارائه کرد:
دستهاول: استانهای با بیشترین میزان اعتراضات
بر اساس یافتههای بهدست آمده، بهترتیب دو استان تهران و کردستان، شاهد بیشترین حجم اخبار اعتراضات در طول ۲ ماه اخیر بوده است. در استان تهران به ترتیب مناطق اکباتان، نازیآباد، ستارخان، ولیعصر، بلوار کشاورز، سعادتآباد، نارمک، تهرانپارس، پونک، امیرآباد، تجریش، چیتگر، خیابان شریعتی و لالهزار بیشترین میزان اعتراضات را داشتهاند؛ به این معنا که اخبار اعتراضات منتشر شده از اکباتان بیشترین تعداد و اخبار اعتراضات منتشر شده از لالهزار کمترین تعداد را داشته است (راجع به هریک از این مناطق حداقل ۱۰ خبر منتشر شده است). همچنین اخبار دانشگاه صنعتی شریف، کوی دانشگاه (دانشگاه تهران)، دانشگاه الزهرا و دانشگاه شهید بهشتی نیز به ترتیب بیشترین خبرها را در میان دانشگاههای شهر تهران به خود اختصاص داده است.
در استان کردستان، به ترتیب اخبار شهرهای سنندج، سقز، مریوان، کامیاران، دیواندره و دهگلان بیشترین تکرار را در میان اخبار منتشر شده در کانال وحیدآنلاین داشته است؛ به این معنا که اخبار مربوط به سنندج و سقز بیشترین تکرار و اخبار مربوط به دیواندره و دهگلان کمترین تکرار را داشته است (راجع به هر یک از این مناطق حداقل ۱۰ خبر منتشر شده است).
دسته دوم: استانهای با شدت اعتراضات زیاد
دسته دوم، استانهایی هستند که شدت اخبار اعتراضات در آن «زیاد» بوده است که بر اساس یافتههای بهدست آمده استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، فارس، البرز، آذربایجام غربی، گیلان و مازندران در این گروه جای میگیرند. بر این اساس، در استان خراسان رضوی، اخبار شهر مشهد و دانشگاه فردوسی بیشترین تکرار را داشته است. در استان البرز، اخبار راجع به شهرهای کرج، گوهردشت و فردیس بیشترین تکرار را داشته است. در استان سیستان و بلوچستان، به ترتیب اخبار شهرهای زاهدان، خاش و چابهار بیشتر از همه تکرار شده است و در استان مازندران نیز اخبار اعتراضی بهترتیب راجع به شهرهای بابل، آمل، ساری، لاهیجان و نوشهر بیش از همه تکرار شده است. در استان آذربایجان غربی اخبار اعتراضات راجع به شهرهای ارومیه، بوکان، مهاباد و اشنویه بیشترین تکرار را داشته است. در استان گیلان نیز اخبار اعتراضات در شهرهای رشت، لاهیجان و انزلی بیش از همه تکرار شده است.
همچنین در این دسته اخبار استان فارس نیز زیاد به چشم میخورد. علاوه بر این که در شهر شیراز اخبار اعتراضات در قیاس با سایر شهرها زیادتر بوده است، حمله تروریستی به حرم شاهچراغ نیز باعث افزایش اخبار مربوط به این استان شده است.
دسته سوم: استانهای با شدت اعتراضات متوسط
دسته سوم استانهایی هستند که میزان اخبار اعتراضات در آنها در قیاس با سایر استانها «متوسط» ارزیابی شده است. در این دسته تعداد اخبار اعتراضات در کانال وحید آنلاین راجع به مراکز استانهای اصفهان، آذربایجان شرقی (تبریز) و کرمانشاه نیز به ترتیب بیشترین تکرار را داشته است. همچنین استان خوزستان نیز در این دسته قرار میگیرد و اخبار منتشر شده راجع به شهرهای اهواز، ایذه و دزفول، بهترتیب بیشترین تکرار را داشته است.
دسته چهارم: استانهای با شدت اعتراضات کم
در این دسته مراکز استانهای کرمان، بوشهر، مرکزی (اراک) و قزوین قرار دارند. اخبار اعتراضات مربوط به این استانها در قیاس با سایر استانهای دیگر، کمتر تکرار شده و بههمین دلیل در دسته استانهای با شدت اعتراضات کم قرار گرفتهاند. علاوه بر شهر بوشهر، اعتراضات در شهر عسلویه باعث افزایش اخبار مربوط اعتراضات در استان بوشهر شده است.
دستهپنجم: استانهای با شدت اعتراضات خیلی کم
این دسته بیشترین تعداد استانها را به خود اختصاص داده است و بهترتیب مراکز ۱۰ استان اردبیل، قم، یزد، همدان، زنجان، هرمزگان (بندرعباس)، ایلام، لرستان (خرمآباد)، گلستان (گرگان) و چهارمحال و بختیاری (شهر کرد) در آن قرار دارند. میزان اخبار اعتراضات در این ۱۰ استان، در قیاس با سایر استانها خیلی کمتر بوده است.
دسته ششم: استانهای با شدت اعتراضات ناچیز
این دسته نیز شامل ۴ استان میشود که عبارتند از مراکز استانهای سمنان، کهگیلویه و بویر احمد (یاسوج)، خراسان شمالی (بجنورد) و خراسان جنوبی (بیرجند). بر اساس اخبار اعتراضات منتشر شده در کانال وحید آنلاین، در این ۴ استان تعداد دفعات اعتراضات بسیار ناچیز بوده است و به همین دلیل نیز بین ۱ تا ۹ خبر راجع به هر یک از این استانها در کانال وحید آنلاین منتشر شده است.
یافتههای مربوط به روز زن و روز مادر
بر اساس دادههای بدست آمده از گوگل در روزهای ۱۲ و ۱۳ دیماه، میزان جستجو راجع به روز زن یا روز مادر بهترتیب در استانهای خراسان جنوبی، چهارمحال و بختیاری، ایلام، لرستان و قزوین بیشتر از همه و در استانهای کردستان، مازندران، گیلان، قم، البرز و تهران کمتر از همه بوده است. نقشه جغرافیایی پراکندگی این جستجو در زیر آمده است:
محاسبه ضریب همبستگی پیرسون
همبستگی میان شدت اعتراضات و پاسداشت روز زن و روز مادر در ایران در فهم عوامل مؤثر در اعتراضات کمک میکند؛ مفروض این بحث آن است که اگر این همبستگی بالا باشد، یعنی عوامل فرهنگی بسیار نقش داشتند، اگر پایین باشد یعنی عوامل فرهنگی در این میان نقش تعیینکنندهای نداشتند و اگر متوسط باشد یعنی عامل فرهنگی، یکی از عوامل توضیحدهنده اعتراضات و شدت آن است.
بر همین اساس، همبستگی میان اعتراض و توجه به روز زن در هر یک از استانهای کشور محاسبه شد که نتیجه آن عدد منفی ۰.۴۰۳ شد. یعنی آن که در مناطقی که اعتراضات شدیدتر بوده، نسبتا میزان توجه به روز زن و روز مادر کمتر بوده است و از این جهت همبستگی معکوس و البته متوسطی را شاهد هستیم. در واقع مسائل زنان و نوع نگاه به مسائل آنها اینجا خودش را نشان میدهد. بر اساس این همبستگی منفی میتوان چنین نتیجهای گرفت که در مناطقی که شدت اعتراضات بیشتر بوده است، نگاه به مسائل زنان سکولارتر یا مدرنتر بوده است.
در سوی دیگر اما، عدد این همبستگی منفی آنچنان بالا نیست؛ اگر این عدد به منفی یک نزدیک میشد، آنگاه میشد نتیجه گرفت که فقط موضوع زنان و نگاه به آن در اینجا تعیینکننده است؛ اما این عدد نشان میدهد که اگرچه این عامل اثر داشته، اما عوامل دیگری را هم باید مدنظر قرار داد.
تحلیل و نتیجهگیری
اگر کانال وحید آنلاین توانسته باشد اخبار اعتراضات را بهطور نسبتا خوبی پوشش دهد، اطلس جغرافیایی اعتراضات اخیر حاوی نکات قابل توجهی است و تحلیل این یافتهها با این پیشفرض انجام میشود که تعداد اخبار منتشر شده از اعتراضات در کانال وحید آنلاین، تا حد خوبی توانسته است شدت اعتراضات در هر استان را نشان دهد.
اگر بخواهیم این یافتهها را بر اساس جمعیت هر استان تحلیل کنیم، باید گفت در رابطه با برخی از استانها نوعی رابطه همبستگی میان جمعیت و شدت اعتراضات مشاهده میشود؛ بهعبارت دیگر هرچهقدر جمعیت استان کمتر بوده شدت اعتراض نیز در آن کمتر بوده است. با اینحال، در برخی دیگر از استانها این رابطه چندان مشاهده نمیگردد. از این منظر استانهایی که میزان اعتراضات در آن نسبت به جمعیتشان بیشتر بوده عبارتند از استانهای کردستان، قزوین، مرکزی (اراک)، مازندران و سیستان و بلوچستان. همچنین استانهایی که در آن شدت اعتراضات نسبت به جمعیتشان کمتر بوده عبارتند از گلستان (گرگان)، کرمان، خوزستان و اصفهان. به همین جهت در تحلیل میزان اعتراضات، علاوه بر متغیر جمعیت هر استان، باید عوامل و دلایل دیگری را نیز مد نظر قرار داد.
بر این اساس، شدت زیاد اعتراضات در شهر تهران و شهرهای استان کردستان با توجه به ماهیت و عوامل شکلدهنده به این اعتراضات، تا حدی طبیعی است و این که در این دو استان، بیش از سایر استانها اعتراض شده است را میتوان به ماهیت این جنبش اعتراضی از یک سو و زادگاه مهسا امینی از سوی دیگر نسبت داد. جنبش زن، زندگی آزادی که طبقه متوسط را با خود همراه کرد، بهطور طبیعی بیشتر از همه در تهران نمود پیدا کرده است که بهلحاظ طبقه متوسط فرهنگی و اقتصادی بیشترین جمعیت را در خود جای داده است. مردم استان البرز نیز به دلیل مجاورت با تهران که بیشترین تبادلات فرهنگی را با مردم پایتخت دارند، طبیعتا از پتانسیل اعتراضی بیشتری در قیاس با سایر شهرها و استانها برخوردارند.
استان سیستان و بلوچستان نیز، به دلیل آنچه در آنجا رخ داد و کشته شدن تعدادی از هموطنان بلوچ، طبیعتا مورد توجه بیشتر قرار گرفته و اخبار بیشتری راجع به آن منتشر شده است. اما آنچه قابل تأمل است، شدت اعتراضات در شهر مشهد و شهرهای استان مازندران است. شدت بالای اعتراضات در این شهرها، خصوصا در قیاس با کلانشهرهایی نظیر تبریز، اصفهان و حتی شیراز قابل تأمل است و نشان میدهد که اعتراضات را صرفا نباید با متغیرهای فرهنگی یا جمعیتشناختی تحلیل کرد و عوامل دیگری نیز در شدتبخشیدن به اعتراضات نقش ایفا میکنند.
همانطور که در بخش یافتهها نیز مشخص شد، در استانهایی که اعتراضات بیشتر بوده، نگاه به مسائل زنان مدرنتر یا سکولارتر بوده و به همین جهت نسبت به روز زن و روز مادر که مصادف با میلاد دختر پیام اسلام است، حساسیت کمتری داشتهاند. در نتیجه، به دنبال بالا گرفتن اعتراضات به گشت ارشاد و قوانین اجبارآمیز حجاب پس از مرگ مهسا امینی، اعتراضشان به قوانین موجود را نشان دادند. اما همبستگی منفی و «متوسط» در اینجا بیانگر آن است که بجز موضوع زنان، موضوع دیگری نیز باید بیانگر این شدت اعتراضات باشد.
بهنظر میرسد که در کنار مطالبات سبک زندگی، مطالبات اقتصادی نیز در افزایش اعتراضات در این مناطق تأثیر داشته است. حتی نقش این دو عامل را میتوان در مناطق متنوعی که در تهران شاهد اعتراضات بودهاند نیز مشاهده کرد.
دادههای اقتصادی در دهه ۹۰ نشان میدهد که وضعیت رفاهی و اقتصادی مردم از سال ۹۷ به این سو و تحت تأثیر تحریمهای آمریکا، شیوع کرونا در ایران و جهان و مشکلات اقتصادی در داخل کشور، عقبگرد آشکاری داشته و طبقه متوسط ایران با افت شدید ۳۰ درصدی مواجه شده است.
کاهش درآمدهای مردم و ریزش طبقه متوسط و افزایش جمعیت فقیر، میتواند منجر به شکلگیری نوعی «محرومیت نسبی کاهشی» شود چرا که تحت تأثیر کاهش درآمدهای آنها، اگرچه انتظاراتشان ثابت میماند اما امکانات و تواناییهایشان کاهش پیدا میکند.
تد رابرت گر[۳] در آثار خود، این مفهوم را توضیح داده است. او به ویژه در کتاب چرا انسانها شورش میکنند (۱۳۷۷) کوشیده است تعداد زیادی از زمینهها و متغیرهای دخیل در پیدایش و بروز و ظهور اعتراضات سیاسی را نشان دهد. او نشان میدهد هرگاه افراد میان امکانات موجود و انتظارات ذهنی خود فاصله غیر قابل قبولی احساس کنند خود را محرومشده میپندارند. چنین افرادی تحت شرایط خاصی این آمادگی را دارند تا در مقابل هر فرد یا گروهی که آن را مسبب محرومیت خود میدانند دست به اعتراض و خشونت بزنند. شدت اعتراض و خشونت آنان نیز قبل از هر چیز بستگی به شدت و طول مدت محرومیتشان دارد. «رابرت گر» شرایطی را که فرد در آن دارای انتظارات ثابت است اما امکانات کاهش یافته است را با مفهوم «محرومیت نسبی نزولی» تعریف میکند. در نتیجه، بطور مثال اگر کسی تا یک ماه پیش توانایی خرید کالای خاصی را داشته باشد و حالا دیگر این امکان را نداشته باشد، دچار محرومیت نسبی نزولی شده است.
همین وضعیت را میتوان بهنوعی در جامعه ایران مشاهده کرد. کاهش شدید جمعیت طبقه متوسط ایران باعث میشود که آن جمعیت بهلحاظ فرهنگی خود را متعلق به آن طبقه بداند و خواستهها و انتظاراتش مطابق با آن طبقه و گذشته خودش باشد، اما نتواند این خواستهها را تأمین کند و گذشته خودش برایش تبدیل به یک رؤیا و آرزو میشود. بنابراین این شرایط اقتصادی و مؤلفه «محرومیت نسبی نزولی» را بیشک باید در شکلگیری اعتراضات لحاظ کرد. اما این همه ماجرا نیست.
بر اساس تعداد اخبار منتشر شده در کانال وحید آنلاین، در محرومترین استانهای ایران کمترین میزان اعتراضات رخ داده است. این امر نشان میدهد که اعتراضات را نباید صرفا به عوامل اقتصادی و محرومیتهای ناشی از آن تقلیل داد. اگر اعتراضات صرفا ریشهها و انگیزههای اقتصادی داشت، باید در حاشیه شهر تهران (محلهایی که در آبان ۹۸ شلوغ شده بود) و یا در استانهای محروم از شدت بیشتری برخوردار میشد؛ در حالی که یافتهها این موضوع را تأیید نمیکند.
با توجه به ماهیت جنبش «زن، زندگی، آزادی» و شهرها و استانهای درگیر در آن، باید عوامل اقتصادی و فرهنگی و دغدغه سبک زندگی را بهعنوان عوامل محرّک اعتراضات، در کنار هم دید. به عبارت بهتر اعتراضات توأمان دلایل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته است؛ دادههای گوگل ترندز راجع به میزان توجه به روز زن در تقویم رسمی، و همبستگی متوسط این دادهها با شدت اعتراضات، مؤید عامل فرهنگی مؤثر در شکلگیری اعتراضات است.
اما از منظر اقتصاد، بر اساس اطلس جغرافیایی اعتراضات، میتوان نتیجه گرفت که طبقهی متوسط و طبقات ضعیفتری که هنوز به لحاظ فرهنگی خود را در کنار طبقه متوسط میدانند در این اعتراضات احتمالا بیشترین مشارکت را داشتهاند. دلیل این امر نیز محرومیت نسبی کاهشی است که این قشر از مردم تجربه کرده است. طبق نظریات مرتبط با اعتراضات اجتماعی، مردمی که این نوع از محرومیت را تجربه کرده باشند، از پتانسیل بیشتری برای اعتراض برخوردارند.
به نوشته «رابرت گر»، هر چه شدت محرومیت نسبی بیشتر باشد، نارضایتی بیشتر و بهتبع آن ظرفیت اعتراض و خشونت سیاسی بیشتر خواهد بود[۴]. البته او تصریح میکند که محرومیت نسبی بهطورمستقیم منجر به اعتراض و خشونت سیاسی نمیشود بلکه متغیرهای اجتماعی و سیاسی متعددی در این میان نقشآفرینی میکنند. گر، از میان متغیرهای اجتماعی بر دو متغیر تأکید میکند: نخست این که در جامعه موردنظر، تا چه اندازه رفتارهای اعتراضی و خشونتآمیز هنجارمند و قابل قبول هستند. دوم این که چنین رفتارهائی تا چه اندازه کارآمد و سودمند تلقی میشوند[۵]. گر همچنین بر منابع قدرت طرفین درگیری (ناراضیان و دولت) تأکید میکند و میزان کنترل هر یک از آنها بر نیروی اجبار را دارای نقش تعیینکنندهای در فرایند و فرجام خشونت سیاسی میداند[۶].
بنابراین بر اساس نظریه گر، زمانی که فضای سیاسی نتواند پاسخگوی نیازها و خواستههای مردم باشد، اعتراضات خیابانی پذیرش بیشتری پیدا کرده و به عنوان راه حلی جایگزین، سودمند تلقی خواهند شد. در نتیجه به دنبال احساس و ادراک محرومیت نسبی و عدم تطابق انتظارات افراد با واقعیت موجود، در شرایطی که میدان سیاست نتواند پاسخگوی خواسته مردم باشد، این خیابان و اعتراضات خیابانی است که به عنوان ابزار کنشگری اعتراضی مردم مطرح میشود.
ذکر این نکته اینجا اهمیت دارد که محرومیت نسبی را نباید صرفا مترادف با محرومیت اقتصادی دانست، بلکه به این معناست که مردمی که سابقا بهلحاظ اقتصادی امکانات طبقه متوسط را دارا بودند، به دلیل بحرانهای اقتصادی از آن محروم شدهاند. با این حال، این جمعیت معترض همچنان بهلحاظ فرهنگی نیز خود را متعلق به طبقه متوسط میداند و عوامل فرهنگی و سیاسیِ مرتبط با مطالبات سبک زندگی نیز یکی از عوامل مهم در ایجاد انگیزههای اعتراضی بوده است.
در یک جمعبندی کلی باید گفت که عوامل فرهنگی و مدرنتر و سکولارتر شدن فرهنگ ساکنان برخی از استانها، در کنار عوامل اقتصادی و ریزش طبقه متوسط و شکلگیری محرومیت نسبی نزولی، توأمان توضیحدهندهی عوامل شکلگیری اعتراضات است. نکته آخر در تحلیل و تبیین علل این اعتراضات را باید در نوعی ناامیدی سیاسی دانست؛ یعنی آنجایی که طبق نظریات رابرت گر، اعتراض خیابانی مشروعیت پیدا میکند. همانطور که گر توضیح داده است، اعتراضات خیابانی باید از دید معترضان، سودمند تلقی شود. در شرایطی که سازوکار رسمی سیاست امکان اقدامات سودمند را فراهم نمیکند، خیابان به جایگزینی برای کنشگری و سیاستورزی مبدّل میشود و افراد از طریق خیابان تلاش میکنند تا خواسته خود یا اعتراض خود را دنبال کنند.