جایزه دیتاژورنالیسم دقیقه (1403)

رشد اقتصادی دهه ۴۰ از کجا آمد؟ (۱۹۰۳۸)

رشد اقتصادی دهه 40 از کجا آمد؟ (19038)

اگر عبارت دهه طلایی اقتصاد ایران را در موتورهای جست‌وجوی اینترنتی وارد کنیم؛ مطالب زیادی می‌بینیم که دهه ۴۰ را دهه طلایی اقتصاد ایران می‌داند. متوسط رشد اقتصادی ایران در سال‌های ۳۹ تا ۵۵ حدود ۱۱ واحد درصد بوده که این عملکرد خیره‌کننده در روایت‌های اقتصادی معمولا به مدیریت درست و علمی، اجرای سیاست صنعتی و هماهنگی تیم اقتصادی منتسب می‌شود. معمولا چهره‌ی اول این داستان‌ها، علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد ایران در سال‌های ۴۱ تا ۴۸ است. باید توجه داشت که وزارت اقتصاد در آن سال‌ها ترکیبی از وزارت صمت و اقتصاد و امور دارایی امروز بود. در روایت‌های سیاسی نیز محمدرضا پهلوی قهرمان حماسه دهه‌ی ۴۰ است. اما چرا عملکرد دهه‌ی ۴۰ در افواه عمومی مهم شد؟ احتمالا این نکته که دهه ۴۰ از معدود دوره‌هایی است که درآمد سرانه، مصرف سرانه و سرمایه‌گذاری سرانه به صورت همزمان صعودی بوده‌اند و چشم‌انداز مثبتی از وضعیت اقتصادی را به نمایش گذاشته‌اند؛ در توجه تحلیل‌گران به دهه ۴۰ مهم بوده است. تحلیل‌گرانی که شبیه‌ترین تجربه‌ی ایرانیان در توسعه را در دهه‌ی ۴۰ پیدا کرده‌اند.

تصویر ۱ نشان‌دهنده‌ی تولید ناخالص داخلی سرانه، مصرف سرانه و سرمایه‌گذاری سرانه در تمام سال‌هایی است که حساب‌های ملی ایران توسط بانک مرکزی منتشر شده است. یکی از نکات قابل تامل این تصویر رشد خیره‌کننده تولید، مصرف و سرمایه‌گذاری در سال‌های پیش از ۱۳۵۵ است؛ به‌صورتی که متوسط تولید ناخالص داخلی سرانه را به ارقام حقیقی مبتنی بر سال پایه ۱۳۹۵ (تمام ارقام مربوط به حساب‌های ملی در این یادداشت بر مبنای ارقام حقیقی سال پایه ۱۳۹۵ بنا بر گزارش بانک مرکزی بیان می‌شود) از حدود ۵ میلیون تومان سال ۱۳۳۸ به بیش از ۳۰ میلیون تومان سال ۱۳۵۵ رساند. مصرف و سرمایه‌گذاری سرانه نیز به ترتیب از ۲.۸ و ۱.۴ میلیون تومان سال ۱۳۳۸ به ۵.۶ و ۱۰.۴ میلیون تومان سال ۱۳۵۵ رسید. اینکه سال ۱۳۵۵ همچنان قله‌ی دست‌نیافتنی اقتصاد ایران است؛ از دیگر نکات قابل تامل این تصویر است. تولید و مصرف و سرمایه‌گذاری سرانه در سال ۱۴۰۱ به ترتیب ۱۷.۶، ۹.۳ و ۳.۲ میلیون تومان بوده است. تولید ناخالص داخلی حتی در بهترین وضعیت سال‌های پس از انقلاب (سال ۱۳۹۰ با درآمد سرانه حدود ۲۳ میلیون تومان) نیز حدود ۷۷ درصد عملکرد سال ۱۳۵۵ بوده است. اما چه شد که در دهه ۴۰ شاهد چنین رشدی بودیم؟


تصویر ۲ نمایانگر سهم بخش‌های مختلف در تولید ناخالص ملی ایران است. این تصویر نشان می‌دهد که بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی ایران در سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ مربوط به بخش معدن بوده که بخش عمده‌ی آن نفت خام است. سهم بخش معدن در تولید ناخالص داخلی سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ بیش از ۵۳ درصد بوده؛ درحالی که سهم بخش کشاورزی، ساختمان، خدمات و صنعت به ترتیب حدود ۷، ۶، ۳۰ و ۲ بوده است (به دلیل گرد کردن اعداد، جمع اعداد برابر با ۱۰۰ نیست). آیا بخش صنعت که در دهه ۴۰ حدود ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌داده، می تواند موجب رشد ۱۱ درصدی اقتصاد شود؟ بخش صنعت ۲ درصدی اگر ۱۰۰ درصد رشد کند و دو برابر شود، کل اقتصاد فقط ۱ درصد بزرگ می‌شود. از این رو نمی‌توان رشد ۱۱ درصدی اقتصاد در دهه ۴۰ را به صنعت و سیاست صنعتی منتسب کرد. از تصویر ۲ بر می‌آید که بخش‌های بزرگ اقتصاد ایران در آن سال‌ها (معدن و خدمات) باید بخش عمده‌ی رشد را ایجاد کرده باشند.


تصویر ۳ سهم هر بخش در رشد تولید ناخالص داخلی را نشان می‌دهد. ارتفاع هر ستون رشد اقتصادی آن سال را نشان می‌دهد و رنگ‌های هر ستون نشان می‌دهد چه بخشی از رشد محقق شده مربوط به بخش‌های مختلف است. به عنوان مثال در سال ۱۳۳۹ اقتصاد ایران رشد حدود ۱۰.۷ درصدی را تجربه کرده که سهم بخش های کشاورزی، ساختمان،صنعت، معدن و خدمات به ترتیب ۰.۲، ۰.۵، ۰.۲، ۵.۲ و ۴.۵ بوده است. همانطور که پیش‌بینی می‌شد؛ این شکل نشان می‌دهد که بخش عمده رشد سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۵ ناشی از نفت بوده است. رشد اقتصادی سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ حدود ۱۱.۳ بوده که فقط حدود ۰.۳ از این رقم مربوط به بخش صنعت بوده و بقیه ۱۱ درصد رشد متوسط اقتصاد، با دیگر بخش ها ایجاد شده است. اما بخش نفت چگونه چنین رشدی رقم زد؟ آیا این امر به افزایش قیمت نفت در دهه ۵۰ شمسی مربوطه است؟ چرا افزایش قیمت نفت دهه ۸۰ شمسی در رشد بخش نفت منعکس نشده است؟


تصویر ۴ نشان‌دهنده‌ی تولید نفت خام ایران در سال‌های ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۶ میلادی است (منبع). این تصویر نشان می‌دهد که تولید نفت خام ایران از متوسط ۱ میلیون بشکه در روز در سال ۱۹۶۰ میلادی (۱۳۳۹ شمسی) به حدود ۶ میلیون بشکه در سال ۱۹۷۴ میلادی (۱۳۵۳ شمسی) رسیده است. افزایش ۶ برابری تولید نفت در این سال‌ها به معنای متوسط رشد ۱۳ درصد سالانه تولید نفت است که رشد سالانه‌ی بخش معدن در حساب‌های ملی نیز تقریبا همین مقدار است. باید توجه داشت که در محاسبه‌ی حساب‌های ملی به قیمت ثابت، تغییرات قیمت دوره‌های مختلف اثر مستقیم ندارد و آن‌چه گزارش می‌شود؛ ناشی از رشد واقعی آن بخش است. از این روست که در سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ رشد بخش نفت چشم‌گیر است؛ اما در سال‌های دهه ۱۳۸۰ چنین رشدی مشاهده نمی‌شود، چون در آن سال‌ها رشد حقیقی در بخش نفت رخ نداده است.

بخش عمده‌ی رشد اقتصادی سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ ناشی از رشد تولید نفت بوده و سیاست صنعتی در آن نقشی نداشته است. این سخن الزاما به معنای ناکام بودن سیاست صنعتی آن دوره نیست؛ بلکه فقط به این معنی است که نمی‌توان رشد اقتصادی ۱۱.۳ درصدی سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ را به عنوان شاهدی بر موفقیت سیاست صنعتی آن دوره عنوان کرد. از دیگر رو باید توجه داشت که احتمالا رشد سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ به همان کمیت و کیفیت نمی‌توانست به صورت میان‌مدت ادامه داشته باشد. رشد دو رقمی آن‌ سال‌ها ناشی از افزایش تولید نفت بوده و احتمالا ما نمی‌توانستیم با رشد ۱۳ درصد سالانه، تولید نفت را افزایش دهیم؛ زیرا تولید نفت علاوه بر سرمایه‌گذاری، مقید به وضعیت مخازن نفت است. به عنوان مثال، استمرار رشد ۱۳ درصدی تولید نفت بدین معنی است که تا ده سال بعد، در سال ۱۳۶۵ تولید نفت ما باید بیش از ۲۰ میلیون بشکه در روز می‌شد! که چنین امری از مخازن نفتی ایران بعید است. از این رو شاید بهترین سناریوی بدیل (counterfactual) ما برای سال‌های پس از ۱۳۵۵ رسیدن به رشد میان‌مدت حدود ۶ درصد بوده است. در نتیجه نباید به تجربه‌ی رشد ۱۱ درصدی آن سال‌ها به مثابه‌ی تجربه‌ی قابل تکرار توسعه‌ی ایرانی نگاه کرد.

پانویس و ارجاع

*می‌توان به مزاح یا جدی گفت که تاثیر رییس شرکت ملی نفت در رشد اقتصادی آن‌ سال‌ها بیش از وزیر اقتصاد و رییس سازمان برنامه و رییس بانک مرکزی بوده است.

**تصویر ۲ و ۳ و ۵ رشد اقتصادی تولید ناخالص داخلی به ارقام پایه را نمایش می‌دهد، درحالی که در شکل ۱ تولید ناخالص داخلی به ارقام بازار نمایش داده شده است. اختلاف این دو رقم جزئی است و تاثیری در روندها و نتایج این تحلیل‌ ندارد. تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه بخشی از تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار است.

***عدم تاثیر مستقیم نفت در تولید ناخالص داخلی بخش نفت به معنای بی‌تاثیر بودن قیمت نفت در تولید ناخالص داخلی نیست. قیمت نفت از طریق درآمدهای دولت، نرخ ارز و تراز پرداخت‌ها بر تولید ناخالص داخلی تاثیر دارد.

****بانک مرکزی حساب‌های ملی به سال پایه ۱۳۹۵ را در بازه‌ی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ منتشر کرده است. ارقام سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۸۹ با استفاده از رشد ارقام حساب‌های ملی به سال پایه ۱۳۸۳ باز محاسبه شده است.

*****خوب بودن مدیریت اقتصاد کلان ایران در سال‌های پیش یا پس از ۱۳۵۷ از این یادداشت مستفاد نمی‌شود.

نویسندگان

رشد اقتصادی دهه 40 از کجا آمد؟ (19038)

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *