این مقاله برای جایزه دیتاژورنالیسم دقیقه ۱۴۰۲ ارسال شده و بدون کم و کاست در اینجا منتشر میگردد.
در دنیای امروز، سرانه مطالعه به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در کانون توجه سیاست و فرهنگی جامعه قرار گرفته است. این پدیده گاهی به عنوان یک شاخص کلیدی در فرهنگ و توسعه یافتگی معرفی شده و حتی به عنوان یک آمار مهم در تصمیمگیریهای فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته میشود. این در حالی است که برخی نظر دارند سرانه مطالعه نه تنها به عنوان یک شاخص مفید محسوب نمیشود، بلکه توجه زیاد به آن ممکن است منجر به گمراهی در تصمیمگیریهای سیاستگذاری و فرهنگی گردد.
تجربیات نشان دادهاند که سرانه مطالعه در کشور، مسئلهای حیاتی و حائز اهمیت است که نباید از آن غفلت شود. نگاهی به کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که آمارهای مرتبط با خواندن و سرانه مطالعه در سیاستگذاریهای فرهنگی و حتی اقتصادی تأثیرگذار است.
با فرض اینکه سرانه مطالعه اهمیت زیادی دارد و در تصمیمگیریهای فرهنگی تأثیرگذار است، سیاستگذاران به اطلاعات و ابزارهای دقیقی نیاز دارند تا وضعیت فعلی را به وضوح درک کنند و بتوانند برنامههای کارآمدی را طراحی کنند. اما متاسفانه، امروزه سیاستگذاران فرهنگی برخی از این ابزارها و اطلاعات را در دست ندارند و چالشی جدی برای آنها به وجود آمده است.
اندازهگیری سرانه مطالعه در هر جامعه ممکن است با چالشهایی روبرو شود. تفاوتها در روشهای اندازهگیری، مطالعات غیررسمی و اطلاعات ناقص ممکن است باعث ایجاد اختلافات آماری شود. برای مثال، مطالعات مختلف به دلیل شمولیت ناکافی، اطلاعات ناقص یا تفاوتهای فرهنگی ممکن است اختلافات در آمارها ایجاد کنند. بنابراین، در تفسیر دادهها باید این نواقص را مدنظر قرار داد و به تحلیل اجتماعی عمیقتری پرداخت.
آمارهایی که از سرانه مطالعه ایرانیان منتشر شده، طیف بسیار گستردهای از آمارها را ارائه دادهاند که جلب توجه مخاطب را برانگیخته است. بدون در نظر گرفتن اینکه درست یا نادرست باشند، این طیف از سرانه مطالعه از چند دقیقه تا ۱۲۰ دقیقه متغیر است.
بررسی دادههای مربوط به نشر کتاب در ایران از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که این دوره با رشد قابل توجهی در زمینه نشر کتاب همراه بوده است. بر اساس آمارها، تعداد کتب منتشر شده در این دوره به صورت صعودی افزایش یافته است. این موضوع میتواند نشانگر اهمیت فرهنگ مطالعه و علاقه عمومی به نشر کتب در این دوره باشد. همچنین، این افزایش ممکن است به تحولات فرهنگی، اجتماعی یا اقتصادی در جامعه اشاره کند.
گرچه دادهها نشان میدهند که در دورههای اخیر(به استثناء سال ۱۳۹۹ به دلیل پاندمی کرونا)، رشد نشر کتاب در ایران به صورت محسوسی افزایش یافته است، اما آن طور که از ظواهر امر پیداست این افزایش تأثیر چشمگیری بر افزایش سرانه مطالعه نداشته است. علت این پدیده میتواند متعدد باشد؛ از جمله نبود علاقه یا امکانات لازم برای دسترسی به کتب، تغییر در عادات مطالعه، یا امکانات دیجیتالی برخی افراد که ممکن است در دادههای مرسوم نشان داده نشده باشد. در این حالت، افزایش رشد نشر کتاب تاکنون به افزایش سرانه مطالعه کلان و ملموس منجر نشده است. این نکته میتواند به تدابیر جدید در زمینه ترویج فرهنگ مطالعه و دسترسی به کتب اشاره کند.
یکی از جوانبی که در افزایش رشد نشر کتاب در ایران به چشم میخورد، افزایش نرخ دلار و افزایش هزینههای چاپ هر صفحه است. میانگین قیمت چاپ هر صفحه به عنوان یکی از شاخصهای اصلی صنعت چاپ میتواند درک بهتری از این تحولات فراهم کند. با افزایش نرخ دلار، هزینههای وارداتی برای مواد اولیه چاپ افزایش یافته و این موضوع به صورت مستقیم بر میانگین هزینه چاپ هر صفحه تأثیر گذاشته است. این افزایش هزینهها به عنوان یک شاخص مهم، میتواند موجب افزایش نهایی قیمت کتب شود و در نتیجه بر سرانه مطالعه جامعه تأثیر گذارد. با این حال، باید توجه داشت که این افزایش هزینهها به تنهایی نمیتواند عامل تغییرات در سرانه مطالعه باشد و ممکن است به عوامل دیگری نظیر عدم دسترسی یا عدم علاقه به مطالعه مرتبط باشد، که در ادامه به تحلیل آنها خواهیم پرداخت.
همانطور که در نمودار زیر میتوان دید، با وجود رشد میانگین بهای تمام شده هر صفحه نسبت به سال قبل، تاثیر منفی قابل توجه بر روند میزان انتشار نداشته تا جوابگوی نیازهای جامعه با علایق و سلایق گوناگون و متنوع باشد.
در آمارهای اخیر نشر کتاب در ایران، مشاهده میشود که بیشترین عناوین چاپ شده متعلق به حوزه کودک و نوجوان و حوزه کمک درسی هستند. این امر ممکن است به دلیل تأثیرات چند جانبه باشد. در حوزه کمک درسی، رقابت و تقاضا برای آموزشهای ورودی جامعه باعث افزایش تقاضا برای کتب مرتبط با کنکور و آمادگی جهت ورود به دانشگاه شده است.
اما در حوزه کودک و نوجوان، دلایل دیگری نیز ممکن است موثر باشند. انتشارات به دلیل جذابیت بیشتر این حوزه، از نظر خلاقیت، تصویرگری، و موضوعات جالب، بیشتر به این حوزه بها میدهند. همچنین، توجه به فرهنگ خواندن از کودکی و ترویج مطالعه در این گروه سنی نیز نقش مهمی در افزایش تولید و توجه به کتب کودکانه داشته است. این پدیده میتواند نشاندهنده اهمیتی باشد که جامعه به پرورش نقدهای خلاقانه و خلاقیت در جوانان خود میدهد.
تورم؛ واژهای که هر موضوعی در کشور ما با آن پیوند خورده است.
یعنی فرهنگ نیز متأثر از تورم است؟
برای پاسخ به این سوال نگاهی به نمودار زیر میاندازیم.
- محور افقی (X): میزان تورم
- این محور نشاندهنده نرخ تورم در هر سال است. تورم به افزایش هزینهها و تغییرات اقتصادی ارتباط دارد.
- محور عمودی (Y): سهم تفریحات و خدمات فرهنگی
- این محور نمایانگر درصد از کل هزینههای خانوارها است که به تفریحات و خدمات فرهنگی اختصاص یافته است. افزایش در این محور نشاندهنده اهمیت بیشتر این بخش در هزینههای خانوارهاست.
- اندازه دایره: میزان انتشار در هر سال
- اندازه هر دایره نشاندهنده میزان انتشار در هر سال است. دایرههای بزرگتر نشاندهنده انتشار بیشتر هستند.
در سبد هزینههای خانوارهای ایرانی، سهم تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ این بخش شامل خرید بلیط سینما، حضور در اجراها و نمایشگاهها، خرید کتب و موارد مرتبط با فعالیتهای فرهنگی نیز میشود. از جمله مواردی که در این سهم قرار میگیرد، خرید کتاب مورد نیاز جوانان و بزرگان جامعه است.
با افزایش تورم در طول سالها، مشاهده میشود که سهم این فعالیتها در سبد هزینهها کاهش یافته است. این موضوع نمایانگر تأثیرات منفی تورم بر توان مالی افراد در خرید کتب و مشارکت در فعالیتهای فرهنگی است.
همچنین، با افزایش تورم، خانوادهها ترجیح میدهند درآمد خود را به هزینههای مهمتر مانند مسکن و خوراک اختصاص دهند، که این نگرانیها باعث شدهاند که سهم تفریحات و خدمات فرهنگی در سبد هزینههای خانوارها کاهش یابد و به تبع آن، مطالعه کتاب و شرکت در فعالیتهای فرهنگی در چالش قرار بگیرد. این مسئله نشاندهنده اهمیت و تأثیرات مستقیم شرایط اقتصادی بر انتخابات فرهنگی و تفریحی جامعه است.
تحلیل بیشتر نشان میدهد که با وجود افزایش تورم و هزینهها، گزینههای دیجیتالی نیز به عنوان جایگزین برای خواندن کتب به محبوبیت بیشتری دست یافتهاند. این تغییر در عادات مطالعه نشاندهنده تلاش افراد برای حفظ فعالیتهای فرهنگی و مطالعه در شرایط اقتصادی دشوارتر است. این نکته ممکن است به عنوان یک چالش جدید برای فعالان حوزه فرهنگ و نشر کتاب مطرح شود، که نیازمند تدابیر و استراتژیهای نوآورانه جهت جلب توجه مخاطبان باشد.
هشداری به تنگناهای سهم تفریحات و خدمات فرهنگی؛ تهدید بر فرهنگ و جامعه
با وجود افزایش درآمد هر خانوار، اما متأسفانه مشاهده میشود که سهم تفریحات و خدمات فرهنگی در هر خانواده به میزان ۵۰ درصد از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ کاهش یافته است. این امر به عنوان یک هشدار جدی برای فرهنگ و جامعه قابل درک است.
در حالی که درآمد خانوارها افزایش یافته، کاهش سهم تفریحات و خدمات فرهنگی نشان از نگرانیهای جدی در زندگی روزمره مردم دارد. این موضوع نه تنها نشاندهنده تغییر در الگوی هزینهها، بلکه به یک تهدید واقعی برای فرهنگ و جامعه تبدیل شده است.
با توجه به این وضعیت نگرانکننده، میتوان این کاهش را به عنوان یک زنگ خطر برای فعالیتهای فرهنگی و هنری در جامعه در نظر گرفت. این تهدید میتواند منجر به افزایش ایزوله شدن افراد از فعالیتهای فرهنگی شود و باعث کاهش تنوع و غنای فرهنگی جامعه گردد.
به نظر میرسد که فقط برخورد با نیازهای اساسی جامعه، ممکن است به دلیل افزایش هزینههای اساسی مسکن و خوراک، به چالش کشیده شده و نتیجه آن کاهش اختصاص به فعالیتهای فرهنگی و تفریحی باشد. این مسئله نیازمند توجه فوری مسئولان به اقدامات جدی جهت حمایت از فرهنگ و هنر است تا این زمینهها در تبعید نشوند و زندگی فرهنگی جامعه آسیب نبینند.
این نهادهای فرهنگی باید با ارائه راهکارهای خلاقانه و موثر، فرهنگ را در تمامی لایههای جامعه حفظ کرده و افراد را به فعالیتهای فرهنگی ترغیب نمایند. در غیر این صورت، کاهش سهم تفریحات و خدمات فرهنگی ممکن است منجر به فقدان ویژگیها و هویت فرهنگی جامعه گردد و به دنبال آن، تهدیدات جدیتری برای اجتماع به وجود آید.
راهکار
با توجه به نمودار کاهش سهم تفریحات و خدمات فرهنگی در خانوادهها از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱، پیشنهاد میشود که دولت برای حمایت از فرهنگ و تفریحات مردم، اقدام به اختصاص یارانه فرهنگی کند.
این یارانه میتواند به عنوان یک ابزار موثر جهت جلب توجه افراد به فعالیتهای فرهنگی و تفریحات عمومی عمل کند. با توجه به افزایش هزینههای ضروری، ایجاد این یارانه به افراد امکان میدهد تا بخشی از هزینههای خود را برای فعالیتهای فرهنگی اختصاص دهند.
در اختصاص این یارانه، دولت میتواند به هدفمندسازی ویژه بپردازد، به نحوی که افراد با درآمدهای پایینتر نیز بتوانند از این امکانات بهرهمند شوند. این تدابیر میتواند همواره یک ایجاد تحول در الگوی هزینههای فرهنگی جامعه به همراه داشته باشد.
با این کار، علاوه بر جبران کاهش سهم تفریحات و خدمات فرهنگی در خانوادهها، امکان دسترسی بیشتر افراد به فرهنگ و هنر را تسهیل خواهد کرد و به تنوع و غنای این زمینهها در جامعه کمک خواهد نمود.
منابع :
سامانه اطلاعات آماری استان تهران amar.thmporg.ir
وبگاه اطلاع رسانی طلا و ارز tgju.org
وبگاه خانه کتاب و ادبیات ایران ketab.ir