این مقاله برای جایزه دیتاژورنالیسم دقیقه ۱۴۰۲ ارسال شده و بدون کم و کاست در اینجا منتشر میگردد.
چکیده
مقالهٔ حاضر بحثی است در رابطه با شاخهای میانرشتهای از زبانشناسی و حقوق، بنام زبانشناسی جرمشناختی که میتوان آن را یکی از شاخههای زبانشناسی دانست. علم زبانشناسی بر خلاف گذشته روز به روز از حوزهٔ نظریهپردازی صرف، به حوزههای کاربردی گسترش یافته است و یکی از حوزههایی که از این رویکرد سود جسته، مطالعهٔ بینابینی زبانشناسی، قانون و جرم میباشد. در این پژوهش به تاریخچه و گسترش زبانشناسی جرمشناختی، از بدو ظهورش در دهههای ۱۹۵۰و۱۹۶۰ تا کنون اشاره میشود. پژوهش حاضر در چارچوبی تحلیلی- توصیفی به روشهای جرمشناسی زبان و اینکه چگونه زبانشناسی جرمشناختی در نظام قضایی و انتظامی کاربرد پیدا میکند، میپردازد و آن دسته از مشکلاتی که زبانشناسان و افرادی که از جنبهٔ قانونی با زبان سرو کار دارند، ممکن است در دریافت و فهم نظرگاههای یکدیگر با آن مواجه شوند معرفی میگردند. این مقاله همچنین نشان میدهد که چگونه زبانشناسان و این افراد میتوانند در دستیابی به عدالت، همکاری بسیار نزدیکی داشته باشند و اینکه چطور زبان و قانون آنچنان به هم مرتبط میشوند که شاید در آینده، دستگاه قضایی یکی از حوزههای فعالیت مؤثر زبانشناسان و البته دیتاژورنالیزم باشد. دیتاژورنالیسم نوع دیگری از روزنامهنگاری تحقیقی است که هدف آن رسیدن به اطلاعاتی است که از ارزش خبری بالای برای رسانه برخوردار است. دیتاژورنالیسم در واقع پیوند پژوهش و تحقیق با طراحی و برنامه نویسی و آمار است و از این منظر به زبانشناسی جرم شناسی و زبانشناسی کمّی پیوند میخورد. این پژوهش همچنین در زمینهٔ تشخیص نویسندهٔ متن خبر به معرفی برخی از رویکردهای آماری میپردازد و با ارائهٔ نمونههایی آنها را مورد ارزیابی قرار میدهد.
کلید واژهها
زبانشناسی جرمشناختی، جمع انباشتگی، دیتاژورنالیزم (دادهنگاری خبری)
۱ . مقدمه
مقالهٔ حاضر با هدف آشنایی علاقهمندان حوزه داده نگاری خبری یا دیتاژورنالیزم ، نشان میدهد که چگونه از یافتههای حاصل از بررسی و تحقیق در شاخههای مختلف زبانشناسی اعم از آواشناسی (phonetics)، معناشناسی (semantics)، نحو ( syntax)، کاربرد شناسی ( pragmatics) و به طور کلی تحلیل گفتمان (discourse) و نیز مباحثی مثل ابهام (ambiguity)، استعاره(metaphor) ،نظریههای کنش گفتاری (speech acts) و بررسی لهجهٔ شخصی افراد (idiolect) برای حل مسائل حقوقی و قانونی در زمینههای تجاری، سیاسی، قضایی، علمی و انتظامی میتوان بهره برد. این شاخه از زبانشناسی که از دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ظهور پیدا کرد، به مباحث جرمشناختی از دیدگاه زبان مینگرد و با بهرهگیری از موضوعات مختلف زبانشناسی و دیتاژورنالیزم میتواند راهگشای مشکلات متعددی باشد.
در تاریخچه دیتاژورنالیسم دو کشور نقش مهمی را ایفا میکنند؛ انگلستان و آمریکا. قدیمی ترین نمونه آن به سال ۱۸۲۱ بر میگیردد . از سال ۲۰۰۹ دیتاژورنالیسم به صورت جدی به حوزه روزنامهنگاری ورود کرد و پیشتاز آن گاردین بود. مهم ترین نمونه از دیتاژورنالیسم را میتوان به اسناد پاناما ارتباط داد. زمانی که حدود ۱۲ میلیون سند تحت عنوان اسناد پاناما در قالب فرارهای مالیاتی و پولشویی افشا شد و به دست رسانهها رسید، نیاز بود تا تیمهای رسانهای در نقاط مختلف دنیا شکل بگیرد تا بتوانند تجزیه و تحلیل این اطلاعات را انجام دهند.
عمده رسانههای جهان به ویژه نوع آنلاین سعی کرده اند با درک نقش و اهمیت دیتاژورنالیسم بخشی را با عنوان دیتاژورنالیسم در واحد سازمانی خود ایجاد کرده و تیمی را به این مهم اختصاص دهند. به عنوان نمونه، آثار تیم ۱۸ نفره دیتاژورنالیسم در بی بی سی با هدف انتشار آنلاین تولید میشود. در گاردین آثار دیتاژورنالیسم توسط تیمی سه نفره، در نیویورک تایمز توسط چهار تیم، در شیکاگو تریبون توسط تیم اپلیکیشنهای خبری و در یو اس ای تودی توسط تیمی شش نفره برای انتشار در رسانههای آنلاین چاپی تهیه میشوند.
۲ . پیشینه
زبانشناسی جرمشناختی را میتوان به عنوان یک عضو جدید در حوزهٔ قانون و در کنار رشتههایی چون اثرنگاری (بررسی اثر انگشت و ردّ کفش مجرمین) که قدمتی دیرینهتر در نظام قضایی و دادرسی دارند دانست. یکی از بارزترین نمونههای کاربردی بودن این علم بکارگیری روشهای زبانشناختی در پاسخ به سئولات قانونی است.
ریاضیدانان و آمارشناسان بریتانیایی وامریکایی اولین کسانی بودند که در قرن نوزدهم در زمینهٔ شناسایی مؤلفان، تلاشهای فراوانی کردند که از آن جمله میتوان به تحقیقات آگوستوس دو مورگان در ۱۸۵۱، مندل هال (۱۹۰۱، ۱۸۸۷) ودر اوایل قرن بیستم به آدنی یول (۱۹۴۴،۱۹۳۸) اشاره کرد. این مطالعات بیشتر روی بررسی ویژهگیهای قابل اندازهگیری مانند متوسط طول کلمات و جملات و از این قبیل متمرکز بود که ربطی به زبانشناسی پیدا نمیکرد .در سال ۱۹۶۸ ژان استوارتویک [۱]برای اولین بار اصطلاح زبانشناسی جرمشناختی را پس از تحلیل اظهارات جان ایوانز که به جرم قتل همسر و فرزندش به دار مجازات آویخته شده بود ابداع کرد و بهکار گرفت. وی متوجه دو سبک موجود در اظهارات شده بود. یکی سبک نوشتاری ادبی و دیگری سبک گفتاری نشان دار[۲] (اولسون ۴:۲۰۰۴). تقریباٴ دو دهه پیش از اینکه زبانشناسان به زبان حقوقی و قضایی توجه کنند، شخصی بنام دیوید ملینکوف کتابی با عنوان «زبان قانون»[۳] را به چاپ رساند. ملینکوف استاد رشتهٔ حقوق در مدرسهٔ حقوق UCLA بود. او در کتابش به تاریخچهٔ زبان حقوقی از زمان آنگلو ساکسونها تا دوره انگلیسی میانه و انگلیسی امروز پرداخته است و تأثیر فاکتورهای فرهنگی و اجتماعی را در سبک زبان و گفتار افراد بیان کرده است. این کتاب حدوداً پانصد صفحهای حاوی اطلاعاتی است که میتواند منبع بسیار مناسبی برای تحقیق در زمینهٔ زبان قانون باشد. منبع دیگری در معرفی تاریخچهٔ زبان حقوقی، کتاب «زبان حقوقی» نوشتهٔ استاد حقوق پیتر ترسما[۴] میباشد که رتبهای نیز در زبان شناسی کسب نموده است(شین ۲۰۰۶: ۳ ). از اوایل دههٔ ۱۹۹۰ که ملکوم کالتارد- تحلیلگر گفتمان از دانشگاه بیرمنگهام – به تحلیل اظهارات دِرِک بنتلی(محکوم به سال ۱۹۵۰) پرداخت، از اصطلاح زبانشناسی جرمشناختی دوباره استفاده کرد (اولسون ۲۰۰۴: ۳). از همان سال این رشته با تأسیس شدن انجمن بینالمللی زبانشناسی جرمشناختی و انتشار مجلهای به همین نام، رسماً تثبیت شد و زبانشناسان بسیاری را در این حوزه به فعالیت گرفت.
از میان زبانشناسان ایرانی دکتر آقا گلزاده (۱۳۸۴ :۱۲۵) در نخستین انجمن زبانشناسی مقالهای تحت عنوان زبانشناسی قضایی (قانونی) ارائه کرد. اعظم استاجی نیز ترجمهای از نوشتههای راجر شای[۵](۲۰۰۱) در مجلهٔ حقوقی دادگستری (۱۳۸۳: ۳۴۳ ) ارائه کرده است. در زیر به حوزههایی از زبانشناسی اشاره میشود که در دیتاژورنالیزم بسیار کاربردی و مفیدند.
۳ . حوزههای زبانشناسی جرمشناختی
رشتهٔ زبانشناسی جرمشناختی را میتوان در دو حوزهٔ عملی و نظری مورد بررسی قرار داد. این رشته در حوزههای انتظامی، حقوقی، قضایی، قانونگذاری، سیاسی، علمی و تجاری عملکردهای مؤثر و مهمی دارد.
۳-۱. حوزهٔ عملی
۳-۱-۱. حوزهٔ انتظامی وحقوقی
درسال ۱۹۶۳ در ایالات متحده، ارنستو میراندا که به جرم سرقت مسلحانه دستگیر شده بود، در درخواست خود برای بازبینی پرونده، اعلام کرده بود که از حقوق خود در مورد سکوت و داشتن وکیل هنگام بازجویی اطلاعی نداشته است، لذا دادگاه فرجام، پروندهٔ او را به جریان انداخت و این حق به «قانون میراندا» شهرت پیدا کرد (اولسون ۲۰۰۴: ۵). مواردی از این قبیل به فراوانی در میان پروندهها به چشم میخورند. پلیس، وظیفه دارد دستگیر شدگان را تا هنگامی که خود مایل نباشند به پاسخگویی به سوالات وادار نکند و آنها را از حق داشتن وکیل و اینکه اظهاراتشان میتواند در دادگاه بر علیهشان استفاده شود آگاه نماید. پروفسور راجر شای (۱۹۹۷: ۱۸۰) برای رسیدن به نتیجهای مطلوب به رعایت دو اصل تأ کید دارد: یکی اینکه اعتراف مجرمین باید اختیاری و دور از هر گونه تهدید و اجبار باشد و نیز اطمینان از آگاهی دستگیر شدگان از حقوق قانونی خود. راجرشای (همان) در کتاب خود مثال خوبی از اجبار در بازجویی آورده است و شرح میدهد که با وجود ماهیت اجبار در بازجویی و اینکه هیچ مجرمی داوطلبانه به سوالات پاسخ نمیدهد چگونه یک مضنون پس از اینکه حقوق خود را مطالعه میکند، تصمیم به صحبت میگیرد تا اینکه کت بسته همراه دو مأمور در اتومبیل و در حالیکه به سمت ایستگاه پلیس در حرکت است به جرم خود اعتراف کند. مسلمأ آن نتیجهای که با اعترافات گرفته شده به روش اول میتوان بدست آورد، بسیار مفیدتر و مستندتر خواهد بود .
به عنوان مثال اگر فردی که به دلیل جرمی که مرتکب شده است دستگیر شود و پس از بازجویی اعتراف به جرمش کند، ممکن است بعدأ درخواست فرجام کند و ادعا نماید پلیس به زور از او اعتراف گرفته است؛ در این حالت وکیل مدافع اعترافنامه را برای زبانشناس جرمشناختی ارسال میکند تا دو نکته روشن شود: ۱. آیا نشانهای از اعمال زور و اجبار از طرف پلیس هنگام نوشتن اعترافنامه، در متن دیده میشود یا خیر. ۲. آیا نشانهایی از زبان پلیس (زبانی که معمولأ افسران پلیس استفاده میکنند) و اینکه پلیس خود در اعترافنامه تأثیری وارد کرده باشد در متن یافت میشود یا خیر.
۳-۱-۲. حوزهٔ قانونگذاری
نتایج حاصل از بررسیهای زبانشناختی میتواند حتی بر وضع قانون یک کشور مؤثر باشد و به اصلاح و رفع معایبی که در متن قانون وجود دارد کمک کند و موجب شود که با ظرافت و دقت بیشتری قانونی به تصویب برسد.
۳-۱-۳. حوزهٔ سیاست
در حوزهٔ سیاست نیز زبانشناسی جرمشناختی نقش تأثیرگذاری دارد. وسیلهٔ ارتباط بین سیاستمداران، چه در داخل یک دولت و چه در تعامل با دوَل دیگر در هر زمینهای زبان است. به ویژه در دنیای پر تنش امروز که مذاکرات جای لشگر کشیهای مدام دولتهای گذشته را گرفته است به وضوح میتوان نقش کاربرد گفتار و تحلیل گفتمان را حس کرد. گاهی یک خطای سهوی در ترجمهٔ صحبتهای یک دیپلمات میتواند به مشکلات عدیدهای دامن زند؛ در اینجاست که زبانشناس میتواند بروز این خطاها را با دانش خویش به حداقل ممکن برساند. در بخش حوزههای زبانی این پژوهش به منشأ این سوء تعبیرها که نهفته در مسائل زبانی است پرداخته خواهد شد.
۳-۱-۴. حوزهٔ تجارت
از دیگر کاربردهای زبانشناسی جرم شناختی، ارتباط آن با حوزهٔ تجارت است. وکیلی ممکن است به شکایتی در مورد نامههای تجاری رسیدگی کند. با این مضمون که شرکتی تصور میکند نام تجاری یک شرکت دیگر شباهت زیادی با نام او دارد که این امر منجر به اقامهٔ دعوی میشود. هر چه نام یک شرکت یا یک کالا عامتر باشد احتمال بروز مشکل بیشتر خواهد بود. از دید یک زبانشناس تشابه صوری نامها در حوزهٔ خطشناسی، تشابه آوایی در حوزه واجشناسی و تشابه و شمول معنایی در حوزهٔ معناشناسی جای دارد . لذا در صورت بروز مشکل در این حوزهها، زبانشناس به کمک خوانده میشود. گاهی برخی اسامی تجاری به صورت عام استفاده میشوند، ولی الزامأ نشان دهنده کیفیت و ویژگیهای اجزاء آن کالا نیستند، گاهی نیز فقط یک یا چند ویژگی کیفیتی آن جنس را بیان میکنند که قانون، نوع اول را قراردادی (arbitrary) و نوع دوم را دلالت کننده (suggestive ) مینامد. بررسیهای زبانشناختی همچنین در مواردی که بروشورها ودستورالعملها ی کالایی برای مصرف کنندگان ایجاد مشکل کند، بسیار مفید واقع میشوند.
۳-۱-۵. حوزهٔ علم
به نقل از سایت زبانشناسی جرمشناختی واژهٔ انگلیسی «plagiarism» به معنی «دزدی ادبی» از کلمهٔ لاتین « plagiarius » به معنی «غارتگر» ویا از کلمهٔ قدیمیتر«plagium » به معنی «بچه دزدی» گرفته شده است. دزدی ادبی عملی است که طی آن شخصی از یک بخش و یا از کل تألیفات و اثر خلق شده توسط فرد دیگری بدون اینکه اشارهای به صاحب اصلی اثر کند، به نام و یا نفع خود استفاده میکند. دزدی ادبی با جعل اسناد متفاوت است. در جعل اسناد، سندیت و اعتبار خود نوشته و یا سند و از این قبیل مدارک زیر سوال است.
دزدی ادبی در بعضی اوقات به دلیل عدم آگاهی صورت میگیرد. در برخی فرهنگها اشکال خاصی از این کار پذیرفته شده است، زیرا از محتوا، تعبیر متفاوتی میشود و عینأ خود اثر بیان نمیگردد. دزدی ادبی در محیطهای آکادمیک بین دانشجویان، اساتید و محققین رخ میدهد و در حوزهٔ خبرنگاری نیز به دلیل عدم وجود اخلاق خبرنگاری و دزدی گزارشات خبری اتفاق میافتد.
متأسفانه با آمدن اینترنت و در دسترس بودن آثار و تألیفات مختلف در سراسر دنیا دزدی ادبی به مراتب سهلتر از گذشته شده است. تخلف دیگری که در حوزههای ادبی و هنری وجود دارد، تخلف در حق انحصاری اثر[۶] میباشد و آن زمانی است که از قانون حمایت از حقوق صاحب و خالق اثر تخطی شود و بدون اجازه و رضایت وی آثارش تکثیر و عرضه گردد، هرچند که با نام خود خالق اثر ارائه شود.
جدول۱ . حوزههای زبانشناسی جرمشناختی
مقوله | شرح |
شناسایی مؤلف | شناسایی نویسندگان متون |
شناسایی نوع تألیف
| تعیین اینکه متن از چه طریقی تولید شده است، از طریق گفتار، نوشتار و یا تلفیقی ازهردو. |
ترجمه وتعبیر حقوقی | ترجمه و تعبیر گفتار پلیس، شاهدان و اسناد و مدارک حقوقی درجهت مشخص کردن صحت ودرستی آنها. |
رونویسی اظهارات شفاهی | دربرخی ازسیستمهای قضایی اظهارات به صورت نوارهای صوتی و یا ویدئویی ظبط شدهاند ومیبایست برای استفاده در دادگاه به طورکامل و دقیق ارائه شوند. |
زبان و تحلیل گفتمان در دادگاه | مطالعهٔ رابطهٔ بین شرکت کنندگان در دادگاه و زبانی که بکار میبرند. مثلاً سخنی که دارای تحکم، قدرت، تعصب و یا سبکی در صحبت که بدلیل تلاقیهای فرهنگی بهکار میرود. |
حقوق زبان | شامل حقوق زبان درفرهنگهایی که درآنها سایرزبانها و گویشها نیزاستفاده میشوند و حقوق زبان اقلیتهایی که تحتالشعاع دیگر زبانها یا لهجههای همان زبان قرار میگیرند .البته مقولههای دیگر نیز (گاهی به طورغیر مستقیم) با حقوق زبان مربوط میشوند مثل تحلیل گفتمان . |
تحلیل اظهارات | تحلیل اظهارات شاهدان برای مشخص کردن صحت و درستی آنها . |
آواشناسی جرم شناختی | تحلیل مدارک شنیداری برای شناسایی گوینده واهداف دیگر. |
تحلیل مدارک مکتوب | بررسی و تحلیل نامههای تهدید آمیز و یا یادداشتهای خودکشی و یا تشخیص تقلب و کلاهبرداری در نامههای تجاری و از این قبیل . |
دزدی ادبی | تشخیص این که کسی از اثر و یا نوشتهٔ نویسنده و خالق آن به نام و نفع خود استفاده کند. |
۳-۲.حوزهٔ نظری
شناسایی مجرمین از طریق آواشناسی بسیار موفقیت آمیزتر از بررسی اسناد مکتوب است و قدمت بیشتری هم دارد (هالین ۱۹۹۰ وتاسی۱۹۷۹ به نقل از شای۲۰۰۱: ۳۶۸)، چراکه برپایهٔ ویژگیهای صوتی بشر بررسی میشود. اگر صدای ظبط شده کیفیت لازم را داشته باشد، تحلیل طیف نگاری[۷] نیز ممکن میشود. در غیر این صورت این دانش و مهارتهای خود زبانشناس در زمینهٔ آواشناسی است که حلال مشکل خواهد بود (بالدوین وفرنچ ۱۹۹۰ به نقل از شای۲۰۰۱: ۳۶۹).
مهارت دیگری که یک زبانشناس از آن استفاده میکند، مهارت آواشناسی تولیدی[۸] است که نشان دهندهٔ نحوه و چگونگی و محل تولید آواهای زبانی یک فرد میباشد. تحلیل یک مکالمهٔ ضبط شده به ابزارهای کار زبانشناس مانند نحو، صرف، معناشناسی، کاربردشناسی، گویششناسی وتحلیل گفتمان نیازمند است. همانگونه که برای تحلیل و توصیف آنچه در یک عکس رادیولوژی که با اشعهٔ ایکس تهیه شده است به یک متخصص رادیولوژی احتیاج است، حضور یک زبانشناس نیز برای توصیف و تحلیل یک مکلمهٔ ضبط شده الزامی است(شای ۲۰۰۱: ۳۷۶).
جان بالدوین، استنلی الیس و پیتر فرنچ اولین آواشناسان جرمشناختی بریتانیایی بودند که تحقیقات با ارزش وگستردهای در این زمینه انجام دادهاند. هرمان کانزل آلمانی نیز که در این حوزه فعالیت چشمگیری دارد به تأثیر فاکتورهای اجتماعی اشاره کرده است. به عنوان مثال تأثیر مصرف الکل بر صدای افراد از جمله بررسیهای اوست (کانزل وایشولت ۱۹۹۲ به نقل ازجان اولسون۲۰۰۴). نیفکا(۱۹۹۰) در گردآوری خود اولین صدای ضبط شدهای را که در بریتانیا در سال ۱۹۶۵ در دادگاه توسط استنلی الیس بدان استناد شد آورده است.
در تحلیل مدارک مکتوب نیز حوزههای مختلفی از زبانشناسی که قبلأ بدانها اشاره شد بسیار کمک کننده هستند. مراجع اجرای قانون موارد بسیاری از تهدیدات کتبی را تحت بررسی دارند و اغلب از مهارت روانشناسان زبان برای تهیهٔ پروندهٔ روانشناختی کسی که تهدید را ارسال کرده است استفاده میکنند. کاری که زبانشناسان برای این پروندهها انجام میدهند دو بخش است: یکی اینکه با بکارگیری دانش و مهارتهای خود با استفاده از نشانههای زبانی که تعیین کنندهٔ گویشهای منطقهای، اجتماعی، فرهنگی، سن، جنس، تحصیلات وشغل میباشند به تحلیل وبررسی متون برای تشخیص هویت نویسنده میپردازند و دیگر اینکه میتوانند با مقایسه کردن سبک و سیاق مدرکی که در دست بررسی دارند با دیگر مدارکی که توسط افراد مضنون نوشته شده است، تحلیل سبکشناختی کنند ( منامین ۱۹۹۳ به نقل از شای۲۰۰۱: ۳۷۰).
تحلیل سبکشناختی در رابطه با آن دسته مشخصههای زبانی است که نویسنده به آنها آگاهی ندارد و یا آگاهی اندکی دارد. این مشخصهها عبارتند از: الگوهای بندهای لانهگیری شده [۹]، ساختارهای موازی[۱۰]، حذف کلمه “That ” در ساختارهای متممی[۱۱]، خطاهای ناخودآگاه، قواعد نقطه گذاری، ساختار ویژگیهای تایپی مثل خط کشیدن زیر واژهها و سیاهتر کردن بعضی از کلمات یا ایتالیک نوشتن آنها (شای۲۰۰۱: ۳۷۰ ). البته این کار زبانشناسان بیشتر برای محدودتر کردن فهرست افراد مضنون است تا شناسایی دقیق یک مضنون (اما غیر ممکن نیست)، چرا که گاهی ممکن است نویسندهای آنقدر زیرک باشد که سبک نوشته خود را مخفی نماید و عمدأ بخواهد گمراه کند که این موارد عملکرد هوشیارانهتر و علمیتر زبانشناسان را میطلبد تا حتی بتوانند با توجه به گرامر و یا جایگاه کلمات در جمله بتوانند ملیّت نویسنده را حدس بزنند. مثلأ در جملاتی که افعال در انتهای جمله بهکار رفتهاند و ضمایر و حروف تعریف خذف شدهاند ، میتواند نشانگر تداخل یک زبان از خانواده هندی، اردو با انگلیسی باشد (شای ۲۰۰۱: ۳۷۱ ).
وقتی اسناد مربوط به مکالمه در اختیار هیئت منصفه قرار میگیرد میبایست به صورت مکتوب نیز ارائه گردد و اگر منشی دادگاه بخواهد آنرا تهیه کند، شاید به دلیل کمی وقت وسرعت نوشتن و نیز عدم مهارت وآگاهی وی از زبان و زبانشناسی بعضی از جملات با مفهومی کاملأ بر عکس آنچه گفته شده است، نوشته شود و یا نکات ریزی که میتواند بسیار کمک کننده باشد از قلم بیافتد، چراکه الگوهای ذهنی افراد باعث میشود فکر کنند چیزی را میشنوند که واقعأ گفته نشده است. دراین مواقع فقط یک زبانشناس است که میتواند عاری از این الگوها و سوگیریها به رسیدن به نتیجهای مطلوب و صحیح به اجرای قانون کمک کند.
۳-۲-۱. تحلیل آماری متون
مورتون و میشلسون در سال ۱۹۹۰ برای اولین بار، رویکردی کاملاً آماری را در تشخیص هویت نویسنده در دادگاه ارائه کردند. این روش تحلیل که «تحلیل جمع انباشتگی»[۱۲](Qsum) نام دارد ادعای دومورگان، مبنی بر اینکه هر سخنگو در نوشتن و سخن گفتن دارای سبک و عادات شخصی است و بسته به زمان و موقعیت تغییر میکند را تأیید کرد (کارتارد و جانسون ۲۰۰۹: ۱۶۷). تحلیل جمع انباشتگی میتواند نشان دهد که یک متن توسط یک نفر نوشته شده است و یا کسان دیگری هم دست دستی در این کار داشتهاند.
مورتون در تحقیقی که در سال ۱۹۹۱ انجام داد به جای متن، جمله را واحد اندازهگیری قرار داد و بسامد وقوع آن را محاسبه کرد. بدین صورت که در تحلیل جمع انباشتگی، پس از انتخاب یک متن، میانگین طول جملات آن از طریق شمارش تمام واژهها و تقسیم حاصل آن بر تعداد جملات متن محاسبه شده و نتیجهٔ حاصل از اختلاف طول هر جمله با میانگین طول جملات به صورت اعداد مثبت (بزرگتر از میانگین) و اعدادمنفی (کوچکتر از میانگین) نشان داده میشود؛ سپس ارقام بدست آمده از مرحلهٔ قبل به ترتیب با هم جمع (جمع انباشتگی) میگردند و نتیجهٔ آن به همراه نتیجهای که به همین روش در مورد عادات زبانی در کاربرد کلمات نقشی که حروف اضافه، حروف ربط، ضمایر و افعال کمکی را شامل میشوند و معمولاً دو یا سه حرفی هستند و میزان کاربرد آنها بسته به عادات فرد متغییر است، بدست میآید، ثبت میشود.
اگر این اعداد را روی نمودار که محور افقی آن نشاندهندهٔ تعداد جملات و محور عمودی آن نشانگر اعداد حاصل از جمع انباشتگی است قرار دهیم، با توجه به این فرض که عادات افراد ثابتند، اگر متنی فقط توسط یک فرد نوشته شده باشد خطوط نمودار باید سایه به سایهٔ هم یا دست کم با اندکی اختلاف اما هم جهت با هم ترسیم شده باشند. نگارنده برای نمونه دو تحلیل از بخشی از سخنرانی باراک اوباما (۲۰۱۰) و جورج دبلیو بوش(۲۰۰۷) را مورد تحلیل قرار داده است.
۳-۲-۱-۱. تحلیل بخشی از سخنرانی اوباما در مورد پروندهٔ هستهای ایران
موارد بررسی از هافینگتون پست انتخاب شده اند. بیست جمله از این سخنرانی که با شماره مشخص شده است، پیکرهٔ تحلیل را تشکیل میدهند.
The Huffington post
June 18, 2010
Obama Iran nuclear speech at G-20
President Obama and the leaders of France and Britain opened the Group of 20 summit in Pittsburgh this morning and accused Iran of building a secret nuclear facility. Here is the text of their remarks, as prepared for delivery.
PRESIDENT OBAMA: “Good morning.
۱
We are here to announce that yesterday in Vienna, the United States, the United Kingdom, and France presented detailed evidence to the IAEA demonstrating that the Islamic Republic of Iran has been building a covert uranium enrichment facility near Qom for several years.
۲
. Earlier this week, the Iranian government presented a letter to the IAEA that made reference to a new enrichment facility, years after they had started its construction.
۳
The existence of this facility underscores Iran’s continuing unwillingness to meet its obligations under U.N. Security Council resolutions and IAEA requirements.
۴
We expect the IAEA to immediately investigate this disturbing information, and to report to the IAEA Board of Governors.
۵
Now, Iran’s decision to build yet another nuclear facility without notifying the IAEA represents a direct challenge to the basic compact at the center of the non-proliferation regime.
۶
These rules are clear: All nations have the right to peaceful nuclear energy; those nations with nuclear weapons must move towards disarmament; those nations without nuclear weapons must forsake them.
۷
That compact has largely held for decades, keeping the world far safer and more secure. And that compact depends on all nations living up to their responsibilities.
۸
This site deepens a growing concern that Iran is refusing to live up to those international responsibilities, including specifically revealing all nuclear-related activities.
۹
As the international community knows, this is not the first time that Iran has concealed information about its nuclear program.
۱۰
Iran has a right to peaceful nuclear power that meets the energy needs of its people. But the size and configuration of this facility is inconsistent with a peaceful program.
۱۱
Iran is breaking rules that all nations must follow — endangering the global non -proliferation regime, denying its own people access to the opportunity they deserve, and threatening the stability and security of the region and the world.
۱۲
It is time for Iran to act immediately to restore the confidence of the international community by fulfilling its international obligations.
۱۳
We remain committed to serious, meaningful engagement with Iran to address the nuclear issue through the P5-plus-1 negotiations.
۱۴
Through this dialogue, we are committed to demonstrating that international law is not an empty promise; that obligations must be kept; and that treaties will be enforced.
۱۵
And that’s why there’s a sense of urgency about the upcoming meeting on October 1st between Iran, the permanent members of the U.N. Security Council, and Germany. At that meeting, Iran must be prepared to cooperate fully and comprehensively with the IAEA to take concrete steps to create confidence and transparency in its nuclear program and to demonstrate that it is committed to establishing its peaceful intentions through meaningful dialogue and concrete actions.
۱۶
To put it simply: Iran must comply with U.N. Security Council resolutions and make clear it is willing to meet its responsibilities as a member of the community of nations.
۱۷
We have offered Iran a clear path toward greater international integration if it lives up to its obligations, and that offer stands.
۱۸
But the Iranian government must now demonstrate through deeds its peaceful intentions or be held accountable to international standards and international law.
۱۹
I should point out that although the United Kingdom, France, and the United States made the presentation to Vienna, that Germany, a member of the P5-plus-1, and Chancellor Merkel in particular, who could not be here this morning, wished to associate herself with these remarks.
۲۰
I would now like to turn to President Sarkozy of France for a brief statement.”
جداول (۲) محاسبات جمع انباشتگی طول جملات و واژههای نقشی این متن را نشان میدهد. محاسبه به این صورت است که مثلاً جملهٔ ۱ که ۴۳ واژه طول دارد ۱۵ کلمه بیشتر از مقدار میانگین یعنی ۲۸ است، پس مقدار Qsum از ۱۵ شروع میشود. این مقدار با اختلاف طول جملهٔ دوم و مقدار میانگین جمع میگردد و عدد حاصل به عنوان Qsum جملهٔ دوم که عدد ۱۴ است ثبت میشود و به همین ترتیب بقیهٔ جملات محاسبه میگردند. در مورد واژههای نقشی نیز به همین صورت عمل میشود.
در ادامه این اعداد روی نمودار(۱) نشان میدهند که جملات این متن دارای نوعی هماهنگی است که عادات زبانی یک گوینده واحد موجب آن شده است.
جدول ۲. محاسبهٔ جمع انباشتگی
جمع انباشتگی (واژههای نقشی) | واژههای نقشی | جمع انباشتگی (طول جملات) | طول جملات | شمارهٔ جمله |
۵ ۴ ۱- ۴- ۵- ۵- ۴- ۷- ۱۱- ۱۰- ۸- ۱۱- ۱۶- ۱- ۱۰ ۱۳ ۱۲ ۹ ۲۱ ۱۸ | ۱۷ ۱۱ ۷ ۹ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۹ ۸ ۱۳ ۱۴ ۹ ۷ ۲۷ ۲۳ ۱۵ ۱۱ ۹ ۲۴ ۹ | ۱۵ ۱۴ ۷ ۲- ۲- ۰ ۱- ۵- ۱۳- ۱۱- ۳- ۱۰- ۲۰- ۸- ۱۰ ۱۲ ۶ ۰ ۱۷ ۴ | ۴۳ ۲۷ ۲۱ ۱۹ ۲۸ ۳۰ ۲۷ ۲۴ ۲۰ ۳۰ ۳۶ ۲۱ ۱۸ ۴۰ ۴۶ ۳۰ ۲۲ ۲۲ ۴۵ ۱۵ | ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ |
اگر خطوط نمودار واگرایی داشته باشند این نشان میدهد که مطلبی از شخص دیگری به آن اضافه شده است. به عنوان نمونه نگارنده با افزودن ۵ جمله از مصاحبهٔ جورج دبلیو بوش(۲۹ ژون ۲۰۰۷ )، رئیس جمهور سابق ایالات متحدهٔ امریکا در رابطه با ایران، به متن بالا، نشان میدهد که این افزایش قابل اثبات است.
همانگونه که نمودار نشان میدهد از جملهٔ ۵ تا ۱۰، خطوط، همگرایی خود را از دست دادهاند و این نمایانگر متن اضافه شده در این تعداد جمله است. از این روش میتوان در بررسی نامههای خودکشی، تهدید آمیز و یا وصیتنامهها نیز استفاده کرد.
۴. نتیجهگیری
دیتاژورنالیزم یا دادهنگاری خبری با استفاده از علم زبانشناسی جرمشناختی، میتواند به مطالعه، تحلیل و سنجش زبان در حوزهٔ جرم و پروسههای قضایی و قانونی و خبری بپردازد و با بررسی هر متن و یا گفتهٔ زبانی مرتبط با جرم و یا ادعایی که رخ داده (مانند یادداشت خودکشی، جعل خبر، وصیتنامه، تخلف در مسائل تجاری، دزدی ادبی،…) با استفاده از حوزههای تخصصی زبانی مانند آمار، آواشناسی، ساختواژه، نحو، تحلیل گفتمان و کاربردشناسی میتوان راهکارهای مؤثری برای دستیابی به عدالت بیابد.
در ایران مشکل بزرگی که وجود دارد عدم آشنایی اکثر مردم با رشتهٔ زبانشناسی است، چه رسد به رشتهای منشعب از آن به نام زبانشناسی جرمشناختی و کاربردهای آن و حتی دیتاژورنالیزم. در کشورهای مترقی این رشتهها جایگاه خود را پیدا کرده اند، از این روی از این علوم و فنون بهرهبرداری مناسبی میشود. به عنوان مثال سازمان FBI در مرکز خود در ایالت ویرجینیا یک واحد تهیه پرونده دارد که اخیراً زبانشناسان را نیز برای ایجاد پروندهٔ زبانشناختی مجرمین فراخوانده است؛ اما با این حال این رشته در این کشورها نیز با مشکلاتی روبرو است. به عنوان مثال تحلیل طیفنگاری که توسط یک زبانشناس انجام میشود در دادگاهها پذیرفته نیست و هیئت منصفه بیشتر تحت تأثیر تحلیل ابزارهای الکترونیکی قرار میگیرد تا قضاوت آواشناختی خود زبانشناس؛ البته این اشکال به نحوهٔ ارائه یافتههای زبانشناسان توسط وکلا برمیگردد نه کیفیت کار زبانشناسان (شای۲۰۰۱: ۳۸۰).
خلاصه آنکه آیندهٔ دیتاژورنالیزم در جهت کشف حقایق، امیدبخش به نظر میرسد. نگارنده، خبرنگاران، زبانشناسان، حقوقدانان و مراجع قانونی و انتظامی کشورمان را به همکاری با یکدیگر دعوت نموده و امیدوار است علم مفید زبانشناسی در ایران عزیزمان نیز صورتی کاربردی و عملی پیدا کند.
پانویس:
[۱] Srvartvik J.
[۲] educated written style & marked spoken style
[۳] Mellinkoff D. – “the language of the law”
[۴] Tiersma P. – “legal language”
[۵] .Shuy.R
[۶] copy right
[۷] spectrographic analysis
[۸] articulatory phonetics
[۹] چگونگی ساخت جملات مرکب.
[۱۰]ساختهایی که الگو مشابه دارند.
[۱۱] در جملات مرکب انگلیسی مانند : I think (that) he is a linguist .
[۱۲] cumulative sum
منابع:
Baldwin J.R. and P.French .1990. Forensic Phonetics . Pinter Publisher , London
Coulthard M. and Johnson A. (2009). An Introduction to Forensic Linguistics: Language in Evidence. Routledge , London and New York
Kniffka H.1990 (ed). Texte zu theorie und praxis linguistik.Tuebingen. Niemeyer
Künzel . H . und Ulrich Eysholdt , 1992. Der Einfluβ von Alkohol auf Spranche und Stimme. Heidelberg. Kriminaliste verlag
Hollien. H. 1990. The Acoustics of Crime . New York
Lentine .G and R. Shuy. 1990 . Mc-Meaning in the market place. American Speech, 65 (4) ,349 – ۳۶۶
Olsson John .2004Forensic Linguistics: An Introduction to Language, Crime and The Low. London ,Continuum
Schane Sanford and Foreword , Roger W.Shuy 2006. Language and The Low. London.New York ,Continuum
Shuy.R.2001 .Forensic Linguistics , Aronoff ,Mark & Rees- Miller,Janie (eds)
Solan L.M. ۱۹۹۳ . The Language of Judges. Chicago. University of Chicago Press