شاخص‌های یک جامعه مردم سالار

این مقاله برای جایزه دیتاژورنالیسم دقیقه ۱۴۰۲ ارسال شده و بدون کم و کاست در اینجا منتشر می‌گردد.

این گزارش در تاریخ ۲۸ دی ۱۴۰۱ با عنوان «شاخص‌های یک جامعه مردم سالار» در روزنامه «وقایع استان مرکزی» منتشر شده است.

مردم سالاری چیست؟ شاخص‌های یک جامعه مردم سالار کدام است؟ نسبت بین مردم سالاری و اسلام چگونه است؟

در این مقاله ابتدا سعی می‌شود تعریفی از مردم سالاری ارائه شود، سپس به حقوق شهروندان به عنوان پایه و اصول مردم سالاری اشاره می‌شود تا با ارائه‌ی نظرات اندیشمندان ایرانی و مسلمان به جمع بندی مطالب برسیم.  توضیحا” عرض می‌شود که در این مقاله واژه‌های ” مردم سالاری ” و ” دموکراسی ” معادل و برابر هم در نظر گرفته شده است.  

اولا  مردم سالاری یا دموکراسی نظامی از پیش ساخته با ماهیتی ایستا و تغییر ناپذیر نیست  و شکل و طبیعت آن در سایه پرسش و آزمایش متحول می‌شود و تحول جزئی از گوهر آن است.  ثانیا آن هنگام می‌توان از وجود مردم سالاری سخن به میان آورد که شرایط چندی موجود باشد؛ از جمله این شرایط:

 ۱) شهروندان از امکان ” مشارکت موثر ” در فراگرد سیاسی و طبعا” از فرصت‌های کافی و مساوی با هم بهره مند باشند تا پس از تامل و سنجش هدف‌ها،  ارجحیت‌های اجتماعی و سیاسی خود را تعیین و دنبال کنند و بتوانند سبب‌هایی را که موجب شده یک هدف یا خط مشی را بر هدف یا خط مشی دیگر برتری دهند بر شمارند.  

۲)هر یک از شهروندان مطمئن باشند که داوری او و رای او در تصمیم‌گیری‌ها‌ی مهم جمعی و روی کار آمدن یا کنار رفتن حکومت‌ها یا تاثیر بر خط مشی آن‌ها همان ارزش و اعتباری را داراست که داوری شهروندان دیگر. نیز مخالفت و ابراز عقیده‌ی او منشاء اثر و مورد توجه جدی است.

 ۳) شهروندان از فرصت و مجال کافی و مساوی با یکدیگر برخوردار باشند تا به تامل و درک آگاهانه‌ی امور بپردازند و دریابند چه رهیافت‌ها، گزینش‌ها و تصمیم‌هایی مصالح آنها را تامین می‌کند.

۴) این اصل پذیرفته شده باشد که شهروند خود حق و صلاحیت تعیین و تشخیص مصلحت خویش را دارد و تعیین اینکه چه مسائلی باید در دستور کار حکومت‌ها قرار داشته باشد و چه سیاست‌هایی را باید دنبال کنند نیز در حوزه‌ی اقتدار شهروندان است.

۵)همه‌ی اشخاص بالغ از امتیازات و حقوق گسترده‌ی شهروندی برخوردار باشند.  

مهم‌ترین اصل در مردم سالاری برابری سیاسی شهروندان است و یک نظام مردم سالار بر این اصل استوار است که اعضای آن خود را از دیدگاه سیاسی با یکدیگر برابر می‌دانند؛ مجموعا حاکم بر سرنوشت خویش اند و از توانایی‌ها، امکانات و نهاد‌هایی که لازمه حکومت بر خود است بهره‌مندند

” دموکراسی اصولی ” یا ” مردم سالاری حقیقی ” متضمن توانا کردن شهروندان در بهره مندی موثر از حقوق شهروندی است. لازمه‌ی دموکراسی اصولی ریشه دواندن این باور در شهروندان است که مشارکت دموکراتیک موثر،  امتیازی نیست که دولت‌ها از سر خیر خواهی یا سخاوت‌مندی به شهروندان ارزانی کرده باشند و به این علت باید قدر شناس و سپاسگزار دولت‌ها بود؛ بلکه حقی بنیادی و سلب ناشدنی و پایه‌ی شهروندی مدرن و نظام مردم سالار است.

حقوق اولیه و ضروری شهروندی در نظام مردم سالار عبارتست از:

  1. آزادی اندیشه و بیان و عقیده و ابراز دیدگاه‌های انتقادی
  2. حق شرکت در انتخابات آزاد و منصفانه و گزینش احزاب و نمایندگان دلخواه
  3. حق برخورداری از آموزش و پرورش خوب و رایگان
  4. حق بهره‌مندی از امکانات برای تحقق قابلیت‌‌ها‌ی شخصی و پرورش استعداد‌ها و توانایی‌‌ها
  5. برخورداری از شبکه‌ی یاری رسانی موثر دولتی در هنگام بیکاری، بیماری و سالمندی
  6. حق بهره‌مندی از پشتیبانی در برابر فقر و استثمار
  7. امنیت در زندگی اقتصادی، اشتغال و آزادی تعیین و تغییر حرفه
  8. معیار‌‌هایی معقول مبنی بر شایستگی در کاریابی و ترفیع
  9. حداقلی از درآمد
  10. آزادی در قلمرو خصوصی    

نظام مردم سالار تنها بر یک سلسله حقوق مشخص تکیه ندارد، بلکه ایجاد و پایداری و دوام آن مستلزم وجود نهاد‌ها یا ترتیبات نهادین زیر است :

قانون اساسی، اداره‌ی امور حکومت و تعیین خط مشی و تصمیم گیری را ویژه‌ی مقامات برگزیده مردم می‌داند.  این مقامات در اثر انتخاباتی منظم، آزاد و منصفانه در فاصله‌های زمانی و قانونی برگزیده می‌شوند و در برابر مردم پاسخگوی اقدامات خود هستند و باید بتوانند کارهای خود را منطقا” توجیه کنند.  این مقامات با روش‌های قانونی و صلح آمیز نیز بر کنار می‌شوند.  شهروندان بالغ از حق رای بهره مندند و بیشتر آنان می‌توانند نامزد نمایندگی مردم باشند و در رقابت‌ها شرکت کنند. احراز نمایندگی مردم یا مشاغل دولتی، آزادی موثر بیان و ابراز باورهای سیاسی، خرده گیری از مقامات دولتی و سنجش انتقادی کارنامه و عملکرد آن‌ها و انتقاد از نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رایج و از ایدئولوژی رایج، از حقوق مسلم شهروندان است. دولت بر منابع خبری و ارتباطی غلبه‌ی انحصاری ندارد و رسانه‌ها آزادند و از آکاهی از منابع غیر دولتی یا زیرسلطه‌ی گروه یا گروه‌های صاحب نفوذ، بهره مندند.  دلبستگی به حقیقت جویی، راستگویی و بی طرفی پشتوانه‌ی اعتبار روزنامه نگاران است. نویسندگان و روزنامه نگارانی که برای پاسداری از اصول و ارزش‌های مردم سالار می‌کوشند و گزارشگر منصف واقعیت‌های نیک و بد هستند، جایگاه اجتماعی ویژه ای دارند.  شهروندان حق دارند به برپا کردن نهاد‌های خود سامان سیاسی و غیر سیاسی اقدام کنند یا به آن‌ها بپیوندند و تشکیل یا پیوستن به احزاب سیاسی یا انجمن‌ها و گروه‌های گوناگون و تلاش برای تاثیر گزاری بر سیاست‌های دولت از راه صلح آمیز از حقوق آنان است.  

بدون ترتیبات نهادین یاد شده هیچ جامعه و حکومتی نمی تواند مدعی مردم سالاری باشد.  بیگمان میان مردم سالاری حقیقی و مردم سالاری‌های موجود تفاوت فراوان است و البته تبیین موانع و علت‌های ریشه ندوانیدن مردم سالاری حقیقی نیازمند تحقیقات بنیادین است.

دکتر علی شریعتمداری در بیان علت رویکرد به دموکراسی چنین می‌گوید ” دموکراسی وقتی مورد توجه قرار گرفت که این حقیقت مسلم شد که هیچ فردی از افراد جامعه به اندازه‌ی کافی خوب وعاقل نیست که بتواند بدون رضایت دیگران بر آن‌ها حکومت کند “.  وی مبانی اساسی دموکراسی را در پنج اصل به ترتیب ذیل عنوان می‌کند :

 ۱-احترام به شخصیت انسان و مهم تلقی کردن ارزش و وقار هر فرد از افراد بشر

 ۲-ایمان به صلاحیت مردم جهت اخذ تصمیم صحیح در مسائل مربوط به خود در صورتی که اطلاعات لازم درباره‌ی مساله‌ی مورد بحث را داشته باشند

 ۳-بکار بردن روش عقلانی در کلیه‌ی شئون زندگی

۴-همکاری بعنوان تنها راه اساسی برای نیل به هدف‌های فردی و تامین رفاه اجتماعی

 ۵- حق و مسئولیت افرادی که مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر تصمیم معینی قرار دارند در اخذ آن تصمیم.  

وی سپس با بیان هفت اصل در تعلیمات اساسی اسلام به ترتیب: ”  اهمیت عقل و روش عقلائی در شئون زندگی ؛علم و دانش ؛عدالت ؛عمل جمعی و مشاوره ؛رفاه اجتماعی ؛احترام به افراد بر اساس فضیلت و تقوی ؛حکومت مردم سالار و مخالفت با ظلم و استبداد “، نتیجه گیری می‌کند که بین فرهنگ جامعه‌ی ایرانی با اصول و مبانی دموکراسی قرابت وجود دارد.  

راشد الغنوشی نیز می‌گوید ” اهداف دموکراسی با اسلام در تعارض نیست و اگر هدف دموکراسی پاسداشت حقوق مردم، جلوگیری از استبداد، جلوگیری از غلبه‌ی افراد به جای غلبه‌ی قانون و ایجاد عدالت باشد ؛اسلام آن را به رسمیت می‌شناسد “.

استاد عمید زنجانی هم در ۲ تعریف از دموکراسی آن را با اسلام سازگار می‌یابد :

  1. اگر دموکراسی را به معنای آن شیوه از مدیریت جامعه بدانیم که مبتنی بر آراء عمومی است و نظامی که از آراء عمومی شکل می‌گیرد این معنا دقیقا” در دل اندیشه سیاسی و نظام سیاسی اسلام نهفته است.
  2. دموکراسی به جامعه ای گفته می‌شود که دارای آنچنان شیوه ای از مدیریت سیاسی باشد که در آن حداکثر حقوق و آزادی‌های فردی تضمین و تامین شده باشد که با توجه به اساسی بودن حقوق بشر در اسلام، دموکراسی در این معنا هم در نظام سیاسی اسلام جایگاه قابل توجه ای دارد.  

مرحوم علامه جعفری نیز در تعریف حکومت مردم بر مردم می‌گوید : تردیدی نیست که مقصود از حکومت مردم بر مردم حکومت عقول و وجدان پاک مردم پس از تشخیص معنای “حیات معقول ” بر مردم می‌باشد.  حکومت مردم در اسلام جریان دارد زیرا انتخاب شئون حیات و کیفیت آن‌ها در زمینه‌های موضوعات زندگی مادامی که به نهی صریح برخورد نکند در اختیار خود مردم است و چون دین اسلام این اختیار در انتخاب را پذیرفته است و شورا و جماعت ( ید الله مع الجماعه ) را اصل قرار داده بنا بر این حکومت مردم بر مردم را در یک معنای عالی پذیرفته است.  

     نهایتا” نظر امام خمینی ( ره ) و تعریف ایشان از دموکراسی :

اولا” تایید قانون اساسی جمهوری اسلامی از سوی ایشان و تایید حقوق و آزادی‌های مدنی، اجتماعی و سیاسی مندرج در آن، اتکاء امور کشور به آراء عمومی، تفکیک قوا، پاسخگو بودن قوا و نهاد‌ها و… نشان از آشتی میان دین و مردم سالاری دارد که به تایید امام خمینی ( ره ) هم رسیده است.  ثانیا” در کلمات و جملات امام، ” دموکراسی اسلام ” یا مردم سالاری دینی مورد تایید است از جمله :

  1. دموکراسی غیر ازاین نیست که مردم خودشان سرنوشت خودشان را دردست بگیرند.
  2. شیاطین می‌خواهند منعکس کنند که ایران قابل دموکراسی نیست، ایران قابل عدالت نیست، ایران قابل آزادی نیست.
  3. فرزندان عزیزم …اصل دموکراسی اسلامی را فراموش نکنید.
  4. دموکراسی اسلام کامل تر از دموکراسی غرب است.
  5. دموکراسی مورد ادعای دیگران در اسلام محقق شده است.
  6. اسلام دموکراتیک نیست حال آنکه از همه‌ی دموکراسی‌ها بالاتر است.
  7. اگر ما موفق شویم و جمهوری اسلامی را در ایران به پا کنیم این الگو خواهد شد از برای همه‌ی کشورها معنی دموکراسی را به معنای حقیقی آن.

نویسندگان

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *