با وجود افزایش طلاق در خانوادهها و کاهش مجموع ازدواجها آیا میتوانیم از نابود شدن نهاد خانواده سخن بگوییم. آیا آنچنان که بعضی بیان میکنند، تمایل جوانان به ازدواج کاهش پیدا کرده و سریعا ازدواجها به طلاق منجر میشود؟ یا تمامی این نتیجهگیریها از مشاهدههای خاص است که اتفاقات بد و منفی را بیشتر مورد توجه قرار میدهد و به اتفاقات معمول، توجه کمتری دارد؟
برای بررسی این ادعا، در ابتدا تلاش میکنیم که شواهد مرتبط با ادعا را شناسایی کنیم و سپس، با بررسی بیشتر نشان میدهیم که گرچه روند کاهش ازدواج وجود دارد اما اندازهی کاهش ازدواج آنچنان زیاد نیست و دلیل اشتباه کارشناسان در این زمینه، استفاده از دادههای تجمیعی بدون توجه به جزئیات آن است.
مهمترین عدد و رقمی که بعضی از کارشناسان به آن ارجاع میدهند، کاهش تعداد ازدواجها و رشد آمار طلاق است که با گزارههایی همچون نسبت ازدواج به طلاق بیان میشود و بالا رفتن این عدد را به عنوان یک شاهد ترسناک بیان میکنند[۱] و حتی با این عنوان بیان میکنند که از هر ۱۰۰ ازدواج، ۳۲ مورد به طلاق میانجامد[۲]. به وضوح جمله اخیر درست نیست و حتی با مشاهده چشمی از تعداد ازدواجها و طلاقها میفهمیم که این اعداد را باید مطلقا پرت دانست اما اشتباه این گزارهها کجاست؟ این افراد تعداد طلاقهای ثبت شده در یک سال را به تعداد ازدواجها در همان سال تقسیم میکنند و با توجه به اینکه جنس این دو عدد با وجود آنکه از تعداد واقعه خبر میدهد اما یک پایه ندارند و از همین جهت دچار بیشبرآوردی نسبت طلاق به ازدواج میشویم. روش درست آن است که تعداد طلاقهایی که در سال اول ازدواج اتفاق افتاده است به تعداد ازدواجهای سال گذشته تقسیم میشد یا تعداد طلاقها در پنج سال اول زندگی به تعداد ازدواجهای پنج سال گذشته تقسیم شود.
تعداد طلاقها به نسبت ازدواج محاسبه میشود و تعداد ازدواجها، گرچه بر تعداد خانوادهها میافزاید اما از تعداد افراد در شرف ازدواج محاسبه میشود.در نتیجه وقتی تعداد خانوادهها افزایش پیدا میکند، قابل انتظار است که با ثبات نرخ طلاق، تعداد طلاقها هم افزوده شود و با کاهش تعداد افراد در شرف ازدواج، تعداد ازدواجها هم کاسته میشود. جمعیت متولدین دهه هفتاد نسبت به دهه شصت کمتر بوده است و تعداد ازدواجها هم در نتیجه کم شده است اما نمیدانیم کاهش ازدواجها ناشی از کاهش جمعیت در شرف ازدواج بوده است یا نرخ ازدواج هم کم شده است؟ از این رو لازم است تعداد طلاق و ازدواج را برای گروههای سنی محاسبه کنیم زیرا انتظار این است که افراد در بازههای سنی مشابه، مثلا از ۱۸ تا ۴۰ سالگی به فراخور سبک زندگی و شرایط شخصی ازدواج کنند.
برای سنجیدن این نکته که آمار تجرد و طلاق چقدر تغییر کرده است، تعداد ازدواجها و طلاقها برای هر سن را باید محاسبه کنیم. بدین منظور، از دادههای طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران استفاده میکنیم. در این طرح، سالانه از وضعیت ازدواج و تاهل حدود ۱۲۰ هزار نفر پرسیده میشود. این افراد را در بازههای ۶ساله سنی قرار میدهیم و برای هر بازه در هر سال از ۱۳۹۰تا ۱۴۰۲، نرخ تجرد را محاسبه میکنیم.
در نمودارهای مربوط به تجرد، این فاصلههای درصد بین هر کدام از این خطوط نشان میدهد که ازدواج در این سنین رقم میخورد و مقایسه مردان و زنان هم نشان میدهد که زنان زودتر از مردان ازدواج میکنند ولی در بازههای سنی ۴۲ سال به بعد، دو عدد به هم خیلی نزدیک میشود که مطابق انتظار ابتدایی ما است. حالا که این مشاهدات اولیه قابل انتظار بوده است، سراغ بخش بعدی که بررسی ادعای پایداری خانواده ایرانی است، میرویم.
نرخ تجرد در میان گروههای سنی در بازه مورد بررسی ۱۳ ساله، برای مردان رشدی بیش از ۱۰ واحد درصدی داشته است و نکته مهم در اینجا است که از سال ۱۳۹۷ این جهش رقم خورده است. نرخ تجرد مردان ۳۰ تا ۳۶ ساله، نزدیک به ۲۰ درصد رشد داشته است که به نظر میرسد، میتوان این موضوع را به نااطمینانیهای اقتصادی ارجاع داد.
شکل ۲- درصد تجرد مردان(بالا) و زنان(پایین)
حالا سراغ دادههای مربوط به طلاق میرویم. برای بررسی این مورد، تعداد افراد مطلقه را بررسی میکنیم. اولین مشاهده جالب توجه آن است که درصد مردان مطلقه کمتر از زنان است که البته به این معنا میتواند باشد که مردان احتمالا شانس بیشتری برای ازدواج مجدد دارند. نکته جالب اینجاست که در اینجا، به جز رشد یک واحد درصدی روند مشخصی مشاهده نمیشود.
شکل ۳- درصد مطلقه مردان (بالا) و زنان (پایین)
بزرگترین رشد آمار طلاق در میان گروههای سنی برای زنان بازههای ۳۶ تا ۴۸ سال است که بین ۱.۵ تا ۲ واحد درصد رشد داشته است اما مقدار همین رشد در مقایسه با ادعای ناپایداری خانوادهها نشان میدهد که خیلی نمیتوان این ادعاها را جدی گرفت و حتی نسبت مطلقهها به کل جمعیت هم آنچنان نیست که نشان دهد عمر خانواده ایرانی ناپایدار است و تنها چیزی که نگرانکننده است افزایش مجردین در گروههای سنی جوانتر است. اتفاقی که شاید حتی سبب شود که در آینده، نرخ طلاق هم کمتر شود و افرادی که به دلایلی ممکن است بعدا طلاق بگیرند، از ابتدا وارد فرایند ازدواج نمیشوند، اتفاقی که شاید یادآور مطایبهای باشد که بیان میکرد، مهمترین عامل طلاق، ازدواج است.
پانویس و ارجاع
[۱] T.me/MaryamZareian97/581
[۲] www.etemadonline.com/tiny/news-645711
نویسندگان
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/۱۵ بهمن ۱۴۰۳
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/
- شرکتکنندگان دومین جایزه دیتاژورنالیسم (۱۴۰۳)https://d-mag.ir/pauthor/anonymous/۱۵ بهمن ۱۴۰۳
یک پاسخ
خیلیی افتضاح بود این چه نوع تحلیل و مقاله ای اخه ؟