Picture of عاطفه کابلی

عاطفه کابلی

پاندولی سرگردان بین خانه و خیابان؛ بررسی گونه های خشونت در میان زنان کارتن خواب ایران

خشونت به‌عنوان پدیده‌ای فرهنگی-اجتماعی، به اشکال مختلف توسط زنان تجربه می‌شود، اما شدت آن در میان زنان معتاد کارتن‌خواب بیشتر است. این پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی به واکاوی تجربه خشونت ۳۰ زن کارتن‌خواب ساکن کمپ‌های اجباری ترک اعتیاد در مشهد پرداخته است. داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و نمونه‌گیری هدفمند در بازه زمانی جولای ۲۰۲۳ تا مارچ ۲۰۲۴ جمع‌آوری شدند. یافته‌های تحقیق نشان داد که این زنان با چهار نوع خشونت شامل خشونت فیزیکی، عاطفی-روانی، جنسی و اقتصادی مواجه بوده‌اند که این تجارب هم در دوران زندگی خانوادگی و هم در زیست خیابانی آن‌ها مشهود است. نگاه جنسیت‌زده و کلیشه‌های اجتماعی نسبت به این زنان پررنگ‌تر است و آن‌ها را در زمره آسیب‌پذیرترین گروه‌ها قرار داده است. این زنان علاوه بر تجربه انواع خشونت و فشار اجتماعی در خیابان، در خانه نیز از سوی نزدیکان و خانواده مورد خشونت قرار گرفته‌اند که این امر نقش مهمی در کارتن‌خواب شدن آن‌ها داشته است. در نهایت، این زنان در طول زندگی خود همچون پاندولی میان رنج و خشونت موجود در خانه و خیابان معلق و سرگردان بوده‌اند.

گام‌های تبدیل‌شدن به یک قربانی: فرایند شکل‌گیری پدیدۀ روسپی‌گری در ایران

روسپیگری از مسائل اجتماعی و در بسیاری از کشورها از جمله ایران بزه به شمار می رود. بسیاری از تحقیقات انجام شده در این حوزه در جامعه ایران در ارتباط با آسیبدیدگان (زنان روسپی) اعم از پدیدارشناسی، بررسی عوامل اجتماعی، فردی، اقتصادی و… در شکلگیری روسپیگری میباشد و هیچ پژوهشی در ارتباط با شناخت فرآیند روسپیگری و سیاستگذاریهای پیشگیرانه صورت نگرفتهاست. بنابراین هدف از انجام این پژوهش شناخت فرآیندهای روسپیگری جهت شناسایی نقاط حساس برای ارائه سیاستگذاریهای پیشگیرانه جهت کاهش پدیده روسپیگری است. این پژوهش با رویکرد کیفی و از روش روایتپژوهی برای شناخت فرآیندهای روسپیگری استفاده شدهاست. جامعه مورد مطالعه تمام زنان روسپی در شهر مشهد است که با توجه به اصول حاکم بر روش نمونهگیری در پژوهشهای کیفی، با ۲۷ نفر از آنان به صورت هدفمند و با بیشترین تفاوت انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه روایتی انجامشدهاست. پس از آشکار شدن عوامل علّی و زمینه ساز و مدل فرآیندی روسپیگری برای هر نمونه، در نهایت چهار الگوی علّی، با چهار شیوه اثر ترسیم شد که حاصل قرار گرفتن ۲۷ مدل فرآیندی استخراج شده از مصاحبه‌ها در سطوحی انتزاعی‌تر است که شامل: ضعیف شدن کنترل اجتماعی، وجود خانواده نابه‌سامان یا روسپی بودن مادر، آشنایی با زنان شبه روسپی/روسپی و تنهایی و نبود حامی است.

از ازدواج غیرگزین تا ازدواج‌ عاشقانه؛ بررسی کیفی الگوهای همسرگزینی در ۶۰ سال خیر

پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای ازدواج زنان مشهد در سه نسل انجام گرفتهاست. این پژوهش با رویکرد کیفی و با تحلیل تماتیک انجام شدهاست. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته است و جامعه مورد مطالعه، زنان ازدواج کرده در دهههای ۴۰ تا ۹۰ در شهر مشهد میباشد که با توجه به اصول حاکم بر روش نمونه گیری در پژوهشهای کیفی، تعدادی از آنان به صورت هدفمند و با بیشترین تفاوت انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری فرآیند نمونه گیری ادامه داشته است. بر این اساس، ۲۷ مصاحبه عمیق (مصاحبه با ۹ نفر در هر نسل) انجام شد. یافته‌ها نشان می‌دهد که به طور کلی در هر دوره ۴ الگوی همسرگزینی در بین مصاحبه شوندگان دیدهشدهاست. شکل غالب همسرگزینی در بین کسانی که در دهه ۴۰ و ۵۰ ازدواج کردهاند، ازدواج غیرگزین، در بین کسانی که در دهههای ۶۰ و ۷۰ ازدواج کردهاند، ازدواج غیرگزین ترکیبی و در نسل سوم ازدواجهای عاشقانه و خودگزین میباشد.