جایزه دیتاژورنالیسم دقیقه (1403)

نگرش‌ اقتصادی ایرانیان؛ چپ‌گرایی، رقابت‌محوری و پراگماتیسم (۱۹۶۰۹)

نگرش‌ اقتصادی ایرانیان؛ چپ‌گرایی، رقابت‌محوری و پراگماتیسم (19609)

توصیف اولیه

این یادداشت بر اساس داده‌های پیمایش «نگرش اقتصادی ایرانیان ۱۴۰۰» پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات تدوین شده است. در این بخش، تلاش شده تا از طریق ارائه نمودارها و مصورسازی داده‌ها، تصویری روشن و قابل‌فهم از مهم‌ترین پرسش‌های مطرح‌شده در این پیمایش و پاسخ‌ها ارائه گردد. این گزارش بیشتر بر تحلیل تصویری و ارائه درصدهای مرتبط با متغیرهای کلیدی تمرکز دارد و هدف آن ایجاد یک شناخت کلی از نگرش اقتصادی مردم ایران است. درست است که این پیمایش مربوط به سال ۱۴۰۰ است و چند سال از زمان انجام آن گذشته است، اما نگرش‌های اقتصادی مردم معمولاً در بازه‌های زمانی بلندمدت ثابت می‌مانند و تنها تحت تأثیر تغییرات اساسی و رخدادهای چشمگیر دچار تحولات جدی می‌شوند. رفتارها و ارزش‌های اقتصادی افراد به‌طور طبیعی به‌صورت تدریجی تغییر می‌کنند و این تغییرات بیشتر به دلیل تحولاتی کلان نظیر بحران‌های اقتصادی، تغییرات سیاست‌گذاری گسترده، یا رخدادهای اجتماعی و سیاسی بزرگ رخ می‌دهد. ازاین‌رو، یافته‌های این پیمایش همچنان می‌توانند بازتاب دقیقی از باورها و اولویت‌های اقتصادی بخش بزرگی از جامعه ایران باشند و تحلیل‌های ارائه‌شده بر اساس آن، قابلیت استفاده و استناد را دارند.

چرایی انتخاب این دو بخش از پیمایش

پیمایش «نگرش اقتصادی ایرانیان» شامل بخش‌های متنوعی است که هرکدام به ابعاد گوناگونی از رفتارها و باورهای اقتصادی شهروندان می‌پردازد. از میان این بخش‌ها، دو حوزه مهم و کلیدی انتخاب شده‌اند:

  1. ارزش‌های اقتصادی و رفتارها: این بخش به سؤالاتی مانند نگرش نسبت به زندگی لاکچری، رقابت اقتصادی، و حمایت از کالای داخلی می‌پردازد که ارزش‌های اساسی و بنیادین اقتصادی جامعه را منعکس می‌کنند. تحلیل این موارد، تصویری از اولویت‌ها و باورهای اقتصادی مردم ایران ارائه می‌دهد.
  2. تصور از الگوها و روندهای جهانی اقتصاد: این بخش بر نگرش مردم نسبت به نقش عوامل خارجی، نظیر سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی، تأسیس شعب بانک‌های بین‌المللی و الگوهای اقتصادی کشورهای دیگر تمرکز دارد. بررسی این موضوعات کمک می‌کند تا درک بهتری از رویکرد مردم ایران نسبت به تعامل با اقتصاد جهانی به دست آید.

هدف از این تفکیک، فراهم آوردن دیدگاه‌های کلان و بنیادین از یک سو و شناسایی مؤلفه‌های عملیاتی‌تر برای تحلیل‌های بعدی از سوی دیگر بوده است. یادداشت اول نگرش‌ اقتصادی ایرانیان؛ چپ‌گرایی، رقابت‌محوری و پراگماتیسم، که در این گزارش ارائه شده است، بر مصورسازی داده‌ها و نمودارهای درصدی متمرکز است، در حالی که یادداشت دوم به تحلیل عمیق‌تر داده‌ها و خوشه‌بندی تیپ‌های اقتصادی ایرانیان اختصاص دارد. این تفکیک همچنین کمک می‌کند تا پژوهشگران و سیاست‌گذاران بتوانند بسته به نیاز خود، از هر بخش به‌طور مستقل بهره‌برداری کنند.

نمودارها

  • جامعه طبقاتی یا بی‌طبقه

سوال: به نظر شما کدام جامعه بهتر است: جامعه‌ای که همه از نظر اقتصادی در یک سطح متوسط شبیه به هم باشند و فقیر و غنی نداشته باشد یا جامعه‌ای که افراد آزاد باشند با هم رقابت کنند و هرکس موفق‌تر بود بیشتر پولدار شود؟

تصور کنید در یک تالار شلوغ، همچون دیالوگ‌های مطرح شده در کتب افلاطون، جمعیتی از مردم نشسته‌اند و دو سخنران در حال مناظره هستند. هر کدام نماینده یک دیدگاه اقتصادی‌اند و حاضرین با هیجان به صحبت‌هایشان گوش می‌دهند.

سخنران اول، یک مرد پرانرژی با صدایی رسا، از پشت تریبون می‌گوید:«تصور کنید جامعه‌ای را که همه در آن برابرند. کسی فقیر نیست، و البته کسی هم ثروتمندتر از دیگران نیست. زندگی آرام و بی‌دغدغه، بدون رقابت‌های استرس‌زا! این جامعه‌ای است که ما می‌توانیم بسازیم اگر دست به دست هم بدهیم. عدالت، کلید سعادت ماست.» صدای تشویق از گوشه‌ای از تالار بلند می‌شود. چهره‌هایی که با امید به سخنران نگاه می‌کنند، کسانی‌اند که از نابرابری‌های موجود خسته شده‌اند. آرزویشان جامعه‌ای بدون شکاف طبقاتی است. این افراد حدود ۴۷% از جمعیت را تشکیل می‌دهند.

اما سخنران دوم، زنی جوان و سرزنده، میکروفون را در دست می‌گیرد و با اعتمادبه‌نفس می‌گوید:«من به آزادی ایمان دارم. رقابت، ما را به جلو می‌راند. تصور کنید جامعه‌ای را که هر کس تلاش بیشتری کند، خلاق‌تر باشد و ایده‌های جدیدی بیاورد، به جایی بالاتر برسد. این عادلانه است! چرا باید موفقیت فردی را قربانی برابری کنیم؟ رقابت، سوخت پیشرفت است.» تشویق از طرف دیگر تالار بلند می‌شود. این گروه، حامیان بازار آزاد و رقابت‌اند. کسانی که اعتقاد دارند بدون رقابت، نوآوری از بین می‌رود. این‌ها همان ۴۹٪ از جمعیت هستند که می‌خواهند با تلاش و خلاقیت جایگاه خود را بالا ببرند.

در این میان، عده‌ای با چهره‌هایی پر از تردید به هر دو سخنران گوش می‌دهند. آن‌ها در سکوت به فکر فرو رفته‌اند. یکی زیر لب می‌گوید: “شاید هر دو مسیر اشکالات خودش را داشته باشد…” این افراد که تنها ۴٪ از جمعیت‌اند، هنوز تصمیم نگرفته‌اند. این مناظره خیالی، روایت زنده‌ای از دو نگرش کلیدی اقتصادی در ایران است. برابری‌طلبان و رقابت‌گرایان، هر کدام وزنه‌ای مهم در جامعه هستند. اما چیزی که این نمودار به ما می‌گوید، نه فقط تقسیم‌بندی دو دیدگاه، بلکه نزدیکی آراست. جامعه تقریباً به دو قسمت مساوی تقسیم شده است. جامعه ایرانی در دو راهی برابری و رقابت ایستاده است. نکته کلیدی این است که هیچ‌کدام از این دو گروه اکثریت مطلقی ندارند. این نشان می‌دهد که سیاست‌گذاران باید هر دو نگرش را در نظر بگیرند. یک سیاست‌گذاری هوشمند می‌تواند مزایای رقابت آزاد را با اصول عدالت اجتماعی ترکیب کند و مسیری میان این دو را پیدا کند. این داستان به ما می‌گوید که تصمیمات اقتصادی، تنها اعداد و آمار نیستند؛ بلکه بخشی از رؤیاها، آرزوها و دغدغه‌های مردمی‌اند که در جستجوی جامعه‌ای بهتر هستند.

  • خرید و فروش ارز و طلا

سوال: به نظر شما در وضعیت فعلی کشور خرید و فروش طلا و ارز با نیت کسب سود تا چه حد اخلاقا درست است؟

در بازار شلوغ و پرهیاهوی ارز و طلا، صحنه‌ای را تصور کنید که در آن مردم در جستجوی یک سرمایه‌گذاری امن، در دالانی پر از انتخاب‌ها سرگردانند. برخی با اطمینان، از خرید سکه و طلایشان رضایت دارند. دیگران اما، با تردید به اطراف می‌نگرند و درگیر یک پرسش بنیادین‌اند: آیا این کار اخلاقی است؟ این نمودار بازتابی از یک چالش اخلاقی است که در دل جامعه ایرانی جریان دارد. کشش نظری این چالش مطابق نمودار به سمت اخلاق است اما در عمل آنچیزی که احساس می‌شود عکس این کشش است. خرید و فروش ارز و طلا به قصد کسب سود، اگرچه برای برخی یک ابزار اقتصادی است، اما برای اکثریت، پرسشی اخلاقی به همراه دارد. این نگرش نشان می‌دهد که بسیاری از مردم هنوز در پی نوعی تعادل میان سود شخصی و مسئولیت اجتماعی‌اند. این داده‌ها در شرایطی اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند که نوسانات ارز و طلا در ایران به یک معضل جدی تبدیل شده است. از یک سو، افراد به دنبال حفظ ارزش پولشان هستند، و از سوی دیگر، افزایش تقاضا و سفته‌بازی فشار بیشتری بر بازار وارد می‌کند. این آمار و نظرات، تصویری از جامعه‌ای است که درگیر تضاد میان منافع فردی و جمعی است.

در نهایت، این نمودار به ما یادآوری می‌کند که تصمیمات اقتصادی هر فرد، تأثیری فراتر از حساب بانکی شخصی او دارد. شاید این همان جایی است که اخلاق و اقتصاد با هم تلاقی می‌کنند و ضرورت یک نگاه جامع به رفتارهای مالی مردم روشن‌تر می‌شود.

  • خرید کالای ایرانی در برابر کالای خارجی

سوال: برخی می‌گویند حتی وقتی توان خرید کالای خارجی داریم بهتر است برای حمایت از تولید داخلی، کالاهای ایرانی بخریم. شما چقدر با این نظر موافقید؟

تصور کنید در یک فروشگاه بزرگ، دو قفسه روبه‌روی شما قرار گرفته‌اند. در یکی، محصولات ایرانی با بسته‌بندی‌هایی آشنا و شاید کمی ساده‌تر به نمایش درآمده‌اند، و در دیگری، کالاهای خارجی که با برچسب‌های جذاب و کیفیتی چشمگیر شما را وسوسه می‌کنند. سوال این است: کدام را انتخاب می‌کنید؟ حمایت از اقتصاد داخلی یا بهره‌برداری از کیفیت خارجی؟

یکی از نکات جالبی که از این داده‌ها به دست می‌آید، بر خلاف تصور رایج در جامعه است. شاید بسیاری تصور کنند که مردم تمایلی به حمایت از تولید داخلی ندارند یا خرید کالای خارجی را اولویت می‌دهند. اما آمار نشان می‌دهد که این تصور چندان درست نیست.

۷۴.۱٪ از پاسخ‌دهندگان (۳۹.۲٪ کاملاً موافق و ۳۴.۹٪ موافق) به حمایت از تولید داخلی گرایش دارند. این یعنی اکثریت قاطع مردم، با وجود تمام چالش‌هایی که ممکن است در کیفیت یا قیمت کالاهای داخلی وجود داشته باشد، همچنان بر اهمیت حمایت از اقتصاد ملی تأکید دارند. این امر بیانگر یک رویکرد مثبت و ملی‌گرایانه در میان بخش بزرگی از جامعه است. بسیاری از مردم، حتی اگر کیفیت کالاهای خارجی را بهتر بدانند، احساس مسئولیت اجتماعی و اقتصادی می‌کنند و ترجیح می‌دهند با خرید کالاهای داخلی از صنایع و کارگران کشور خود حمایت کنند. این دیدگاه نشان می‌دهد که «احتمالا» بخش بزرگی از جامعه ایران به تأثیرات بلندمدت حمایت از تولید ملی آگاه است.

این آمار همچنین فرصت بزرگی برای تولیدکنندگان داخلی فراهم می‌کند. وقتی اکثریت جامعه آمادگی ذهنی برای حمایت از تولید داخلی را دارند، تولیدکنندگان می‌توانند با تمرکز بر بهبود کیفیت، طراحی جذاب‌تر، و خدمات پس از فروش، اعتماد بیشتری جلب کرده و این گرایش مثبت را تقویت کنند. به‌رغم تمام مشکلات اقتصادی و رقابت محصولات خارجی، مردم ایران نشان داده‌اند که نگاهشان به تولید داخلی مثبت است. این حمایت مردمی می‌تواند موتور محرکه‌ای برای تحول در صنایع داخلی باشد، اگر تولیدکنندگان و سیاست‌گذاران بتوانند به این اعتماد پاسخ مناسبی بدهند.

  • تعرفه وادرات خودروی خارجی

سوال: چقدر موافقید که تعرفه وارد کردن خودروی خارجی برداشته شود و مردم با قیمت ارزان خودروی خارجی سوار شوند حتی به بهای تعطیلی خودروسازهای داخلی؟

این آمار نشان می‌دهد که اعتماد مردم به تولیدات خودروسازان داخلی به‌شدت کاهش یافته است. برخلاف حمایت قاطع از سایر کالاهای داخلی که در نمودار پیشین مشاهده شد، در اینجا مردم حاضرند با پذیرش هزینه‌ای سنگین (تعطیلی خودروسازان داخلی)، امکان خرید خودروی خارجی با قیمت مناسب را داشته باشند.

برخلاف حمایت گسترده از کالاهای داخلی در بخش‌های دیگر، صنعت خودرو به‌وضوح نتوانسته است اعتماد مردم را حفظ کند. این تفاوت نشان می‌دهد که حمایت از تولید داخلی نمی‌تواند صرفاً بر پایه شعار و تبلیغ بنا شود. مردم به کیفیت، قیمت منطقی، و عملکرد شفاف اهمیت می‌دهند.

این آمار هشداری برای سیاست‌گذاران و خودروسازان داخلی است. اگرچه مردم در بسیاری از موارد حامی تولید داخلی هستند، اما در صنعت خودرو این حمایت به دلیل مشکلات جدی در کیفیت و قیمت از بین رفته است. سیاست‌گذاران باید تلاش کنند تا با اصلاح ساختارها و افزایش شفافیت و کیفیت در این حوزه، اعتماد ازدست‌رفته مردم را بازگردانند.

  • زندگی لاکچری در ایران

سوال: بعضی‌ها نظرشان این است که اصلا درست نیست گروهی در کشور ما زندگی‌های خیلی مرفه و لاکچری داشته باشند. بعضی هم می‌گویند دارندگی و برازندگی. شما با زندگی خیلی مرفه و لاکچری در ایران موافقید؟

زندگی لاکچری، واژه‌ای که در ایران امروز نه‌تنها در گفتگوهای روزمره که در صفحات مجازی و رسانه‌ها نیز حضوری پررنگ دارد. این پرسش که آیا زندگی‌های بسیار مرفه و لاکچری در ایران قابل قبول است، به دو گروه بزرگ موافقان و مخالفان تقسیم شده است و نتایج این نظرسنجی روایتگر دو نگاه متضاد در جامعه است.

از یک سو، موافقان زندگی لاکچری با شعار “دارندگی و برازندگی”، سبک زندگی مرفه را نه‌تنها مشروع، بلکه نشانه‌ای از موفقیت می‌دانند. به عقیده آن‌ها، چنین زندگی‌هایی نشانه رشد و پیشرفت اقتصادی است و الهام‌بخش افراد دیگر برای تلاش بیشتر در مسیر رسیدن به رفاه.

از سوی دیگر، مخالفان این سبک زندگی آن را مظهر نابرابری اجتماعی و اقتصادی می‌دانند. برای آن‌ها، گسترش زندگی لاکچری در جامعه‌ای که با چالش‌های تورم و فقر دست‌وپنجه نرم می‌کند، به معنای ایجاد شکاف‌های عمیق‌تر میان اقشار مختلف جامعه است. این گروه معتقدند که زندگی مرفه و لاکچری در تضاد با ارزش‌های عدالت‌محورانه جامعه است. در نهایت به نظر میرسد که کفه‌ی ترازو در مجموع کمی به سمت گروه اول سنگینی می‌کند.

  • مقایسه سطح رفاه با کشورهای نفت‌خیز

سوال: به نظر شما سطح رفاه مردم ما در مقایسه با سایر کشورهای نفت خیز خاورمیانه مثل عربستان و قطر چه وضعیتی دارد؟

نتایج این نمودار تصویر روشن و البته نگران‌کننده‌ای از نگرش عمومی مردم نسبت به وضعیت رفاه اقتصادی ایران ارائه می‌دهد:

۶۷ درصد از مردم بر این باورند که ایران از نظر سطح رفاه در مقایسه با کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه، مانند عربستان و قطر، وضعیت پایین‌تری دارد. این آمار نشان‌دهنده نوعی حس نابرابری و عدم رضایت عمومی نسبت به شرایط اقتصادی کشور است، خصوصاً وقتی مردم به مقایسه با کشورهایی می‌پردازند که منابع نفتی مشابهی دارند اما شاید توانسته‌اند از این منابع به شکل بهتری استفاده کنند.

در مقابل، تنها ۱۴ درصد از پاسخ‌دهندگان اعتقاد دارند که سطح رفاه در ایران از کشورهای مذکور بالاتر است. این گروه احتمالاً یا به دستاوردهای ایران در حوزه‌هایی چون خدمات اجتماعی، یارانه‌ها یا برخی از مزایای اقتصادی اشاره دارند یا نگرش خوش‌بینانه‌تری به وضعیت فعلی کشور دارند.

۱۱ درصد از افراد معتقدند که تفاوتی در سطح رفاه میان ایران و این کشورها وجود ندارد.

۸ درصد نیز گزینه “نمی‌دانم” را انتخاب کرده‌اند. این گروه ممکن است به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات کافی یا تجربه مستقیم، از ارائه نظر قطعی خودداری کرده باشند.

این نتایج نشان می‌دهد که اکثریت قاطع مردم از وضعیت رفاه اقتصادی در ایران ناراضی هستند و بهبود شرایط اقتصادی کشور را در مقایسه با کشورهای مشابه یک ضرورت می‌دانند. این نگرش‌ها پیام روشنی برای سیاست‌گذاران اقتصادی دارد: استفاده بهینه‌تر از منابع طبیعی و برنامه‌ریزی کارآمدتر برای توزیع عادلانه‌تر منابع رفاهی و اقتصادی، می‌تواند به کاهش این احساس نابرابری کمک کند.

  • تاثیر سرمایه‌گذاری خارجی در اقتصاد

سوال: به نظر شما سرمایه گذاری شرکت های خارجی چه تأثیری می تواند در اقتصاد ایران داشته باشد؟

نگرش‌ اقتصادی ایرانیان؛ چپ‌گرایی، رقابت‌محوری و پراگماتیسم (19609)

این نمودار داستانی از امیدها، نگرانی‌ها، و ابهام‌ها را روایت می‌کند. مردم ایران، در مواجهه با موضوع سرمایه‌گذاری خارجی، نگاه‌های متفاوتی دارند که هرکدام بخشی از واقعیت‌های ذهنی و تجربی جامعه را بازتاب می‌دهد.

بیش از نیمی از مردم سرمایه‌گذاری خارجی را یک ضرورت می‌دانند. این افراد، شاید با نیم‌نگاهی به کشورهای موفق منطقه و جهان، معتقدند که ورود سرمایه، فناوری و ایده‌های جدید از خارج می‌تواند موتور اقتصادی کشور را روشن کند. آن‌ها به دنبال رونق اقتصادی، ایجاد شغل، و ارتقای سطح زندگی از طریق این تعاملات هستند.

گروه دیگر به سرمایه‌گذاری خارجی به دیده تردید نگاه می‌کند و باور دارد که چنین اقداماتی تأثیری در اقتصاد کشور نخواهد داشت. شاید تجربیات گذشته یا عدم اعتماد به نحوه مدیریت این سرمایه‌ها در کشور، آنان را به این نتیجه رسانده باشد که ورود سرمایه‌های خارجی، فارغ از شعارها، نمی‌تواند مشکلی را حل کند.

بخشی از جامعه هم فکر می‌کند سرمایه‌گذاری خارجی حتی می‌تواند وضعیت را بدتر کند. دغدغه‌های آن‌ها شاید حول محور وابستگی به خارجی‌ها، تضعیف صنایع داخلی، یا سوءاستفاده از منابع ملی شکل گرفته باشد. نگرانی‌های این گروه هشداری است که نباید از آن غافل شد؛ چرا که تجربه‌های جهانی هم نشان می‌دهد ورود نادرست سرمایه‌گذاران خارجی می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند.

این آمار نشان می‌دهد که جامعه ایران، اگرچه به‌طور کلی نگاهی مثبت به سرمایه‌گذاری خارجی دارد، اما همچنان درگیر شک و تردیدها و نگرانی‌هایی درباره اثرات احتمالی آن است. از یک سو، اشتیاق برای تغییر و بهبود وجود دارد و از سوی دیگر، تجربه‌های ناخوشایند گذشته یا نگرانی از پیامدهای نادرست، برخی را مردد کرده است.

  • شعب ایرانی بانک‌های اروپایی

سوال: به نظر شما تاسیس شعب بانک‌های اروپایی در ایران چقدر به سود کشور و مردم است؟

ورود بانک‌های خارجی به ایران، موضوعی است که جامعه ایرانی را به چند دسته تقسیم کرده است. وقتی پای این موضوع به میان می‌آید، نظرات متفاوتی از سوی مردم بیان می‌شود که در این نمودار کاملاً مشهود است.

۳۳.۳ درصد از مردم (خیلی کم و کم) نسبت به این ایده بدبین هستند. این گروه معتقدند که تأسیس شعب بانک‌های خارجی ممکن است به ضرر کشور تمام شود، شاید به دلیل نگرانی‌هایی درباره کاهش کنترل اقتصادی داخلی، وابستگی به نهادهای خارجی، یا تهدید بانک‌های داخلی.

در مقابل، ۲۵.۹ درصد (زیاد و خیلی زیاد) این ایده را مفید می‌دانند. این افراد احتمالاً به ورود بانک‌های خارجی به‌عنوان فرصتی برای رقابت، بهبود کیفیت خدمات بانکی، و جذب سرمایه خارجی نگاه می‌کنند. برای آن‌ها، این اقدام شاید به معنای پیشرفت اقتصادی باشد.

۱۵.۶ درصد نظرات میانه‌رو دارند و نمی‌توانند قضاوت قطعی ارائه دهند. این گروه ممکن است نیاز به شفافیت بیشتری در مورد فواید و معایب چنین اقدامی داشته باشند.

در این نظرسنجی، دیدگاه مخالفان و موافقان نزدیک به هم است، اما نکته قابل‌توجه این است که گروه مخالف (۳۳.۳ درصد) همچنان از گروه موافق (۲۵.۹ درصد) پرشمارتر است. شاید این تفاوت نشان‌دهنده عدم اعتماد عمومی به تعاملات اقتصادی با نهادهای خارجی باشد. مردم ایران، با تجربیات مختلف از تحریم‌ها و وابستگی‌های اقتصادی گذشته، نسبت به ایده‌های مرتبط با حضور بانک‌های خارجی محتاط‌اند.

  • الگوی اقتصادی

سوال: به نظر شما کدام یک از کشورهای جهان می‌تواند به لحاظ اقتصادی برای ما الگوی بهتری باشد (فقط یک کشور)؟

این نمودار به بررسی انتخاب یک الگوی اقتصادی از میان کشورهای جهان برای ایران پرداخته و نتایج جالبی را به نمایش می‌گذارد. انتخاب الگوهای اقتصادی می‌تواند بازتابی از دیدگاه مردم به اقتصادهای موفق جهان و تناسب آن‌ها با شرایط ایران باشد.

ژاپن (۱۰.۲%): در صدر این لیست قرار گرفته است. ژاپن به عنوان کشوری که با منابع محدود توانسته اقتصادی پویا، فناوری‌محور و صادرات‌محور ایجاد کند، احتمالاً برای بسیاری از ایرانیان نمادی از موفقیت و کارآمدی است. مردم شاید به مدیریت بهره‌وری بالا و تمرکز بر نوآوری ژاپن علاقه‌مند باشند.

چین (۹.۷%): انتخاب دوم است. رشد خیره‌کننده چین در دهه‌های اخیر و تبدیل آن به یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان، بسیاری را به این باور رسانده که الگوی توسعه اقتصادی چین، به‌ویژه در بهره‌گیری از نیروی انسانی و سرمایه‌گذاری خارجی، می‌تواند برای ایران نیز کاربردی باشد.

آمریکا (۸.۱%): با وجود چالش‌های سیاسی بین دو کشور، ایالات متحده همچنان به‌عنوان یک الگوی اقتصادی جذاب مطرح است. این انتخاب شاید به دلیل آزادی اقتصادی، نوآوری، و فرصت‌محوری در اقتصاد آمریکا باشد.

آلمان (۷.۹%): اقتصاد صنعتی و کارآمد آلمان، که بر پایه مهارت‌های فنی و صنایع پیشرفته استوار است، برای بسیاری از ایرانیان الهام‌بخش بوده است. این کشور همچنین نماد توسعه اقتصادی متعادل و پایدار است.

سوئیس (۳.۴%): انتخابی نسبتاً کمتر محبوب است. با وجود اینکه سوئیس به ثبات اقتصادی و سیستم مالی قوی مشهور است، ممکن است مدل اقتصادی آن کمتر با شرایط ایران قابل انطباق باشد.

ترکیه (۲.۳%): پایین‌ترین رتبه را دارد. شاید این انتخاب نشان‌دهنده نااطمینانی نسبت به ثبات اقتصادی ترکیه یا عدم تناسب مدل اقتصادی آن با شرایط ایران باشد.

مابقی کشورها هم شامل درصد‌های بسی کمتر هستند و قابل اعتنا نیستند.

این آمار نشان می‌دهد که مردم ایران بیشتر به دنبال الگوهایی هستند که از توسعه پایدار، بهره‌وری بالا، و نوآوری پشتیبانی می‌کنند. ژاپن و چین به دلیل موفقیت در تبدیل منابع محدود به رشد پایدار و خیره‌کننده، توجه بیشتری را به خود جلب کرده‌اند. از سوی دیگر، اقتصادهای غربی همچون آمریکا و آلمان نیز به دلیل آزادی اقتصادی و توسعه صنعتی، جایگاه قابل‌توجهی در ذهن مردم دارند.

جمع‌بندی

نتایج این تحلیل‌ها نشان می‌دهد که نگرش‌های اقتصادی مردم ایران ترکیبی از خواسته‌های عدالت‌محور و توسعه‌گرا است. مردم از یک سو بر برابری و عدالت اقتصادی تأکید دارند و نابرابری‌ها را نمی‌پذیرند، اما از سوی دیگر رقابت و تعاملات بین‌المللی را برای پیشرفت ضروری می‌دانند. حمایت از تولید داخلی نشان‌دهنده روحیه ملی‌گرایانه است، اما بی‌اعتمادی به برخی صنایع داخلی، مانند خودروسازی، نیاز به اصلاحات را برجسته می‌کند. همچنین، حساسیت مردم نسبت به فعالیت‌های سوداگرانه مانند خرید و فروش طلا و ارز و نگرانی از سطح رفاه پایین‌تر نسبت به کشورهای نفت‌خیز دیگر، نشان‌دهنده نارضایتی عمیق از مدیریت اقتصادی کشور است. در عین حال، امید به سرمایه‌گذاری خارجی و انتخاب کشورهایی مانند ژاپن و چین به‌عنوان الگو، بیانگر تمایل مردم به توسعه اقتصادی پایدار و الگوگیری از تجربیات موفق جهانی است.

این نتایج بیانگر پیچیدگی انتظارات و نگرش‌های مردم ایران است و سیاست‌گذاران باید با در نظر گرفتن این ترکیب متضاد، سیاست‌هایی طراحی کنند که هم عدالت اقتصادی را تقویت کند و هم مسیر توسعه و رقابت‌پذیری را هموار سازد.

تیپ‌شناسی

در شرایط فعلی اقتصاد ایران، که با مشکلاتی نظیر نوسانات ارزی، تورم افسارگسیخته، تحریم‌های گسترده، و ضعف‌های ساختاری مواجه است، شناخت نگرش اقتصادی شهروندان بیش از پیش اهمیت یافته است. این نگرش‌ها نه‌تنها تصویری از اولویت‌ها و دغدغه‌های مردم ارائه می‌دهند، بلکه می‌توانند راهنمایی ارزشمند برای ارزیابی سیاست‌های اقتصادی و طراحی برنامه‌هایی باشند که هم‌راستا با انتظارات جامعه عمل کنند. این یادداشت با استفاده از یافته‌های «پژوهش نگرش اقتصادی ایرانیان سال ۱۴۰۰» که توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در وب‌سایت و کتابخانه این پژوهشگاه موجود است، به تحلیل نگرش اقتصادی مردم ایران پرداخته است. هدف این پژوهش، بررسی عمیق‌تر این نگرش‌ها و ارائه دسته‌بندی‌های معنادار از گروه‌های مختلف جامعه است. برای این منظور، تمامی متغیرهای کلیدی با دقت انتخاب شده و خوشه‌بندی و تیپ‌بندی دقیقی انجام شده است. یادداشت حاضر از سؤالات مهم این پژوهش بهره برده است: آیا زندگی‌های مرفه و لاکچری در ایران مقبولیت عمومی دارد؟ شهروندان جامعه‌ای مبتنی بر رقابت آزاد اقتصادی را ترجیح می‌دهند یا توزیع مساوی ثروت؟ موفقیت ثروتمندان تا چه حد نتیجه تلاش آن‌ها تلقی می‌شود و فقر در جامعه به چه دلایلی نسبت داده می‌شود؟ همچنین، موضوعاتی نظیر اعتماد به نظام بانکی، دیدگاه‌ها درباره حذف یارانه‌ها، تأثیر سرمایه‌گذاری خارجی، و الگوی ترجیحی برای سرمایه‌گذاری شخصی را نیز برای گروه‌بندی اقتصادی ایرانیان به کار گرفته است.

در این یادداشت، با بهره‌گیری از زبان برنامه‌نویسی R و روش K-means، داده‌ها مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفته و به ۷ گروه یا خوشه متمایز تقسیم شده‌اند. این خوشه‌بندی به شناخت بهتر ویژگی‌های مختلف گروه‌های اجتماعی و اقتصادی کمک کرده و امکان ارائه تحلیل‌های دقیق‌تر و سیاست‌گذاری‌های هدفمندتر را فراهم می‌سازد. بررسی این گروه‌ها و تحلیل ویژگی‌های هر یک، گامی مؤثر در جهت درک عمیق‌تر رفتارها و ترجیحات اقتصادی مردم ایران و ارائه راهبردهای مؤثر در شرایط کنونی است.

اهمیت این یادداشت در این است که بتوان بینش عمیق‌تری نسبت به رویکردهای اقتصادی مردم در زمینه‌هایی مانند عدالت اجتماعی، اعتماد به دولت، اثرگذاری خصوصی‌سازی، و حمایت از تولید ملی ایجاد کرد. درک این تفاوت‌ها می‌تواند در تنظیم سیاست‌های اقتصادی که پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه است، نقش کلیدی ایفا کند.

متغیرهای استفاده‌شده در خوشه‌بندی

برای خوشه‌بندی متغیرهای زیر انتخاب شده‌اند که می‌توان آن‌ها را در این طبقه‌بندی جای داد: نابرابری‌های اجتماعی، تصور از وضعیت فعلی و آینده، اعتماد، دولت یا بخش خصوصی، رفاه اقتصادی، ارزش‌های اقتصادی، تصور از الگو‌ها و روندهای جهانی اقتصاد

  1. زندگی مرفه و لاکچری
    o بعضی‌ها نظرشان این است که اصلاً درست نیست گروهی در کشور ما زندگی‌های خیلی مرفه و لاکچری داشته باشند. بعضی هم می‌گویند دارندگی و برازندگی. شما با زندگی خیلی مرفه و لاکچری در ایران موافقید؟
  2. توزیع اقتصادی جامعه
    o به نظر شما کدام جامعه بهتر است:
    الف) جامعه‌ای که همه از نظر اقتصادی در یک سطح متوسط شبیه به هم باشند و فقیر و غنی نداشته باشد
    ب) جامعه‌ای که افراد آزاد باشند با هم رقابت کنند و هر کس موفق‌تر بود بیشتر پولدار شود.
  3. عوامل موفقیت ثروتمندان
    o از دید شما موفقیت ثروتمندان در جامعه ما تا چه حد محصول کار و تلاش خود آنان است؟
  4. علت فقر در جامعه
    o بعضی‌ها می‌گویند این که گروهی در جامعه فقیرند، تقصیر خودشان است چون به اندازه کافی کار و تلاش نمی‌کنند. شما چقدر با این نظر موافقید؟
  5. خط فقر
    o به نظر شما در حال حاضر یک خانواده چهار نفره چقدر باید درآمد ماهانه داشته باشد تا زیر خط فقر قرار نگیرد؟
  6. فروش طلا و ارز به دولت
    o اگر مسئولان نظام از شما بخواهند که برای کمک به وضعیت کشور ارز و طلاهایتان را به دولت بفروشید، تا چه حد حاضر به این کار هستید؟
  7. محدودیت ثروت
    o برخی می‌گویند که باید نظام اقتصادی و مالیاتی جوری طراحی شود که ثروت افراد از یک حدی بیشتر نشود. شما چقدر با این نظر موافقید؟
  8. خرید و فروش طلا و ارز
    o به نظر شما در وضعیت فعلی کشور، خرید و فروش طلا و ارز با نیت کسب سود تا چه حد اخلاقاً درست است؟
  9. حمایت از تولید داخلی
    o برخی می‌گویند حتی وقتی توان خرید کالای خارجی داریم، بهتر است برای حمایت از تولید داخلی، کالاهای ایرانی بخریم. شما چقدر با این نظر موافقید؟
  10. عوامل مشکلات اقتصادی
    o اصلی‌ترین عامل مشکلات اقتصادی فعلی را کدام یک از موارد زیر می‌دانید؟
    الف) عملکرد مسئولان
    ب) فشارهای خارجی
    ج) مردم
    د) سایر
  11. خودروهای خارجی و خودروسازهای داخلی
    o چقدر موافقید که تعرفه وارد کردن خودروی خارجی برداشته شود و مردم با قیمت ارزان خودروی خارجی سوار شوند، حتی به بهای تعطیلی خودروسازهای داخلی؟
  12. یارانه نقدی به جای یارانه کالا
    o چقدر موافقید که یارانه کالاهایی نظیر بنزین، برق، گاز، گوشت، روغن، و … حذف شود و معادل آن پول نقد به مردم داده شود؟
  13. مطمئن‌ترین راه سرمایه‌گذاری
    o به نظر شما در شرایط امروز کشور، از بین موارد زیر مطمئن‌ترین راه سرمایه‌گذاری کدام است؟
    الف) کسب‌وکار
    ب) خرید ارز و طلا
    ج) سپرده بانکی
    د) خرید مسکن و زمین
    هـ) سایر
  14. مدارس غیرانتفاعی و دولتی
    o چقدر موافقید که دولت همه مدارس غیرانتفاعی را تعطیل کند و همه دانش‌آموزان در مدارس دولتی درس بخوانند؟
  15. مسئولیت دولت در قبال زیان‌دیدگان بورس
    o به نظر شما دولت تا چه حد در قبال زیان‌دیدگان بورس مسئولیت دارد؟
  16. مقایسه رفاه مردم ایران با سایر کشورهای نفت‌خیز
    o به نظر شما سطح رفاه مردم ما در مقایسه با سایر کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه مثل عربستان و قطر چه وضعیتی دارد؟
  17. وضعیت اقتصادی آینده
    o فکر می‌کنید در ۵ سال آینده وضعیت اقتصادی کشور بهتر می‌شود یا بدتر؟
  18. اهداف اقتصادی شخصی
    o فکر می‌کنید چقدر بتوانید در ایران از نظر اقتصادی به آن چیزی که می‌خواهید برسید؟
  19. اعتماد به مردم برای شراکت اقتصادی
    o به نظر شما مردم چقدر برای شراکت در کار اقتصادی قابل اعتمادند؟
  20. اعتماد به بانک‌ها برای سپرده‌گذاری
    o چقدر به بانک‌های کشور برای سپرده‌گذاری اعتماد دارید؟ یعنی چقدر مطمئن هستید هر وقت بخواهید می‌توانید سپرده را از بانک بیرون بکشید؟
  21. تمایل به منافع شخصی
    o چقدر با این حرف موافقید که در جامعه ما بیشتر مردم به دنبال منافع و سود شخصی خودشان هستند و به دیگران فکر نمی‌کنند؟
  22. تأسیس شعب بانک‌های اروپایی در ایران
    o به نظر شما تأسیس شعب بانک‌های اروپایی در ایران چقدر به سود کشور و مردم است؟
  23. سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در ایران
    o به نظر شما سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی چه تأثیری می‌تواند در اقتصاد ایران داشته باشد؟
  24. یارانه نقدی به همه یا اقشار نیازمند
    o به نظر شما یارانه نقدی را باید به همه مردم داد یا فقط اقشار نیازمند؟
  25. خصوصی‌سازی در ایران
    o شما چقدر با خصوصی‌سازی‌های انجام‌شده در ایران، یعنی واگذاری شرکت‌ها و کارخانه‌های دولتی به بخش خصوصی موافقید؟
  26. اصل خصوصی‌سازی
    o شما با اصل خصوصی‌سازی چقدر موافقید؟
  27. کشور الگوی اقتصادی
    o به نظر شما کدام یک از کشورهای جهان می‌تواند به لحاظ اقتصادی برای ما الگوی بهتری باشد؟ (فقط یک کشور را نام ببرید)
  28. وضعیت اقتصادی ایران بدون نفت
    o به نظر شما اگر ایران نفت نداشت، وضعیت کلی جامعه امروز ما بهتر بود یا بدتر؟

تحلیل و تفسیر گونه‌ها

بخش تحلیل گونه‌ها تلاشی است برای دسته‌بندی و تفکیک نگرش‌های اقتصادی ایرانیان بر اساس داده‌های پژوهشی و معیارهای آماری. این تحلیل نشان‌دهنده تفاوت‌های قابل‌توجه در دیدگاه‌ها، اولویت‌ها، و ارزش‌های اقتصادی میان گروه‌های مختلف جامعه است. هدف اصلی این تحلیل، فراهم کردن بستری برای شناخت بهتر رفتارها و ترجیحات اقتصادی مردم و کمک به طراحی سیاست‌های مؤثر و هدفمند است.

تصاویر ارائه‌شده در این بخش، توسط هوش مصنوعی GPT ایجاد شده‌اند و تلاش شده تا بازنمایی تصویری از ویژگی‌ها و خصوصیات هر گونه ارائه شود.

گونه ۱: گرایش میانه‌رو با چاشنی انتقاد از ثروت

  • ویژگی‌های جمعیتی: ۱۴.۹۸%  از جمعیت، تحصیلات بالاتر از میانگین تیپ‌ها (۷۹%)، سن کمتر از میانگین تیپ‌ها (۳۶ سال)
  • نگرش‌های کلیدی:
    • حمایت از جامعه بی‌طبقه (۶۹% موافق).
    • بی‌اعتمادی به علل فردی برای موفقیت ثروتمندان (۵۶% مخالف)
    • خط فقر تخمینی: ۱۵.۲ میلیون تومان.
    • تمایل پایین به فروش دارایی به دولت (۶۹% مخالف).
  • شاخص‌های کلیدی: این گونه نگاهی متعادل به اقتصاد دارد و برابری را به رقابت ترجیح می‌دهد.

این تیپ شامل افراد جوان‌تر و تحصیل‌کرده است که عدالت اقتصادی و کاهش فاصله طبقاتی را در اولویت دارند. آن‌ها مخالف زندگی‌های مرفه و لاکچری هستند و باور دارند که موفقیت ثروتمندان بیشتر به عوامل غیرشخصی وابسته است. خط فقر را نسبتاً بالا تخمین می‌زنند و تمایل کمی به فروش دارایی‌های شخصی برای کمک به دولت نشان می‌دهند. رویکرد آن‌ها متعادل و تا حدی انتقادی به نابرابری‌های اقتصادی است.

گونه ۲: گرایش چپ‌گرایانه افراطی

  • ویژگی‌های جمعیتی:۱۰.۸۴%  از جمعیت، تحصیلات پایین‌تر از میانگین تیپ‌ها (۴۵%)، میانگین سنی بالاتر از تیپ‌ها (۴۳ سال).
  • نگرش کلیدی:
    • حمایت بسیار قوی از جامعه بی‌طبقه (۸۵% موافق).
    • بالاترین تمایل به مالیات محدودکننده ثروت (۶۱% موافق).
    • خط فقر تخمینی: ۱۳.۷ میلیون تومان.
  • شاخص‌های کلیدی: این گونه به عدالت اقتصادی به شکل گسترده اهمیت می‌دهد و از سیاست‌های مالیاتی سخت‌گیرانه حمایت می‌کند.

افراد مسن‌تر با تحصیلات کمتر را شامل می‌شود که بر عدالت اقتصادی تأکید ویژه دارند. نشان‌دهنده نگرش‌های اقتصادی سنتی‌تر است. آن‌ها به‌شدت از جامعه بی‌طبقه حمایت کرده و سیاست‌های محدودکننده ثروت را ترجیح می‌دهند. خط فقر را کمی پایین‌تر از سایر گروه‌ها تخمین می‌زنند و تمایل بالایی به اعمال سیاست‌های مالیاتی سخت‌گیرانه دارند. نگاه منفی به موفقیت اقتصادی افراد ثروتمند و اعتقاد به اینکه ثروت باید بیشتر در اختیار جامعه باشد.

گونه ۳: پراکنده‌ها و ندانم‌ها!

  • ویژگی‌های جمعیتی ۱۰.۲۶% :از جمعیت، کمترین تحصیلات (۲۴%)، میانگین سنی بالا (۴۷ سال).
  • نگرش کلیدی:
    • خط فقر تخمینی بسیار بالا: ۵۳.۵ میلیون تومان.
    • درصد بالای بی‌پاسخ‌ها به سؤالات (مثلاً ۷۸% برای خصوصی‌سازی)
    • پراکندگی زیاد در پاسخ‌ها.
  • شاخص‌های کلیدی: این گونه فاقد انسجام فکری در بسیاری از زمینه‌های اقتصادی است.

بیشتر شامل افراد کم‌تحصیل و مسن می‌شود. آن‌ها خط فقر را بسیار بالا تخمین می‌زنند، اما این برآورد اغلب با پاسخ‌های دیگرشان ناسازگار است. درصد بالایی از این گروه به سؤالات پاسخ نداده یا پاسخی نامشخص ارائه کرده‌اند. این تیپ نشان‌دهنده عدم آگاهی یا بی‌اعتمادی به مسائل اقتصادی است.این گروه با بالاترین میزان بی‌پاسخی به سؤالات و پراکندگی در دیدگاه‌ها، فاقد انسجام فکری است.

گونه ۴: چپ‌گرای متعادل

  • ویژگی‌های جمعیتی: ۱۵.۵۶% از جمعیت، تحصیلات بالا (۷۲%)، میانگین سنی متوسط (۳۹ سال).
  • نگرش کلیدی:
    • عملکرد مسئولان را عامل اصلی مشکلات اقتصادی می‌دانند (۹۱% موافق).
    • حمایت از حذف مدارس غیرانتفاعی (۷۸% موافق).
    • خط فقر تخمینی: ۱۷.۲ میلیون تومان.
  • شاخص‌های کلیدی: این گونه با سیاست‌های اقتصادی متمرکز بر عدالت همراه است.

افراد با تحصیلات بالا و دیدگاه‌های انتقادی نسبت به سیاست‌های اقتصادی را شامل می‌شود. آن‌ها عملکرد مسئولان را عامل اصلی مشکلات اقتصادی می‌دانند و حمایت زیادی از حذف مدارس غیرانتفاعی و تقویت عدالت آموزشی دارند. خط فقر تخمینی این گروه از میانگین سایر گروه‌ها بالاتر است. این تیپ به عدالت اجتماعی معتقد است اما دیدگاه‌های معتدل‌تری نسبت به تیپ چپ‌گرای افراطی دارد. دیدگاه منفی نسبت به ثروت‌اندوزی و شکاف طبقاتی.

گونه ۵: گرایش به رقابت اقتصادی

  • ویژگی‌های جمعیتی: ۱۸.۲% از جمعیت، بیشترین شاغلین (۶۶%) و کمترین خانه‌دارها (۱۴%)
  • نگرش کلیدی:
    • حمایت قوی از جامعه رقابتی (۹۴% موافق).
    • حمایت از حذف تعرفه واردات خودرو (۶۹% موافق).
    • خط فقر تخمینی: ۱۱.۶ میلیون تومان.
  • شاخص‌های کلیدی: این گونه نماینده گرایش راست اقتصادی است.

بزرگ‌ترین گروه است و بیشتر شامل افراد شاغل و حامی رقابت آزاد اقتصادی می‌شود. آن‌ها با کاهش تعرفه واردات خودرو و حذف محدودیت‌های بازار موافق‌اند. خط فقر را پایین‌تر از سایر گروه‌ها تخمین می‌زنند و تمرکز اصلی‌شان بر رقابت و رشد اقتصادی فردی است. این تیپ نماینده دیدگاه‌های راست‌گرایانه اقتصادی است. حضور بالای شاغلان در این گروه نشان‌دهنده ارتباط مستقیم آن‌ها با فرآیندهای اقتصادی است. این گروه به سرمایه‌گذاری در بخش‌های نوآورانه و کسب‌وکار علاقه‌مند است.

گونه ۶: متعادل و پراگماتیست

  • ویژگی‌های جمعیتی: ۱۴.۱% از جمعیت، میانگین سنی ۴۱ سال، ۴۷% شاغل.
  • نگرش کلیدی:
    • اعتقاد به اهمیت سرمایه‌گذاری خارجی (۵۹% موافق).
    • خط فقر تخمینی: ۲۶.۸ میلیون تومان.
    • موافقت متعادل با خصوصی‌سازی (۵۹% موافق اصل خصوصی‌سازی).
  • شاخص‌های کلیدی: این گونه در تصمیم‌گیری‌ها متعادل و عمل‌گراست.

شامل افرادی با دیدگاه‌های متعادل و عملی است. آن‌ها به سرمایه‌گذاری خارجی به‌عنوان راه‌حلی برای مشکلات اقتصادی اهمیت می‌دهند و از خصوصی‌سازی در چارچوبی مشخص حمایت می‌کنند. خط فقر را بالاتر از میانگین تخمین می‌زنند و در مسائل اقتصادی رویکردی عمل‌گرا و متوازن دارند. این گروه متعادل‌ترین نگرش را نسبت به مسائل اقتصادی دارد و تصمیمات آن‌ها بر اساس عمل‌گرایی است.

گونه ۷: محافظه‌کار اقتصادی

  • ویژگی‌های جمعیتی: ۱۶.۰۶% از جمعیت، تحصیلات بالا (۷۶%)، سن کمتر از میانگین (۳۷ سال).
  • نگرش کلیدی:
    • عملکرد مسئولان عامل اصلی مشکلات اقتصادی (۹۷% موافق).
    • حمایت از کسب‌وکار به‌عنوان بهترین سرمایه‌گذاری (۷۹% موافق).
    • خط فقر تخمینی: ۱۲ میلیون تومان.
  • شاخص‌های کلیدی: این گونه با رقابت اقتصادی و سیاست‌های مبتنی بر رشد فردی همراه است.

شامل افراد جوان‌تر و تحصیل‌کرده‌تر است که تمرکز اصلی‌شان بر رشد فردی و تقویت کسب‌وکار است. آن‌ها عملکرد مسئولان را عامل اصلی مشکلات اقتصادی می‌دانند و کسب‌وکار را به‌عنوان مطمئن‌ترین روش سرمایه‌گذاری ترجیح می‌دهند. خط فقر تخمینی این تیپ نسبتاً پایین‌تر است و دیدگاه‌های محافظه‌کارانه اقتصادی را نشان می‌دهد. این گروه با تحصیلات بالا و سن پایین‌تر از میانگین، نشان‌دهنده نسل جوان‌تر با نگرش‌های محافظه‌کارانه است. حمایت از رقابت اقتصادی همراه با سیاست‌های حمایتی دولتی.

جمع‌بندی

این تحلیل‌ها بر پایه داده‌های پیمایش نگرش اقتصادی ایرانیان در سال ۱۴۰۰ انجام شده است. در حالی که این داده‌ها متعلق به چند سال پیش هستند، باید در نظر داشت که نگرش‌ها و رویکردهای عمومی معمولاً در بازه‌های کوتاه‌مدت تغییرات اساسی نمی‌کنند و تا زمانی که تحولات ساختاری و بنیادین در جامعه رخ ندهد، بسیاری از الگوهای فکری و رفتاری مردم ثابت باقی می‌مانند. بنابراین، این نتایج همچنان می‌توانند تصویری مفید و معتبر از نگرش‌های اقتصادی ایرانیان ارائه دهند.

با این حال، باید تاکید شود که این تحلیل‌ها قطعی و غیرقابل تغییر نیستند. تیپ‌بندی‌هایی که ارائه شده‌اند، تنها نمایی کلی از گرایش‌های اقتصادی جامعه هستند و ممکن است جزئیات بیشتری در این زمینه وجود داشته باشد که در این پژوهش به طور کامل پوشش داده نشده‌اند. این تقسیم‌بندی‌ها، تیپ‌های عمومی را هدف گرفته‌اند و ممکن است افراد یا گروه‌هایی وجود داشته باشند که در قالب این تیپ‌ها جای نگیرند یا ویژگی‌های خاصی داشته باشند که نیازمند بررسی دقیق‌تر هستند. هدف از این تحلیل‌ها، فراهم کردن یک دیدگاه جامع و شفاف‌تر نسبت به نگرش‌های اقتصادی در جامعه ایران است تا سیاست‌گذاران، پژوهشگران و علاقه‌مندان بتوانند از آن به‌عنوان مبنایی برای تصمیم‌گیری‌های موثرتر و طراحی سیاست‌های هدفمندتر استفاده کنند. با این حال، باید توجه داشت که این تیپ‌بندی‌ها می‌توانند به‌عنوان نقطه شروعی برای پژوهش‌های بیشتر و عمیق‌تر به کار گرفته شوند و نمی‌توانند به‌عنوان نتایج نهایی و تغییرناپذیر در نظر گرفته شوند.

نقطه‌ی اشتراک

در تحلیل هفت تیپ شناسایی‌شده در پژوهش نگرش اقتصادی ایرانیان، نکته جالبی که به چشم می‌خورد، وجود اشتراکات در پاسخ به شش متغیر کلیدی میان تمام این تیپ‌ها است. این اشتراکات نشان می‌دهند که علی‌رغم تفاوت‌های موجود در دیدگاه‌ها و نگرش‌های کلی هر تیپ، برخی موضوعات به‌عنوان نقطه‌نظر مشترک در تمامی گروه‌ها وجود دارند. این متغیرها عبارت‌اند از:

  1. علت فقر فقرا: همه تیپ‌ها اتفاق‌نظر دارند که علت اصلی فقر، مسئله‌ای غیر از کار و تلاش خود افراد است.
  2. خرید و فروش ارز و طلا برای سود: تمامی تیپ‌ها خرید و فروش ارز و طلا با هدف کسب سود را غیراخلاقی می‌دانند.
  3. حمایت از کالای ایرانی در برابر مشابه خارجی: موافقت با حمایت از کالای ایرانی در میان همه تیپ‌ها دیده می‌شود.
  4. حذف مدارس غیرانتفاعی: همه تیپ‌ها موافق حذف مدارس غیرانتفاعی و گسترش استفاده از مدارس دولتی هستند.
  5. اعتماد به مردم در شراکت: هر هفت تیپ، مردم را برای شراکت اقتصادی غیرقابل‌اعتماد می‌دانند. این امر نشان‌دهنده کمبود سرمایه اجتماعی و اعتماد میان افراد جامعه است.
  6. منفعت جمعی یا شخصی: تمامی تیپ‌ها معتقدند که مردم بیشتر به دنبال منافع شخصی خود هستند تا منافع جمعی.

وجود این نقاط مشترک در میان تمامی تیپ‌ها به این معناست که این نگرش‌ها نه‌تنها بر اساس ویژگی‌های خاص هر گروه، بلکه به‌عنوان بخش‌هایی از هویت عمومی و فرهنگی جامعه ایران در نظر گرفته می‌شوند. از آنجایی که این متغیرها در میان همه تیپ‌ها به شکلی مشابه ارزیابی شده‌اند، می‌توان گفت که در تحلیل دقیق‌تر، این شش متغیر نقش تعیین‌کننده‌ای در تمایزگذاری میان تیپ‌ها ندارند و در واقع، می‌توانند به‌عنوان عوامل عمومی و یکسان در میان جامعه ایران پذیرفته شوند.

در نتیجه، این نقاط اشتراک می‌توانند برای سیاست‌گذاران و تحلیل‌گران اجتماعی به‌عنوان راهنمایی برای درک بهتر اولویت‌های عمومی جامعه ایران عمل کنند. از سوی دیگر، حذف این متغیرها از تحلیل تفکیکی ممکن است منجر به شفاف‌تر شدن تفاوت‌های میان تیپ‌ها و شناخت بهتر تفاوت‌های رفتاری و نگرشی هر گروه شود.

در انتهای این یادداشت، جزئیات نظری و رفتاری مربوط به هر تیپ به طور کامل آورده شده است تا بتوان درک دقیق‌تری از ویژگی‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای اقتصادی مرتبط با هر گروه داشته باشیم. این جزئیات می‌توانند کمک کنند تا تصویر روشن‌تری از تنوع نگرش‌ها در جامعه ایران به دست آید و در عین حال، زمینه‌ساز تحلیل‌های دقیق‌تر در آینده باشد. همچنین، توجه به این نکته ضروری است که در کنار این تحلیل‌ها، باید پویایی‌های اجتماعی و اقتصادی، از جمله تغییرات تدریجی در باورها، انتظارات و اولویت‌های مردم، نیز در نظر گرفته شود.

نویسندگان

نگرش‌ اقتصادی ایرانیان؛ چپ‌گرایی، رقابت‌محوری و پراگماتیسم (19609)

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *